به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ در حالی که رسانههای صهیونیستی و آمریکایی به بهانه ماجرای انفجار و با طرح شایعاتی تلاش کردند موضوع را به دستاویزی برای اختلاف در داخل تبدیل کنند، روزنامه هم میهن ادعا کرد ریشه این اتفاق در شکاف مردم و حکومت است!
در این سرمقاله بیامضا که در کانال شخصی عباس عبدی باز نشر شده، آمده است: «انفجار بندرعباس چه یک حادثه و ناشی از سهلانگاری و تقصیر دستاندرکاران باشد و چه یک اقدام خرابکارانه و ضدامنیتی باشد؛ در هر دو صورت، آن اندازه واجد اهمیت است که مجموعه پروتکلهای امنیتی و انتظامی را بازنگری کرد و مهمتر از آن، باید نسبت به سیاستهای کلی که زمینهساز چنین رویدادهایی میشود، تجدیدنظر کرد.
البته، چنین اقدامی همزمان نیازمند رسیدگی دقیق و حتیالمقدور شفاف است. بعید است که همزمانی این انفجار با آغاز مذاکرات کارشناسی میان ایران و آمریکا اتفاقی باشد.
بنابراین، ظن قوی را باید به خرابکاری معطوف کرد. هرچند معاریو به نقل از مقامات ارتش اسرائیل اعلام کرده است: انفجار رخ داده در ایران ارتباطی با ارتش اسرائیل ندارد، و این میتواند درست باشد؛ زیرا چنین اقداماتی از سوی دستگاههای امنیتی یا مزدوران انجام میشود و ارتشها کمتر دخالت دارند.
از سوی دیگر، به نظر میرسد که قرینههایی وجود دارد که ایالات متحده گرچه در این مرحله مخالف حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران است؛ ولی شاید مخالفتی هم با عملیات غیرنظامی از سوی اسرائیل نکرده است. مستند این ادعا، پاسخ ترامپ به این پرسش است که «گزارش شده شما جلوی حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران را گرفتهاید. آیا این را تکذیب میکنید؟» و او پاسخ داد: «نه (این خبر) درست نیست و من جلوی آنها را نگرفتم، اما اجازه ندادم که آنها هم این کار را راحت انجام دهند، زیرا فکر میکنم بدون حمله میتوانیم به توافق (با ایران) برسیم. در نهایت اختیار انجام این کار (حمله) را به آنها سپردم». این بیان میتواند به معنای اختیار داشتن در انجام عملیات خرابکارانه و نه نظامی باشد. در هر حال، اگر این اقدام خرابکارانه باشد؛ طبیعی است که یا از طریق نفوذیها بوده یا از طریق برونسپاری به گروههای نزدیک به اسرائیل انجام شده است.
در هر صورت، یک چیز روشن است و انفجار را نمیتوان کلاً به خباثت بیگانگان تقلیل داد. به عبارت دیگر، ضعفهای حفاظتی، اطلاعاتی، امنیتی خودمان ریشه این اتفاقات است. فراتر از ضعفهای امنیتی، برخی نارساییهای سیاسی و اجتماعی هم هست که انگیزه خیانت به کشور را تشدید میکند یا حداقل قبح این خیانت را کم و بیاثر میکند.
ایران ۸۵ میلیون نفر جمعیت دارد که حداقل دهها هزار نفر از آنان در موقعیتهایی هستند و دسترسیهایی دارند که اگر حس و علقه ملی و وطنپرستی نداشته باشند، میتوانند با کمترین هزینه به کشور خیانت کنند و ضربات جبرانناپذیری بزنند.
تمامی این افراد را نمیتوان از طریق گزینش یا نظارتهای اطلاعاتی مهار کرد و تحتکنترل درآورد. آنان باید از درون نسبت به میهن و حکومت و دولت خود تعلق خاطر عمیق داشته باشند و این امر متأثر از سیاستهای عمومی حکومت است.
نباید اجازه داد که فاصله میان حکومت و مردم چنان عمیق شود که برخی افراد احساس نوعی بیگانگی به وطن و مردم نمایند. آنچه که امروز تحت عنوان نفوذ مطرح میشود، بیش از اینکه ناشی از اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی سرویسهای اطلاعاتی باشد؛ متاثر از این شکاف خانمانبرانداز و احساس بیگانگی است که درون کشور شکل گرفته است و باید در اولین فرصت التیام پیدا کند».
درباره این یادداشت هم میهن گفتنی است که اولاً نویسنده خودش اهل بخیه است و در موضوع خیانت و وطنفروشی حدیث نفس کرده است.
ثانیاً نویسنده همان ابتدا در حالی که نمیداند علت ماجرا چیست، خواستار تجدید نظر در سیاستهای کلی نظام میشود! اما کدام سیاستهای کلی؟ چگونه از اتفاقی که معلوم نیست حادثه ناشی از سهلانگاری بوده یا اقدام تروریستی، چنین نتیجهای گرفت؟.
ثالثاً نویسنده در ادامه ظن دخالت اسرائیل و آمریکا را تقویت میکند. بنابراین پس زمینه ذهنی او این چنین میشود که چون اسرائیل و آمریکا متهم این خرابکاری هستند، پس باید در سیاستهای کلی تجدیدنظر شود! این تلقی احمقانه و رذیلانه نیست؟!
رابعاً هممیهن به همداستانی اسرائیل و آمریکا علیه ایران با وجود دعوت ترامپ به مذاکره اذعان میکند و این نقض بافتههای همیشگی این روزنامه و هم طیفانشان در فاصلهگذاری میان اسرائیل و آمریکا و ادعای اختلاف میان آن دو است.
خامساً نویسنده بدسابقه، با وجود اذعان به اینکه همکاری در چنین خرابکاریها و اقدامات تروریستی، خیانت و وطنفروشی است، باز هم باطن خود را بیرون میریزد و ادعا میکند وطنفروشی و خیانت به خاطر شکاف مردم و حاکمیت است! براستی کدام ایرانی پاکدست و وطندوستی حاضر میشود به فرض اختلاف نظر با حاکمیت، تن به وطنفروشی و نقشآفرینی در اقدامات تروریستی بدهد؟ اینجا هم نویسنده سعی بر تبرئه وطنفروشان (و اسرائیل و آمریکا) و انداختن توپ در زمین حاکمیت دارد.