به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» محمداسماعیل امامزاده/ ماجرای پر حاشیه مذاکره با آمریکا، دارای پیشینه غنی و درسآموزی است که حتی نگاهی گذرا به آن، انسان عاقل را به نتائج تعیینکننده میرساند تا درگیر حاشیههای حاشیهسازان مصمم به مذاکره با آمریکا، که تا حد زیادی رگههای وابستگی و دلبستگی به غرب در آنها دیده میشود، نشویم.
دولتی که فرصتهای خود را بامذاکرات سوزاند
بهعنوان کارنامه تلاشهای یک دولت، که با تمام توان تلاش کرد تا تحت معیارهای غرب و اروپا بنشیند و با دادن امتیازهای زیاد و تامین نظر طرفهای مقابل مذاکره، توافق را با امضا بوجود آورد. نگاهی اجمالی به فرصتسوزی دولتی که بجای اتکا به ظرفیتهای بینظیر داخلی، به توافق با آمریکا دل بسته بود، میتواند راهنمای دولت کنونی باشد.
در ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ رئیسجمهور وقت آقای روحانی متعاقب صرف دو سال زمان برای مذاکره با آمریکا و اروپا و دستیابی به توافق تحت عنوان «برجام»، با شور و شعف جالب توجه اعلام کرد: «تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره (یکباره) لغو شد و نه تعلیق.»
علت تاکید آقای روحانی بر واژه «رفع تحریمها»، این بود که علت اصلی مذاکره با آمریکا، رفع کامل تحریمها بوده که ایشان تامین این هدف را در برجام مورد تصریح و تاکید قرار دادند.
همزمان با آقای روحانی، «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه سابق نیز تاکید کرد: «در این روز(۲۶ دی ۹۴) توافق اجرا میشود. در همان روز همه کشورها مقررات لغو تحریمها را امضا خواهند کرد… هم بحث همزمانی و هم بحث تحریمها و متناظر بودن اقدامات مسائلی هستند که ما در برجام درباره آنها دقت بسیاری کردهایم…بعد از اجرایی شدن توافق دیگر تحریم اقتصادی وجود ندارد و تمام داراییهای ایران آزاد خواهد شد.»
ظریف ۲ ماه بعد و در شهریور ۹۴ در اظهارنظری مشابه گفت: «کل تحریمهای اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپا، کل تحریمهای ایالات متحده که بر شخصیتهای غیرآمریکایی اعمال میشود از روز اجرا(دی ۹۴) لغو خواهد شد، علاوهبر آن تحریم ۳۵ ساله هواپیمایی نیز لغو میشود.»
برخلاف وعده و وعیدهای مقام های ارشد دولت روحانی، نه تنها تحریم ها لغو نشد بلکه در «دولتِ اصلاح طلبان» و یا بهتر بگوییم، در دولت های سوم و چهارم خاتمی، ۸۰۰ تحریم جدید نیز به فهرست تحریم های ضدایرانی اضافه شد.
عصر ایران که حامی دولت برجامی بود، در تحلیل خود نوشت: ایران کمترین بهره را از برجام برده و در حالی که امتیازاتی که قرار بود شامل ایران شود خاصیت نسیه داشتند، تعهدات برجامی ایران نقدا و پیش از آغاز اجرای آن پرداخت شد. ایران از زمان خروج آمریکا از برجام، در حال بازیابی توان اقتصادی خود با فرض همیشگی بودن تحریمهای آمریکاست و آمریکا هم در دوران ریاست بایدن نشان داد که فقط در حرف و زبان شعار «بازگشت دوباره به برجام» را سر میداد و در عمل عزم و جراتی برای تغییر ریل سیاست «فشار حداکثری» ترامپ نداشت.
آمریکا مسئول اصلی وضع فعلی و به مرگ کشاندن برجام است اما سعی دارد با بازیهای رسانهای و «مقصرنمایی» ایران را مسئول بنبست فعلی نشان دهد.
