به گزارش نیمه پر به نقل از اروم نیوز ، خدمتگزاران واقعی مردم و انقلاب اسلامی کسانی هستند که چندین دهه است در گمنامی محض و بدون سوء استفاده از نام و مقام نزدیکان خویش فقط و فقط در جهت اعتلای پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در سراسر گیتی می کوشند و با اقدامات خویش موجب سربلندی ملت ایران در عرصه های ملی و بین المللی می شوند.
اینگونه افراد که تعداد آنها کم نیست، علی رغم اینکه می توانستند از قدرت و موقعیت نزدیکان استفاده کرده و برای خود دبدبه کبکه ای به راه اندازند، راه سعادت اخروی یا همان خدمت به انقلاب و مردم را پیش گرفتند تا باشد با اعتلای نام انقلاب و مداوم بودن جریان آن بتوان این انقلاب را به انقلاب مهدی(عج) وصل کرد.
از زمانی که انقلاب اسلامی ملت ایران به پیروزی رسید، بارقه های امید و عدالت در بین آحاد مردم ایران و مستضعفان جهان شروع به درخشیدن کرد تا باشد شاهد گسترش عدل و عدالت در جامعه ای اسلامی که شایسته آن است بوده و همچنین فرصت طلبان به سزای خویش برسند.
فرصت طلبانی که نمونه آنها در سالهای پیش از انقلاب نیز بسیار بود و از هرگونه موقعیتی برای پیشبرد اهداف فراقانونی و غیرقانونی خویش استفاده و اقدام به تحصیل مال از بیت المال می کنند.
آقازادگانی که به واسطه وصل بودن به سرچشمه های قدرت و از همه مهمتر سواستفاده از موقعیت پدر و نزدیکان به خیال خود هرچه می خواهند می توانند انجام دهند و هیچگونه مانعی برای فعالیتهای غیرقانونی شان نیست.
اقداماتی که اینگونه افراد در چند دهه اخیر انجام داده اند بر همه آشکار بوده و همه شاهد آن هستند و به طور ضمنی در چند سال اخیر عموم جامعه خواستار برخورد با آنها شده اند.
خواصی که پدر را سپری برای اقدامات غیرقانونی خویش قرار داده و توانسته اند با تبصره هایی که خود مبتکر آن بوده اند در مقابل قانون مانور دهند و دهن کجی آشکاری به حق طلبان کنند.
عدالت! اگرچه یک کلمه است اما توصیف آن هزاران کلمه می خواهد تا بتوان گوشه ای از آن را برای مخاطبان توضیح داد.
عدالت! کلمه ای که وقتی بر زبانها جاری می شود، ناخودآگاه اقدامات حضرت علی(ع) در ذهنها مجسم و عدل علوی به عنوان نمونه ای از بهترین عدالت در جهان معرفی می شود. همان فردی که حتی به برادر خود نیز اجازه نداد از بیت المال سوء استفاده کند و جلوی اقدامات وی را گرفت. همان شخصی که در همه کارهایش عدالت وجود داشت. وقتی که مردی مسیحی از وی به دادگاه مسلمانان شکایت برد، انتظار نداشت که حضرت علی(ع) محکوم شود اما شد و آن مرد مسیحی نیز مسلمان شد.
عدالت! اگرچه از پنج حرف تشکیل یافته، اما در دل آن هزاران معنی و مفهوم خفته است که نیاز به تفسیر و شرح دارد تا بتوان آنچه را که ائمه اطهار(ع) بر آن تأکید کرده و انقلاب اسلامی نیز بر پایه آن تشکیل یافته تبیین کرد.
امروزه تنها انتظار مردم ایران رعایت عدالت در جامعه ای است که چندین سال است آقازادگانی خاص اقدام به جولان دادن در فضای اقتصادی آن کرده اند و آن هم بدون نظارتی و به واسطه قدرتها ولابی های پشت پرده شان.
اما آقازادگان واقعی کیستند و راه مقابله با تخلف در آقازادگان چیست؟
آقازادگان واقعی همان کسانی هستند که بدون در نظر گرفتن پست و مقام پدر در خط مقدم مبارزه با بدخواهان اسلام حاضر شده و خون خویش را نثار راه مقدسی می کنند که در پیش گرفته اند. همانانی که خار چشم دشمنان اسلام و انقلاب هستند و دشمن چشم دیدن آنها را ندارد.
همانانی که بی ادعا و فقط و فقط در جهت آرمانهای انقلاب می کوشند تا بیرق انقلاب اسلامی را برافراشته و آن را به قیام مهدی(عج) متصل کنند تا از این طریق آقازادگی واقعی خویش را به اثبات رسانند.
