نیمه پر/ “عماریون“- اتمام حجت ایران در رابطه با پرونده هسته ای مجددا به ایستگاه پایانی خود نزدیک می شود و در حالی که 24 نوامبر(3 آذر) به عنوان پایان مهلت مرحله نخست توافق ژنو در نظر گرفته شده است، این روزها تحلیلگران داخل و خارج در حال فضا سازی برای مذاکرات مسقط می باشند.
البته طیفی از تحلیل های وطنی با تحلیل های غیر وطنی تفاوتی ماهوی دارد و آن هم آنکه عمده تحلیل های خارجی در حال حداکثری نمودن منافع خود و طیف خاص تحلیل های داخلی در حال التیام زخم های چند ده ساله هستند!
هنوز هم محتوای مصاحبه «علی خرم» (که تا پیش از مصاحبه با روزنامه به عنوان مشاور وزیر امور خارجه شناخته می شد) با روزنامه شرق قابل تامل است و بندهایی از آن نیز شگفت آور.
خرم در مصاحبه با روزنامه شرق(آن هم در آستانه 13 آبان و روز مبارزه با استکبار) ضمن «دوست» خواندن ایران و آمریکا، در رابطه با تغییر رویکرد آمریکا در قبال ایران تصریح کرد:
« بهنظر من همه رفتارهای ایالاتمتحده پس از انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری دگرگون شد و امروز میتوان چرخشی جدید در نوع نگاه آمریکا به ایجاد رابطه بین دو کشور دید. بهصورت ویژه، رفتار آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران تغییر کرده است…بهنظر من تفاهم ژنو نیز بیشتر مرهون نگاه دوستانه آمریکا بود.»
البته آقای خرم به همین مقدار نیز بسنده نکرد و پیرامون دلخوری آمریکایی ها از تسخیر لانه جاسوسی گفت:
«از نگاه آمریکاییها این[تسخیر لانه جاسوسی] یک زخم کهنه است. بههرحال باید توجه داشت که در ماجرای گروگانگیری غرور ملی مردم آمریکا خدشهدار شده و آنها نمیتوانند از این مساله چشم پوشی کنند!»
تسخیر لانه جاسوسی؛ واکنش طبیعی ایرانیان به چند دهه تحقیر و استحمار
پیش از آنکه وارد محور اصلی تحلیل آقای خرم و بسیاری از تحلیل های این روزهای رسانه های حامی دولت شویم لازم است یادآوری کنیم که تسخیر لانه جاسوسی ایالات متحده پیش از آنکه در پی خدشه دار نمودن غرور ملتی باشد، عکس العمل طبیعی ایرانیان بود در برابر چند دهه استعمار و غارت دولت مردان آمریکا و هم چنین دهن کجی ایالات متحده به ملت ایران در پی پناه دادن شاه مخلوع بوده است.
در غیر این صورت ایرانیان تمایلی به تیره نمودن روابط نداشتند و اگر نبود اقدامات متعدد و پشت سر هم خرابکارنه دولت مردان آمریکا در جهت منحرف نمودن مسیر ناب انقلاب اسلامی، هرگز آن اتفاق به وقوع نمی پیوست.
تغییر رویکرد آمریکا پس از توافق ژنو به کدام سمت؟
اما اصل ماجرا در نکته دیگری نهفته است و آن هم اینکه در نگاه بسیاری از تحلیل گران حامی دولت، رویکرد ایالات متحده در قبال ایران پس از روی کار امدن دولت یازدهم و به خصوص پس از امضای توافق ژنو تغییری اساسی به خود دیده است و حال آنکه شواهد موجود چیز دیگری را نشان می دهد.
اگرچه که اصل تغییر رویکرد در رویکرد آمریکا در قبال ایران وجود داشته است اما این تغییر پیش از آنکه در جهت بهبود روابط باشد، در راستای تامین منافع لابی های صهیونیستی بوده است.
برای نمونه در نخستین اقدام تنها سه ساعت پس از توافق نهائی ژنو(که همواره از آن به عنوان نقطه عطف یاد می کنند)، وزارت خانه های خزانه داری و امور خارجه امریکا با صدور یک سند راهنمای مشترک با عنوان «راهنمای تدارک تخفیف موقت تحریم ها به منظور اجرای برنامه اقدام مشترک گروه 1+5 و ایران مورخ 24 نوامبر 2013»، به تشریح شرایط حاکم بر اجرای تعهداتی پرداخت که امریکا در اجرای گام اول این توافقنامه بر عهده داشته است.
