نیمه پر/ حسن جمالی
بسمه تعالی
((من حالامی بینم متاسفانه همان دشمنی که به وسیله تبلیغات خود، همتش این بود که افکار عمومی یک کشور را به سمتی متوجه کند، امروز به جای رادیوها، آمده و از داخل کشور ما پایگاه زده است. بعضی از این مطبوعات که امروز هستند، پایگاههای دشمن اند، همان کاری می کنند که رادیو و تلویزیونهای بی بی سی و آمریکا و رژیم صهیونیستی می خواهند بکنند.% اینها امید را در جوانان می میراند، روح اعتماد به مسئولان را در آحاد مردم کشور تضعیف می کند، نهادهای اصلی کشور را مورد اهانت و توهین قرار می دهند! این یک نوع شارلاتانیزم مطبوعاتی است که امروز بعضی از مطبوعات در پیش گرفته اند))
بیانات مقام معظّم رهبری در خطبه های نماز جمعه، به تاریخ ۷/۱/۱۳۷۹ودیدار با جوانان مصلی بزرگ امام خمینی(ره)، به تاریخ۱/۲/۱۳۷۹٫
از مهمترین میراث به جا مانده و از قابل اتکا ترین آثار مثبت ۸ سال دفاع مقدس، بی شک خلق آثار و دلنوشته های غیور مردانی است که در تنظیم بند بند و سطر سطر کلمات به هم پیوند شده آن ، نه از تعلقات دنیوی خبری است و نه از افراط گرایی ها و تفریط زدگی های امروزی.باز خوانی وصایایی که در فضای غبار آلود منافع اندیشانه امروزی، مبین واقعیاتی است که متاسفانه سالهای سال در پس جهل و بی تفاوتی و درنگ امروزیان جا خوش کرده است.با نگاهی اجمالی به وضوح میتوان استنباط نمود، قیاس مقالات و یادداشت های رادمردانی چون شهید آوینی با آثار امروزی نه تنها قیاس مع الفارق نیست بلکه مبین نوعی نگاه ژرف اندیشانه و نه خود اندیشانه ایست که متاسفانه امروزه مشابه آن را کمتر می بینیم.خلق یادداشت هایی که در نهایت خلوص نیت و باور و اعتقاد به نقش و ارزش قلم تنظیم گردید ، تا به صراحت اثبات نماید آن مرقومه ها، پس از گذشت روزها و دهه ها و سال ها همچنان بی رقیبند.مطالبی که ضمن پیمایش سطر سطر آن ،نیک متوجهمان میسازد که نه از طمع ورزی ها وکاسب کاری ها و تخریب های ناجوانمردانه خبری است و نه از تملق ها و چاپلوسی های ریا کارانه.هرچه هست از خدا و برای خدا هست و هرچه نیست، نیست.مطالبی که خواندنشان عمیقا ،این باور که چیزهایی را میبینیم که امروز نمیبینیم را در ما ایجاد میکند و یا شاید پر بیراه نباشد که بگوییم چرا در آن مکتوبات چیز هایی را نمیبینیم که امروز میبینیم؟؟؟
این تغییرات فاحش رویکردی ،اتخاذ مواضع ناپاک به دور از خیر خواهی ،نگاه مسموم به قداست قلم و استفاده ابزاری از آن در حال حاضر در قیاس با روز گاران نه چندان دور ناشی از چیست؟؟؟شاید بخشی از این سهل انگاری ها و ظهور اندیشه های نا پاک و تالم آور، ناشی از اقدامات منفعلانه و غفلت و بی تحرکی خیر خواهان و دلسوزانی است که به هر دلیلی در گذر زمان سکوت اختیار کرده و عرصه را برای تاختن نااهلان و نامحرمان ریا کار باخته اند؟
دوستان ارجمند:
ایران امروز تنها فقط کهنسالترین و تاریخی ترین سرزمین دنیا نیست.ایران علاوه بر همه آنچه از خود در گذر تاریخ پرفراز و نشیبش به جای گذاشته است اسم رمز نیکنامی،وحدت ،یکپارچگی،همدلی،برابری ،برادری ،انسجام همگانی ودر نهایت ایمان است.ایران و ایران دوستی بهانه واسم رمز آشوب ،نیرنگ،تفرقه وکژاندیشی نیست.علاوه بر موارد اشاره شده، آفت دیگرامروز در عرصه رسانه ای کشور، فراموشی نام ونشان ایران ومتعاقباغلبه منافع و مطامع شخصی بر خواست به حق عموم مردم سرزمین و در نهایت ترویج جهل و نادانی است.متاسفانه مهمترین و شاید بدترین آفت رخنه کرده در رسانه های کشور و به ویژه شهرستان رامسر (با درصد ابتلای زیاد )،ترویج دروغ و نشر اکاذیب است. دروغ های رسانه ای و مطبوعاتی علاوه بر آفت رسانه ای، یک «آفت اجتماعی» است. چه بسیار مطبوعاتی که به دلیل «نشر اکاذیب» توقیف و تعطیل می شوند،و چه بسا افرادی که تحت تعقیب قرار می گیرند، چون با حرف های بی اساس و دروغ خود به «تشویش اذهان عمومی» پرداخته اند.
