اما ماجرا از کجا آغاز شد و بدعت اخضر نامیدن عاشورای احمر، چگونه شکل گرفت؟! پس از شکست اقدامات فتنهگران در طرح شعارهای انحرافی در «روز قدس» و به خیابان کشاندن هواداران در «۱۳ آبان»، روز «۱۶ آذر» نیز با حضور قاطع دانشجویان انقلابی به روز شکست سبزپوشان تبدیل شد. در چنین شرایطی پروژه از پیش تعیین شده «محرم سبز» که از مدتها پیش در دستور کار ضدانقلاب قرار داشت، از اهمیت مضاعفی برای ایشان برخوردار شد و با تمام توان برای اجرای آن دست بکار شدند.
تقارن دهه ابتدایی محرمالحرام با درگذشت مرحوم منتظری، فرصتی ویژه را برای فرصتطلبان سبزپوش فراهم آورد تا به بهانه سوگواری برای او، اقدامات تفرقه افکنانه خود را ادامه دهند. فلذا فتنهانگیزان فعالیتهای خویش را شدت بخشیدند و برنامههای مختلفی را برای بهرهبرداری سیاسی از این واقعه طراحی کردند.
پیش از این اتفاق نیز جبهه فتنه، برنامههای گستردهای را برای اجرا در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی تدارک دیده بود. به عنوان نمونه «محسن سازگارا» از سران خارجنشین فتنه سبز در برنامه «گفتوگوی روز» در شبکه تلویزیونی صدای آمریکا (VOA) درباره پروژه محرم سبز چنین میگوید: «اما نکته دیگری که میخواستم بگویم، مسئله محرم و تظاهرات تاسوعا و عاشورا است. فرصت کمی داریم بنابراین از امروز و فردا تا روز اول محرم اصل بحث ما روی آکسیون بزرگ محرم متمرکز خواهد شد… در ده شب اول محرم و با پرچم سبز یا حسین و عزاداری برای شهدای جنبش و شهدای عاشورا میتوانیم در سطح کشور حرکت داشته باشیم ولی روز نهم و دهم یعنی روز تاسوعا و عاشورا، شنبه و یکشنبه ششم و هفتم دیماه، یک مسیر واحد در هر شهر قرار است اعلام شود که همه ما آنجا برویم و جمعیت میلیونی خود را در سطح کشور نشان دهیم.»!
این عنصر ضد انقلاب همچنین با طرح ایده «آکسیون شام غریبان»، در ادامه اظهار میدارد: «این بحث هم مطرح شده است که ضمن اینکه در ده روز اول ماه محرم، حرکتهای خود را انجام داده و در روزهای تاسوعا و عاشورا آن را به اوج میرسانیم؛ از ظهر عاشورا و برای شام غریبان در خیابانها نشسته و با یک بسیج عمومی دست به تعطیل عمومی در کشور بزنیم… برای تحقق آکسیونی که برای شام غریبان مطرح شده است نیاز به این است که در سمت جنبش، ما رشد جغرافیایی و رشد در طبقات مختلف اجتماعی و همچنین رشد کیفی داشته باشیم و در سمت کودتاچیان نیز باید مشروعیتزدایی سپاه از نظر اخلاقی، مالی و سیاسی تشدید شده و اختلافهای درونی نیز افزایش یابد که باعث فلج شدن این سازمان شود و بحدی از ناتوانی برسد که ما بتوانیم آکسیون نهایی خود را به مرحله اجرا بگذاریم.»!
از دو هفته قبل از عاشورای ۸۸ نیز سایت فارسی وزارت خارجه اسرائیل، شبکههای تلویزیونی فارسی زبان BBC و VOA و فضای اینترنتی در شبکههای فیسبوک و توئیتر برای عاشورای سال ۸۸ دستورالعملهای صریح و بیپردهای خطاب به عوامل داخلی خود صادر میکردند و بر این نکته مهم تأکید داشتند که آشوبگران باید از فرصت نیمروز عاشورا که مردم در دستهجات و هیئات به عزاداری مشغولند، برای حضور در خیابانها نهایت استفاده را برده و اموال عمومی را تخریب نمایند!