آقازادگان واقعی همانی هستند که وقتی این اسم بر روی آنها گذاشته می شود وظیفه ای سنگین تر از پیش را احساس می کنند و با مسئولیت پذیری راه مبارزه را در پیش می گیرند.
مبارزانی که امروزه در لبنان و سوریه هستند همان آقازادگانی هستند که آرمانهای انقلاب اسلامی ایران آنها را تربیت کرده است. اینها همان کسانی هستند که می توانستند به واسطه پدر ره صدساله را یک شبه بپیمایند و برای خود آرامشی دور از هیاهو و جنجال را رقم زنند. اما این چنین نکردند.
«حسین موسوی»، فرزند سید عباس موسوی، دبیر کل پیشین حزب الله «هادی نصرالله» فرزند سید حسن نصرالله، «جهاد مغنیه» فرزند عماد مغنیه، «علیرضا حسان اللقیس» فرزند شهید حسان اللقیس از مبارزان حزب الله «علی حسن علی ابراهیم» فرزند شهید حسن علی ابراهیم، از مبارزان حزب الله) همگی از تمام مزایای آقازادگی برخوردار بودند اما راه مبارزه را در پیش گرفته و خون خود را نثار راه مقدس پدرانشان کردند.
در کشورمان نیز چنین افرادی بسیار بوده اند که تمام هم و غمشان خدمت به کشور و انقلاب بوده و خواهد بود.
اما بهتر است گریزی به دیگر آقازادگانی بزنیم که در اوایل انقلاب از خط انقلاب خارج شدند و پدرانشان وقتی انحراف فرزندانشان را دیدند نه تنها پشتوانه آنها نشدند بلکه خود اقدام به برخورد با آنها کردند. پدرانی که شجاعتشان مثال زدنی است، چرا که برای انقلاب حتی از فرزندانشان نیز گذشتند.
آیت الله علی جنتی و آیت الله غلامرضا حسنی از جمله کسانی بودند که وقتی انحرافات فرزندانشان را دیدند از آنها پشتیبانی نکردند.
آیت الله جنتی وقتی دید پسر بنای مخالفت با انقلاب را شروع کرده و اقداماتش به انقلاب ضربه خواهد زد، نذر چهل روز روزه شکر را برای کشته شدن فرزند گفته و هنگامی که پسرش کشته شد به خاطر انقلاب خم به ابرو نیاورد.
آیت الله حسنی این مجاهد نستوه و مبارز انقلابی نیز وقتی ناظر انحراف پسر از خط انقلاب و عدول وی از آرمانهای انقلاب اسلامی بود پسر را فدای راه مقدس انقلاب کرد تا با اقدام خود اثبات کند که آقازادگی در نظام اسلامی که پایه های آن بر مبنای عدل علوی بنیانگذاری شده است معنی و مفهومی ندارد.
اقدامات جنتی و حسنی اگرچه به واسطه پدر بودنشان می توانست از منظر عاطفه پدری بسیار سخت بوده و آنها را تحت انواع فشارهای روانی قرار دهد اما شجاعانه و مدبرانه و فقط و فقط برای زنده نگه داشتن آرمانهای انقلاب و برافروختن مشعل فروزان عدالت در کشوری اسلامی و با انقلابی که اندیشه های آن جهانی است اقدام به این کار کردند.
اما آیا امروزه نیز آقازادگان به سزای اعمالشان خواهند رسید و پشتوانه هایشان خواهند توانست حسنی وار و در راه انقلاب مجاهدت کنند و یا مصلحتهای شخصی و گروهی اجازه آن را نخواهد داد.
با نزدیک شدن به زمان اعلام نتایج دادگاه آقازاده معروف انتظاری که از قوه قضاییه می رود این است که عدالت را در جامعه ایرانی جاری کند و هر آنچه که حق است بدون در نظرگرفتن گروهها و پشتوانه های سیاسی افراد در رأی خود اعلام و مهر تأییدی برای عدالت محور بودن فعالیتهایش بزند تا بتواند بر مطالبات بر حق مردم که همانا برخورد با مخلان چرخه اقتصادی کشور است پاسخ دهد.
عدالتی که قوه قضاییه می تواند آن را با اقتدار اجرا و این شائبه را از جامعه که آقازادگان برای انجام هرگونه تخلفی آزاد و کسی یارای مقابله با آنها را ندارد پایان دهد و همچنین راه را برای رشد آقازادگان جدید ببندد تا آنها نیز بدانند که آقازاده بودن مانع رسیدگی به تخلفاتشان نخواهد شد و هرکس دیر یا زود به سزای اعمال غیرقانونی خویش می رسد.
اروم نیوز /