دروغ مطبوعاتی، نوعی سوء استفاده از اعتماد خوانندگان است. بیان غیر واقعیّات در رسانه ها هم به همان اندازه ناشایست است که بخواهند مردمی را با دروغ، فریب دهند و به بیراهه بکشانند.
به فرموده حضرت رسول(ص): «کَبُرَتْ خیانَهً أنْ تُحدِّث أخاک حدیثاً هُوَ لک مُصدِّقٌ و انتَ لَهُ بِهِ کاذِبٌ؛
خیانتی بزرگ است که به برادرت سخنی بگویی که او تو را باور دارد و صادق می پندارد، ولی تو به او دروغ بگویی».
متاسفانه عدم نظارت درست وفقدان شورای نظارت بر عملکرد رسانه های مکتوب و مجازی در شهرستان رامسر و تا حدودی ناتوانی و سهل انگاری متولیان امر، مزید آن گردیده است که هر از گاهی در گوشه وکنار شهرستان، شاهد اقداماتی بس زشت، مذموم و غیر قابل پذیرشی باشیم که موجبات آسیب به مهمترین وجوه شئونات شهرستان را باعث می گردد و قطعا به نوعی ترویج منکر است.از مهمترین این مصادیق، اقدامات خلاف منطقی است که موجبات تهییج و تشویش افکار عمومی ودر نهایت اشاعه زشتی هاراسبب میشود.به عنوان مثال آیا برگزاری مراسم و انتشار خبر خاکسپاری و ترحیم شاخه ای از رشته هنر در شهرستان توسط یک خبر نگار و تهدید به سکوت و سقوط و حصر وتحصن و اعتصاب غذا از سوی فردی دیگر, و بازتاب آن در رسانه های معاند، در شهرستان کوچکی همچون رامسر، بیانگرشیوایی و پویایی این عرصه است؟؟؟این اقدامات پلشت به اصطلاح روشنفکرانه در ظاهر، ناشی از بازتاب کدامیک از رفتار ها و کارکردهای رسانه ای است؟؟؟؟
انتقاد جهت دار و بیرحمانه به یکی از مهمترین ارکان برقراری نظم و امنیت در شهرستان در یکی از رسانه های خبری مجازی، با هدفی خاص ویا مدح و ستایش و تمجید از همان ارگان در همان بازه زمانی در رسانه خبری مجازی دیگر و همچنین تحرکات گاه و بیگاه علیه عالی ترین نماینده اجرایی دولت در شهرستان و انتشار تیترهای جهت دار ، یاد آور کدامیک از تکنیک های ژور نالیستی است؟؟؟ آیا این اقدامات و تحرکات، ریشه در مطالبه گری عمومی دارد و یا اینکه ناشی از خواست های غیر مدنی و ترفند های مذبوحانه است؟ آیا اینگونه اقدامات در ذیل ادعای نشر اکاذیب و تشویش افکار عمومی نمیگنجد؟؟؟ انتخاب گزینشی و انتشار گفتگوی خصوصی و مصادره به مطلوب یا نامطلوب کردن دیالوگ های افراد حقیقی یا حقوقی و مقامات اجرایی در شهرستان و پیغام ها و تحرکات این چنینی، ناشی از چیست؟؟؟
متاسفانه نبود ساز و کار نظارتی و نیز عدم نظارت استصوابی و ناتوانی در شناسایی و کنترل شبکه های اجتماعی و عدم توجه به مطالب مندرج در رسانه های مکتوب و مجازی موجب ترویج زشتی ها ،ظهور و بروز رسانه های خلق الساعه دم دستی و بدون محتوا ونهایتا تحویل خوراک های رسانه ای غلط ،توسط رسانه های ریز و درشت شهرستان به مخاطبین گردیده است لذا باید دراین مورد،اهتمامی ویژه نمود.