این سند با عبارتی آغاز می شود که در نوع خود جالب توجه است و از جمله اینکه «در 24 نوامبر 2013 امریکا و شرکایش در گروه 1+5 به درک و فهمی مقدماتی با عنوان برنامه اقدام مشترک دست یافتند که پیشرفت در خصوص برنامه هسته ای ایران را متوقف می کند و آن را در محورهائی کلیدی به عقب می راند» و همچنین اینکه «در مقابل التزام ایران به محدود کردن معنادار برنامه هسته ای خود، گروه 1+5 به ارائه تخفیف محدود، هدفمند و برگشت پذیر تحریم ها به مدت 6 ماه متعهد شد.[i]»
از این تغییر رویکرد صریح که بگذریم به اظهارات رسمی مقامات ایالات متحده پس از توافق ژنو می رسیم که در این راستا اوباما هر روز بر ادامه تحریم های اقتصادی علیه ایران تاکید داشت و در مصاحبه با بلومبرگ تصریح کرد که «یک تن آجر بر سر شرکتهایی که با ایران قرارداد ببندند میریزد».
بگذریم که بر اساس آمارها پس از توافقنامه ژنو نه تنها اوضاع بهتری در ابعاد مختلف اقتصادی و امنیتی نصیب ملت ایران نشد بلکه طی این مدت 3 بار تحریم و 18 بار تهدید نظامی به سراغ ایران آمد.
هنوز چند روزی از امضای توافق ژنو نگذشته بود که روزنامه لس آنجلس تایمز در مطلبی با اشاره به اقدام کاخ سفید در افزودن نام 17 شرکت و شخص حقیقی به لیست سیاه تحریم خود به دلیل همکاری با ایران برای دور زدن تحریم های اقتصادی خبر داد و دیوید کوهن(مسئول بخش اجرا و پیگیری تحریم ها در وزارت خزانه داری آمریکا) اعلام کرد که «این تحریم ها ایران را از دستیابی به سیستم مالی بین الملل محروم میکند، فشار شدیدی بر اقتصاد ایران به وجود می آورد و منجر به آن میشود که مقامات ایرانی تشویق به دستیابی به توافقی معنی دار بر سر برنامه هسته ای خود بعد از حدود یک دهه شوند![ii]»
حال تغییر مثبت آمریکا در قبال ایران و «نشانه دوستی» آمریکا با ایران چه بوده است، همان سوالی است که بسیاری به دنبال پاسخ آن هستند.
روی کار آمدن جمهوری خواهان در کنگره و تشدید فشار آمریکایی ها
اما این تمام ماجرا نیست و روی کار آمدن جمهوری خواهان در کنگره آمریکا، نوید بخش تغییرات گسترده تر در سیاست آمریکا مقابل ایران است و سیگنال های تشدید فشارها از هم اکنون قابل دریافت است.
جنیفر روبین از نئومحافظه کاران مشهور آمریکایی و تحلیلگر و نویسنده روزنامه واشنگتن پست طی یادداشتی برای این روزنامه به پیش بینی تغییر احتمالی سیاست آمریکا در قبال ایران پس از انتخابات میان دوره این کشور که با پیروزی جمهوری خواهان پایان یافت، پرداخته است.
روبین اذعان نموده که «نگرش باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نسبت به ایران و اسرائیل به شدت با واقعیت و احساسات اکثریت آمریکایی ها فاصله دارد. پس از انتخابات کنگره می تواند آشکارا نشان دهد که با مردم آمریکا، متحد ما اسرائیل و علیه ایران توانمند هسته ای است. در واقع کنگره باید تصریح کند که هدف نهایی ما باید تغییر رژیم در ایران باشد و اینکه دولت فعلی بحث در مورد ایجاد روابط حسنه را غیرممکن می کند. زمانیکه سناتور هری رید دیگر اکثریت سنا مشکل تراش کاخ سفید نباشد، کنگره اقدامات زیادی را می تواند و خواهد انجام داد.»
تمامی این موارد نشان از آن دارد که آمریکایی ها در سطوح مختلف(دیپلمات ها، نمایندگان مجلس و روزنامه نگاران) پیش تر از آنکه به دنبال تغییر در رویه های خود باشند، در حال هر چه سخت تر نمودن فضای مذاکرات هستند و دلیل این همه تعارف های برخی تحلیل گران داخلی به واقع نامعلوم است.
در حقیقت آمریکایی ها بر خلاف برخی از نیروهای داخلی هیچ عجله ای برای رسیدن به گام نهایی ندارند؛ جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید روز پنجشنبه در مصاحبه با شبکه تلویزیونی اماسانبیسی با اشاره به مذاکرات ایران و 1+5 درباره برنامه هستهای تهران گفت که با توجه به نزدیک شدن به مهلت باقی مانده برای رسیدن به توافق جامع هستهای با ایران هنوز ابعاد دشواری در مذاکرات هستهای با ایران باقی مانده که حل نشدهاند.