و سرانجام، ۷ دیماه ۸۸، روز موعود حرمتشکنان فرا رسید. در حالی که میلیونها عزادار عاشق حضرت اباعبدالله(ع) در عاشورای حسینی مشغول عزاداری بودند، اقلیتی فرصتطلب از صبح روز عاشورا، با سوت و کف و سر دادن شعارهای ساختارشکنانه، عزاداری سبز خود را در چند خیابان تهران آغاز کردند. بانک و مغازه و ساختمان و خیابان و اموال عمومی را به آتش کشیدند. به عزاداران امام حسین(ع) توهین کردند و آنها را به خاطر حمایت نکردن از موج سبزشان مورد اهانت و ناسزا قراردادند. به سمت مردم عزادار سنگ پرتاب کردند و تعدادی را زخمی نمودند. به مأموران و سربازان نیروی انتظامی هم رحم نکردند و بسیاری از ایشان را مورد ضرب و شتم قراردادند. عمق جنایت این اراذل و اوباش آنجا بود که یک بسیجی را بطور کامل در خیابان برهنه کردند و بر سر و صورتش کوبیدند و خونینش کردند و هلهلهکنان از او عکس و فیلم گرفتند!
پس از آن بود که یکی از سران فتنه، حرمتشکنان عاشورای حسینی را «امت خداجو» نامید و دیگری اغتشاشگران خیابانی را «مردم عزادار» خطاب کرد! حوادث عاشورای ۸۸ به خوبی گویای این حقیقت بود که نگاه عناصر ضد دین و اجنبیان خارجنشین به عاشورا، نه از جنس عزاداری که به مثابه فرصتی علیه شعائر و هنجارهای مذهبی و شیعی بوده است.
از همین رو بود که «مصطفی صابر» از ملحدین ساکن خارج از کشور، با پردهبرداری از ماهیت پلید خویش و همقطارانش، اظهار داشت: «من میفهمم که جناح حاکم ممکن است به هر بهانه متوسل شود تا در صف مردم تفرقه بیاندازد و اسلامش را نجات دهد. باید از این فرصت استفاده کرد و میلیونها نفر را به میدان آورد و به ۳۰ سال حاکمیت عاشورا و خرافه و حکومت مذهبی پایان داد. اگر کسی دست زد و شادی کرد، چه بهتر که با او دست بزنید و هلهله کنید. اگر کسی دوست دارد با هر ظاهری که دوست دارد و از جمله «آرایش زننده» و «ظاهر بد» ظاهر شود اتفاقاً به شدت از او حمایت کنید. انقلابی که در ایران راه افتاده برای عزاداری و توسرخودزنی و برای بردگی اسلامی زن نیست.»!
در این میان نیز روزنامههای وابسته به جناح دگراندیش و جراید هواخواه کاندیدای اصلاحطلب شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری دهم، تلاش داشتند تا با اتخاذ موضع انفعال و بیتفاوتی نسبت به اغتشاشات روز عاشورا، جریان متبوعشان را از اتهامات وارده مبرا جلوه دهند!
در همین ارتباط روزنامه آرمان در نخستین روز پس از این واقعه با درج تصویری از اغتشاشات خیابانی، در تیتر یک خود چنین نوشت: «درگیریهای دیروز تهران؛ ۴ کشته و ۳۰۰ بازداشت!»
روزنامه اعتماد هم در این روز با خونسردی تمام «سخنرانی ناتمام خاتمی در حسینیه جماران» را به عنوان مهمترین خبر در تیتر اول خود قرارداد!
روزنامه مردم سالاری هم که در این روز «دو استعفا از فرهنگستان در پی برکناری میرحسین» را با حروف نسبتاً درشتی برجسته کرده بود، جمله «در تجمعات دیروز کسی کشته نشد» را برای تیتر یک خود برگزیده بود!
همسو با رسانههای تجدیدنظرطلب داخلی، سران و مقامات کشورهای خارجی همچون آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلستان، کانادا، و حتی ایتالیا نیز دست بکار شدند در حمایت از حقوق مدنی و دفاع از اغتشاشگران بیانیه دادند!