کار رسانه انتقاد است و رسانه ای که در آن خبری از انتقاد نباشد رسانه ای مرده محسوب میگردد.البته یکی از مهمترین ضعف های برخی از رسانه ها در شهرستان رامسر استفاده ابزاری و نادرست از این واژه بوده و متاسفانه گاها تا جایی پیش میروند که تخریب یا مچ گیری با رویکرد امتیاز گیری را با انتقاد اشتباه میگیرند. انتقاد یعنی بازشناساندن سره از ناسره به این معنی که باید نقاط مثبت گفته شود تا نقاط منفی روشن شود و کاستی ها خود را نشان بدهد در حالی که برخی رسانه ها برعکس عمل می کنند، یعنی به بازشناسایی ناسره از سره می پردازند و فقط از نقاط منفی می گویند.این اشتباه ناشی از یک عیب بزرگ بوده که از آن به عنوان عدم سواد رسانه ای یاد میشود.
از دیگر مسائلی که نمیتوان به راحتی از آن چشم پوشی کرد ضعف روابط عمومی ها ی ادارات در شهرستان بوده که متاسفانه تاکنون نتوانسته اند به درستی از ظرفیت رسانه های شهرستان استفاده نمایند.این قصور در مورد انتقال مجموعه عملکرد نمایندگان دولتی در شهرستان به وضوح قابل مشاهده بوده و بیشترین قصور را متوجه روابط عمومی های ادارات شهرستان میسازد ونه نشریات ورسانه های محلی.
روابط عمومی ها در شهرستان به عنوان منبع و تولید کننده پیام و رسانه ها در شهرستان به عنوان منتشر کننده،از ار تباط خوبی باهم ،برخوردار نیستند. هنر روابط عمومی این است که بتواند از رسانه ها و ظرفیتهای آنان استفاده نماید.شاید بخشی از این ضعف عملکرد روابط عمومی ها ناشی از ترس از انتقاد و به چالش کشیده شدن باشد.
ادامه این روند و اصرار بر تکرار وضعیت موجود قطعا موجب شناساندن چهره ای زشت و تصویری ناهمگون از شهرستان رامسر ،با توجه به رشد روز به روز و فزاینده رسانه های اجتماعی در آینده ای نه چندان دورخواهد گردید.آیا نباید در اعطا و اهدای فضای نقد و خبر رسانی به رسانه های شهرستان رامسر،مصمم تر و عالمانه تر اقدام نمود؟؟؟چگونه است که فضای دایه مهربان تراز مادر شدن فقط برای عده قلیلی که صدای بلند تری دارند فراهم گردیده است؟؟افرادی که اقدامات بر هم زننده ،گاه و بیگاهشان هنوز هم در خاطر بسیاری هست.این فضای تعامل و اجازه ابراز دیدگاه ها به اصحاب رسانه با هر دیدگاه و وابستگی فکری درست و یا نادرست، مبین تعامل و برخورد مطلوب و مناسب دستگا ه ها و مجریان امردرشهرستان بوده که متاسفانه بار ها و بار ها از سوی رسانه های شهرستان ،زیرکانه و به غلط ،از آن به بسته بودن فضای نقد در شهرستان رامسر،تعبیر شده است.اگر اینگونه بود بی شک با آن سیا ه نمایی ها ی تفرقه افکنانه انجام شده ،تعداد رسانه های شهرستان، حداقل یک مورد کمتر از موارد حاضر بود.
در پایان امیدوارم در آینده پیش رو مصلحت اندیشی شخصی از سوی بعضی از اصحاب رسانه با اتخاذ رویکردی درست به مصلحت اندیشی جمعی تبدیل گردد و رعایت صداقت ،دقت در تنظیم مطالب ،هم گام بودن با نظام اسلامی از رسانه های شهرستان چهره ای اخلاقی بسازد چرا که این حوزه از مهمترین ابزارهای حوزه اخلاق بوده و تزویر ،نیرنگ ،ارتزاق ناپاک ، ریا کاری وابتلا به هر نوع آفت مشمئز کننده را به هیچ وجه نمی پسندد.
«خدایا! ما را، لحظه ای به حال خودمان وامگذار و فرجام آفریده های ادبی ما را، ختم به خیر بگردان وقلم های ما را، مأموم (ن وَ الْقَلَمِ) بگردان.
آمین
حسن جمالی
۱۹/۰۷/۱۳۹۳