پایگاه خبری تحلیلی رامسرنوین
  • گزیده اخبار :
  • سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ , Tuesday 19 August 2025
    Ramsarnovin.ir
    آرشیو سایت





  • کد مطلب : 25490
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • تاریخ انتشار خبر : ۲۷ مرداد, ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۵
  • شما اینجا هستید :آخرین اخبار > اخبار شهرستان رامسر > خبر برگزیده > ویژه ها
  •   

    نویسنده و کارگران مازندرانی در گفتگو با بلاغ؛

    «رویای آزادی» صدای بی‌صدای نسل نوجوان می‌شود

    نویسنده و کارگردان مازندرانی نمایش «رویای آزادی» می‌گوید: این اثر با هنرمندی و دغدغه اجتماعی، صدای نوجوانان آسیب‌دیده را به جامعه می‌رساند و تلاش می‌کند مشکلات، چالش‌ها و تجربه‌های آن‌ها را به شکلی مؤثر و قابل درک به تصویر بکشد.

    به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» نمایش «رویای آزادی» نمونه‌ای است از تلاش بی‌وقفه یک کارگردان جوان که با عشق و تعهد، سختی‌های فراوان را پشت سر گذاشته تا صدای نوجوانان آسیب‌دیده را به گوش جامعه برساند.

    این اثر نه فقط یک نمایش بلکه پلی است میان هنر، آموزش و دغدغه‌های اجتماعی، که می‌تواند مسیر روشنی برای تئاتر اجتماعی شهرستان باشد. در این خصوص گفتگویی با سمانه یوسفی کارگردان و نویسنده نمایش «رویای آزادی» می‌خوانید.

    بلاغ: خانم یوسفی، لطفاً از نقطه آغاز ورودتان به عرصه تئاتر برایمان بگویید.

    یوسفی: داستان از وقتی شروع شد که دخترم در دبستان درس می‌خواند و من عضو انجمن اولیا و مربیان بودم. آن زمان قبل از همه‌گیری کرونا، آموزش و پرورش رامسر جشنواره تئاتر برگزار می‌کرد. جشنواره‌ای با سطح بالا که همه مدارس شرکت می‌کردند و داوران برجسته‌ای هم حضور داشتند. دخترم چون فن بیان خوبی داشت معمولاً مجری برنامه‌ها بود. وقتی بحث اجرای تئاتر مطرح شد، از استاد جهانبخش دعوت کردند تا تست بگیرند و دخترم هم شرکت کرد. من هم کنار او بودم و همان‌جا اولین جرقه علاقه‌ام به تئاتر زده شد.

    بلاغ: این تست‌ها چه نقشی در ادامه مسیر شما داشت؟

    یوسفی: استاد جهانبخش از بچه‌ها خواست درباره موضوعی محیط‌زیستی داستان بنویسند. من با دخترم همکاری کردم و داستانی درباره دختربچه‌ای نه‌ساله نوشتیم که در ابتدا به نظافت بی‌توجه بود اما با توصیه مادربزرگش به اهمیت پاکیزگی پی می‌برد. نمایش ما اجرا شد و رتبه اول گرفت. همانجا این علاقه در من جدی‌تر شد.

    بلاغ: چه زمانی به صورت حرفه‌ای وارد آموزش تئاتر شدید؟

    یوسفی: اتفاق مهم بعدی، ثبت‌نام دخترم در کلاس تئاتر آقای اسماعیل‌زاده بود. چون من هم در همه جلسات حاضر بودم، کم‌کم علاقه‌ام بیشتر شد. اولیا اجازه داشتند تمرین‌ها را ببینند و این باعث شد که خیلی از نکات فن بیان و تکنیک‌های آموزشی را یاد بگیرم. آقای اسماعیل‌زاده هم پیشنهاد دادند با مجموعه‌شان همکاری کنم. بعدها کلاس‌های آموزشی برای بزرگسالان هم برگزار شد و در آن‌ها شرکت کردم.

    بلاغ: اولین تجربه جدی کار با دانش‌آموزان چگونه بود؟

    یوسفی: بعد از کلاس‌های مربی‌گری به مرور در مدارس مختلف فعالیت کردم، بیشتر با گروه‌های سرود. اما در مدرسه دیلمی لیماک تجربه متفاوتی داشتم. ابتدا سرود کار می‌کردیم که رتبه هم آوردیم، اما مدیر مدرسه خواست نمایشی برای جشن یلدا اجرا کنیم. با اینکه هیچ تجربه‌ای در کار با پسرها نداشتم، نمایشی آماده کردیم و خوشبختانه رتبه آورد و حتی به مرحله استانی رفتیم. فقط یک هفته تمرین داشتیم، اما توانستیم رتبه سوم استانی را کسب کنیم. این موفقیت باعث شد آموزش و پرورش با من آشنا شود و فعالیت‌هایم گسترده‌تر شود.

    بلاغ: نمایش «رویای آزادی» چگونه شکل گرفت؟

    یوسفی: جرقه اولیه نوشتن این نمایش از دغدغه شخصی ما درباره کودکان کار و آسیب‌های تربیتی شروع شد. بعد از دیدن فیلمی تأثیرگذار و همچنین تصمیم برای اجرای تئاتری با محوریت نوجوانان در پایان دوره بازیگری، تصمیم گرفتم نمایشی درباره معضلات نوجوانان، به‌ویژه دختران، بنویسم. ابتدا داستان را به شکل روایی نوشتم و بعد به نمایشنامه تبدیل کردم. هدفم این بود که نشان دهم اتفاقات ساده می‌تواند زندگی نوجوانان را به سمت بحران ببرد.