تنها پس از گذشت ۴۸ ساعت از اغتشاشات ۷ دیماه، و درحالیکه خون ایرانیان از هتک حرمت به مقدسات در روز عاشورا به جوش آمده بود؛ مردم تهران با تجمع میلیونی در یوم الله ۹ دیماه، حماسهای تاریخی، چشمنواز، بیسابقه و دشمنشکن را خلق کردند تا نسبت به این حرمتشکنی اعتراض کنند. در حالیکه در اطلاعیه شورای هماهنگی انقلاب اسلامی، زمان آغاز مراسم عاشوراییان در میدان انقلاب، ساعت ۱۵ اعلام شده بود اما محبان اهل بیت(ع) و حامیان پرشمار ولایت، چنان مشتاق حضور در این حرکت اعتراضی بودند که میدان انقلاب در ساعت ۱۳ شاهد خیل جمعیت تظاهرکنندگان بود.
شمار جمعیت بهاندازهای بود که خیابان آزادی از تقاطع یادگار امام تا پل چوبی و در دیگر مسیرها از میدان حر تا میدان انقلاب، بلوار کشاورز تا پل کریمخان، خیابان حافظ تا تقاطع انقلاب و همچنین سایر خیابانهای فرعی مملو از جمعیت خشمگین نسبت به هتک حرمت عاشورای حسینی بود.
حضور حماسی مردم ولایتمدار ایران اسلامی در یومالله نهم دی، تمامی رسانههای ضد انقلاب را دچار بهت و سردرگمی کرد و آنان را به «صمُ و بکم» شدن واداشت!
رسانههایی چون بیبیسی، صدای آمریکا، العربیه، الجزیره و رادیو فردا، هنگامی که مجبور شدند از سر اضطرار اخباری از این حضور ماندگار را منتشر سازند، بر اساس قاعده همیشگی خود که از کوه، کاه میسازند و کاه را کوه نشان میدهند؛ حضور دهها میلیونی مردم ایران را، حضور هزاران نفری و حداکثر دهها هزار نفری معرفی کرده و آن را نیز یک حضور دولتی نامیدند!
رسانههای معاندی که تا پیش از این تجمعات کوچک و انگشت شمار اوباش ضد انقلاب را به صورت خبر فوری و لحظه به لحظه مخابره میکردند، اینک در برابر خروش عاشورایی ملت ایران، خود را به کوری و لالی زده بودند!
نکته جالبتر، رویکرد رسانهها و سایتهایی چون رادیو فردا، رادیو زمانه، العربیه، نوروز، جرس و سایر بنگاههای خبرپراکنی ضدانقلاب در مواجهه با تظاهرات یومالله ۹ دی بود. این رسانهها بر طبق عادت مألوف در اطلاعرسانی کاذب و جانبدارانهشان، تا ساعت پایانی شب نهم دی، حاضر نشدند تا هیچ خبر و تصویری از راهپیمایی کم سابقه ملت عاشورایی در تهران را منتشر کنند و بعضاً به انعکاس اخباری چند سطری بسنده کردند!
این رسانهها بر این نکته تکراری و مشابه اصرار داشتند که به مخاطبان خود اینگونه القا نمایند، تظاهرکنندگان نهم دیماه، کارمندان دولت بودند که با یک روز مرخصی دادن به آنها و به وسیله اتوبوس به راهپیمایی آمده بودند. مضحکتر آنکه اعلام کردند، دولت با دادن ساندیس و ساندویچ، مردم را به خیابانها کشانده بود!
گذشت زمان نیز موجب آن شد که رسانههای معاند نیز به حضور گسترده راهپیمایان عاشورایی اذعان و اعتراف نمایند. بر همین اساس سایت ضد انقلاب «جرس»، در مقالهای منثور با عنوان «حماسه ساخته شده» اینچنین لب به اعتراف میگشاید: «برای نابودی این جنبش مردمی، امام حسین را بهانه میکنند. مردم تهییج میشوند. به خیابان میآیند و حماسه ۹ دی در محکومیت اهانتکنندگان به امام حسین برگزار میشود! ظاهراً حاکمیت پیروز شده است! تهییج احساسات مردم جواب داده است. حتی من هم شک کردهام…»!
اینک با گذشت بیش از یک دهه از حماسه ۹ دی، بصیرت مثالزدنی امت عاشورایی در این روز تاریخی، نشانگر آن بود که ایرانی مسلمان همچون مقتدایش حسین(ع)، در راه دین و مذهب و آیینش، مماشات و تسامح با احدی را جایز نمیداند و مقتدرانه در دفاع از آرمانهایش خواهد ایستاد.