ایران نتوانست از برجام کامجویی کند، چون تعهدات برجامی که بهعنوان حق ایران شناخته میشد همگی خاصیت نسیه داشتند وگرنه آمریکاییها پیش از اجرای رسمی برجام، کامجوییهای خود را از آن نقدا دریافت کردند.
ایران تنها توانست حدود ۲ سال آن هم با هزار گله و شکایت از عدم رفع واقعی تحریمهای مالی و بانکی آمریکا، از مزایای اقتصادی برجام برخوردار شود و به جز خرید ۴ فروند هواپیمای مسافربری و تعلیق موقت برخی تحریمها، دستاورد چندانی از اجرای برجام نداشت.
پس از اجرای برجام از سوی ایران با وجود اینکه سفرهای هیئتهایی اقتصادی از کشورهای غربی به ایران به نحو محسوسی زیاد شد، اما این سفرها تقریبا هیچ دستاوردی برای اقتصاد ایران نداشتند زیرا این هیئتها نگران تحریمهای دیگر آمریکا علیه ایران بودند که با خروج ترامپ از برجام، درستی این نگرانی آنها اثبات شد.
بنابراین در مقایسه معادله سود و زیان ایران و آمریکا از توافق برجام، کفه این معادله به نحو بارزی به نفع آمریکا سنگینی میکرد و تنها از میانههای سال ۲۰۱۹ و با تصمیم ایران به کاهش تدریجی تعهدات برجامی و افزایش غنیسازی بود که کفه این معادله آرام آرام به سمت ایران سنگینی کرد؛ به این معنا که ایران شروع کرد کارتهای در دست خود را تقویت کند.
عذر بدتر از گناه آقای روحانی
روحانی- ۲۷ تیرماه ۱۴۰۳ در جمع برخی وزرا، معاونان، استانداران و مسئولان دولتهای یازدهم و دوازدهم مدعی شد که قانون اقدام راهبردی مجلس از لغو تحریم ها ممانعت به عمل آورده است.
این در حالی است که طبق اظهارات مقامات دولت سابق، تحریم ها باید دی ماه ۹۴ لغو می شد و این اصلا ربطی به قانون هسته ای مجلس یازدهم در آذر ۹۹ ندارد و اتفاقا این دولت آمریکا و تروئیکای اروپاست که مانع لغو تحریم ها شده است. اما چون ظاهرا آقای روحانی و برخی دولتمردان سابق با آمریکا و اروپا تعارف و رودربایستی دارند، هر چه فریاد دارند بر سر منتقدان و کارشناسان و نمایندگان مجلس در داخل می زنند.
«صادق خرازی» دیپلمات سابق و از فعالین اصلاح طلب در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود در یادداشتی در روزنامه ایران- ارگان رسانه ای دولت- تاکید کرده بود: «طرح مجلس تحت عنوان قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها میتواند اهرم فشاری در اختیار دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار دهد تا طرف غربی را وادار کند به برجامی که خود نقض کرده، پایبند بماند.
«مجید تخت روانچی» نماینده ایران در سازمان ملل گفته بود: «قانون مصوب مجلس ما در حقیقت پاسخی حساب شده به اقدامات غیرقانونی آمریکا و بیش از سه سال ناتوانی اتحادیه اروپایی و سه کشور اروپایی در مقاومت در مقابل چنین اقداماتی بود…هدف از این قانون، بازگرداندن توازن از دست رفته به برجام است و همان گونه که خود این قانون به روشنی بیان می کند، اگر برجام در عمل به طور کامل توسط دیگران اجرا و تمام تحریم ها کاملا برداشته شوند، اقدامات جبرانی ایران قابل برگشت است.»
همچنین «بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی با اشاره به طرح برجامی مجلس گفته بود: «ما مدتی محدودیت داشتیم، اما خوشبختانه با قانون اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی دست و بالمان باز شد.