    بلاغ: شخصیت‌های نمایش چه ویژگی‌هایی داشتند؟

    یوسفی: شخصیت «پریسا» دختری دبستانی است که به دلیل مشکلات خانوادگی و تنش‌های مدرسه دچار بحران می‌شود و وارد کانون اصلاح و تربیت می‌گردد. تلاش کردم نمایش هیچ بدآموزی نداشته باشد و فقط عمق دردها و آسیب‌ها را نشان دهد. همچنین می‌خواستم باورهای غلط درباره کودکان کانون را اصلاح کنم. خیلی‌ها فکر می‌کنند همه این بچه‌ها از خانواده‌های معتاد و مشکل‌دار هستند، در حالی که نمونه‌هایی از خانواده‌های تحصیل‌کرده هم وجود دارد. این نشان می‌دهد جامعه و مدرسه هم نقش مهمی در تربیت دارند.

    بلاغ: درباره ساختار نمایش توضیح دهید.

    یوسفی: نمایش ۱۶ بازیگر نوجوان داشت. هر کدام داستان کوتاهی از زندگی خود را روایت می‌کردند و در پایان، روایت‌ها با نجواهایی خطاب به امام رضا(ع) به اوج می‌رسید. برای هر بازیگر نقشی متناسب با صدایش، تیپ شخصیتی‌اش و توانایی‌هایش طراحی کردم تا صحنه‌ها طبیعی و باورپذیر شوند.

    بلاغ: روند تمرین و آماده‌سازی نمایش چگونه بود؟

    یوسفی: آموزش و تمرین‌ها نزدیک به یک سال طول کشید. ابتدا هفته‌ای یک جلسه داشتیم اما بعد به دو جلسه افزایش یافت. حتی کلاس‌های جبرانی گذاشتیم. تلاش بچه‌ها و همراهی خانواده‌هایشان فوق‌العاده بود. خیلی‌ها در ابتدا توانایی لازم را نداشتند، اما با پشتکار و علاقه پیشرفت کردند.

    بلاغ: در بازبینی‌ها چه تغییراتی ایجاد شد؟

    یوسفی: بازبین‌ها گفتند نمایش طولانی است و باید بخش‌هایی حذف شود. حذف این بخش‌ها برای من و بچه‌ها خیلی سخت بود، چون با نقش‌هایشان انس گرفته بودند. بخشی از شخصیت‌پردازی مأموران زن کانون اصلاح و تربیت هم حذف شد. یکی از آن‌ها به دلیل مشکلات شخصی سخت‌گیر بود و دیگری با دلسوزی مراقبت می‌کرد. این تضاد برای باورپذیری مهم بود اما ناچار شدیم حذف کنیم.

    بلاغ: چه مشکلاتی در اجرا داشتید؟

    یوسفی: مشکل اصلی کمبود امکانات و سالن غیر استاندارد بود. برای مثال ایده نورپردازی خاصی داشتم اما سالن امکانات لازم نداشت. فقط با زحمات آقای اسماعیل‌زاده چند نور ابتدایی نصب شد. دکور هم ساده بود و هزینه‌ها بالا بود. خوشبختانه با حمایت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، شهرداری رامسر و موسسه فرهنگی هنری شمیم معرفت توانستیم کار را روی صحنه ببریم. چند اسپانسر هم کمک کردند.

    بلاغ: رابطه شما با بازیگران نوجوان چگونه بود؟

    یوسفی: سعی کردم مثل یک مادر در کنارشان باشم. بعضی نقش‌ها سنگین بود و بازیگران نوجوان هنگام اجرا اشک می‌ریختند. بعدها فهمیدم این داستان‌ها مشابه زندگی واقعی خودشان یا اطرافیانشان بوده است. این نمایش برایشان فقط یک اجرا نبود، بلکه فرصتی برای تخلیه و درمان بود.

    بلاغ: بازخورد مخاطبان چگونه بود؟

    یوسفی: بازخوردها فوق‌العاده بود. تماشاگران با احساسات‌شان واکنش نشان دادند و اشک ریختند. اساتید هم کار را تحسین کردند، هرچند نقدهایی داشتند که آن‌ها را فرصتی برای پیشرفت می‌دانم. برایم مهم‌ترین بخش دیدن تأثیر نمایش روی دل مخاطبان بود.

    بلاغ: به عنوان سوال آخر چه برنامه‌ای برای آینده دارید؟

    یوسفی: این نمایش اولین تجربه من در نویسندگی و کارگردانی بود اما قطعاً ادامه می‌دهم. دوست دارم بیشتر در حوزه تئاتر نوجوانان کار کنم. در حال رایزنی برای انتشار نمایشنامه به صورت کتاب هستم. امیدوارم مسئولان فرهنگی حمایت کنند تا اجراهای عمومی بیشتری داشته باشیم.

    گفتگو: محمدعلی جوربنیان

    انتهای خبر/