تولید تکنولوژی های جدید رسانه ای در نگاه اول و سطحی نشان دهنده ابزار جاه طلبی و حفظ قدرت در سیاست می باشد.
بسیاری از افراد مغرض با ایجاد موج رسانه ای سعی در انحراف جوانان و نوجوانان ایرانی و بیگانه نمودن آنها با اصالت دینی و ملی خود دارند.
ولی در نگاه عمیق می توان سیاستگذاری و برنامه ریزی آینده نگر و درازمدت تولید تفکر برای رهبری جهان توسط دولتها را مهمترین هدف رسانه ها و تکنولوژی اطلاعاتی آنها دانست.
مهمترین ابزارهای روز دنیا با الگو قرار دادن یک ایده جهانی ،قابلیت دسترسی آسان برای عموم متوسط با اندک هزینه مالی و سواد نرمال- نه گروه متخصصان و نخبگان اجتماعی- را فراهم نموده است.
ابزارهای نوینی که مهمترین دلیل ایجاد و تولید آنها، خلاقیت ونوآوری تولید کنندگان می باشد. ابزاری خلاق، که جاه طلبی دولتها و قدرتمندی آنها را حتی بدون شلیک یک گلوله در صدر قرار می دهد.
دولتها در جدیدترین استراتژیهای خود ،سعی در بنیان نهادن رشد خلاقیت در کودکان و استفاده از طرح های ابتکاری آنها در سنین نوجوانی و تولید انبوه در جوانی دارند.
خلاقیت هایی که از قصه گویی آگاهانه، مدیریت بر بازیها، آموزش تفکر فلسفی، توجه به تخیل و رشد آن شروع و با دست ورزی و آموزش فعالیت آزاد هنری تا در افراد پیگیری و برنامه ریزی مدون می شود.
این در حالیست که دغدغه ما اخذ نمرات، فراگیری یک زبان خارجی بدون تفکر درباره کاربردی نمودن آن، پولسازی برای خرید ابزارهای خارجی، انتقادهای نسنجیده درباره عدم رسالت متولیان آموزش کودکی در نخبه پروری و … می باشد و در قدم بعدی یکی از اتفاقات وحشتناک، بی اعتنایی به تفکر و تخصص انسانها و در مرحله بعدتر تحمیل یک الگوی محتوم خاص ا ست.
از بهترین و ضروری ترین روشها این است که در کنار آموزش هایی وسیع و سرمایه گذاری از مرحله واژه سازی مفاهیم جدیدو گاهی منفی برای زندگی تا ارتقای آگاهی و جریان سازی برای استفاده از ابزارهای جهانی توسط عموم مردم، فضایی عمومی نیز برای آموزش خلاقیت در علوم و تکنولوژی روز ایجاد نماییم.
روزانه حجم زیادی از اطلاعات برای استفاده از ابزارهای وارداتی همه گیر در اختیار مردم قرار می گیرد و اگر در مهندسی معکوس این فرایند می توانستیم با جریان آرام و اطلاع رسانی گسترده روندی از تولید تفکر، ایده و نوآوری را در کودکان ایجاد کنیم ؛می توانستیم امیدوار باشیم که آموزش استفاده از ابزارهایی ایرانی را جایگزین آموزش، آسیب شناسی و اضطراب رسانه های نوی جهانی وارداتی کنیم.
تریبونهای عمومی برای تسخیر اذهان جهت ارائه اندیشه های نوین، شناخت انواع تفکر و کاربردی نمودن ایده ها دیر کرده اند و شیوه استفاده از رسانه ها ی مجازی و شبکه های اجتماعی جایگزین فرصت اندیشه سازی در کودکان شده است.
اتفاق جالب استفاده از متخصصان در آموزش می باشد اما چه بهتر که از هزاران متخصص عرصه استفاده ار رسانه های تقلیدی غیر بومی، از متخصصان آموزش برای جریان سازی، ایده پردازی، کشف استعدادها و سرمایه گذاری برای تولید اندیشه ایرانی استفاده کنیم.
مردمی که دکمه یک ابزار با هر نام و نشان خاص را فشار می دهند در واقع تفکر پشت آن ابزار را «لایک» نموده اند. چه بهتر که ابزاری با تفکر ایرانی را لایک کنیم.
به عنوان مربی کانون پرورش فکری و فعالیت دو ساله در بخش پژوهش و علمی با تجربه جالبی روبه رو هستم.
کودکانی که در بیشترین روزهای کانون حضور داشتند و با فعالیت های پله ای رشد کرده اند، بازخورد بهتری در فعالیت ها از طریق پرسشگری، درک سوال و ارائه پاسخهایی بیشتر بعد از تفکر نشان می دهند.
در آبان امسال با پیشنهاداتی نویی برای پژوهش روبه رو بودم که تنها دلیل کنار نهادن آنها نداشتن منابع تحقیقی مناسب کودکان و نوجوانان بوده است.
با توجه به کارکنان توانمند و دانش آموخته آموزش و پرورش و مهد کودک ها در شهرستان رامسر می توان جریانی از پرسشگری و مواجه نمودن کودکان با دنیای بی نظیر اطراف ایجاد نمود تا بتوانیم در آینده نبض رهبری تفکر جهانی را از طریق تولید ابزارهای نوین عمومی در دست بگیریم.
کودکان بزرگ می شوند و زمان می گذرد تا « ما » فکر کنیم فرصتهای زیادی برای اندیشه سازی و اندیشه ورزی خاکستر شده است. «ناگهان چقدر زود دیر می شود…».
فاطمه نعمتی سارخانلو