پارهکننده برجام همچنان گستاخ و مهاجم
دونالد ترامپ، رئیسجمهور کنونی آمریکا، با صراحتی که شاید بسیاری جرأت بیان آن را ندارند، با اینکه گفتارش آمیخته به وقاحت، رذالت و خصومت است، اما به دلیل شفافیتش قابل توجه است. باید اذعان کرد که در این صحبتها حقیقتی تلخ نهفته است.
خلاصه صحبتهای ترامپ در یک گفتگوی مستقیم: آقایان، امروز تصمیم گرفتهام که هر آنچه در جریان است را به شما بگویم و اینکه جهان به کدام سمت حرکت میکند. از تغییراتی که طی ۴۰۰ سال گذشته رخ داده است، صحبت کنیم.
به یاد دارید سال ۱۷۱۷ که جهان جدید متولد شد؟ به یاد دارید اولین دلار در سال ۱۷۷۸ چاپ شد؟ و برای اینکه این دلار بتواند حکومت کند، دنیا نیاز به یک انقلاب داشت، که همان انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ بود. این انقلاب همه چیز را تغییر داد و جهانی که ۵۰۰۰ سال تحت تسلط ادیان و اساطیر بود، جای خود را به یک نظام جهانی جدید داد که در آن پول و رسانه حکمرانی میکنند. جهانی که در آن جایی برای خدا و ارزشهای انسانی نیست.
تعجب نکنید که ما نمونهای از این نظام جهانی جدید هستیم. سیستمی که ماهیت شغلی مانند من، بدون ارزشهای انسانی و اخلاقی را ممکن میکند. برای من مهم نیست که یک کشتیگیر بمیرد، آنچه مهم است این است که کشتیگیری که روی آن شرط بستهام، برنده شود. با این حال، این سیستم جهانی مرا به ریاستجمهوری رسانده است، من که ادارهکننده مؤسساتی برای قمار هستم! اگر اخلاق دیگر معیار نیست، پس آنچه امروز جهان را اداره میکند، منافع است.
سیستم ما با صبر و بدون خستگی عمل کرده است، تا جایی که قدرت کلیسا از بین رفته است، دین از سیاست جدا شده و سکولاریسم برای مقابله با مسیحیت پدید آمد. همچنین، زمانی که چیزی به نام خلافت عثمانی سقوط کرد و حتی یهودیت نیز قربانی این سیستم شد، چون ما آن را در سیستم جهانی درگیر کردیم. امروز اکثریت جهان از یهودیان متنفر است، به همین دلیل ما قانونی برای محافظت از یهودیت وضع کردیم. بدون این قانون، یهودیان در همه جای جهان کشته میشدند. این نشان میدهد که در این نظام جهانی جدید جایی برای ادیان وجود ندارد.
شما امروز هرج و مرج گستردهای را در سراسر جهان میبینید. این یک تولد جدید است، تولدی که هزینه آن خونهای بسیاری است. ما، به عنوان بخشی از این سیستم جهانی، از این وضعیت ناراحت نیستیم، چون دیگر احساسات و عواطفی نداریم.
کار ما شبیه یک ماشین شدهنگاهی اجمالی است. به عنوان مثال، ما تعداد زیادی از عربها و مسلمانان را میکشیم، پولشان را میگیریم، زمینهایشان را اشغال میکنیم و ثروتهایشان را مصادره میکنیم.
شاید کسی بگوید این خلاف قوانین است، اما پاسخ ما ساده است: آنچه ما با عربها و مسلمانان میکنیم، بسیار کمتر از کاری است که خودشان با یکدیگر میکنند. آنها خائن و احمق هستند.
شایعهای در جهان عرب وجود دارد که آمریکا میلیاردها دلار به اسرائیل میدهد، اما این یک دروغ است. این عربها هستند که میلیاردها دلار به آمریکا میدهند و آمریکا نیز این پول را به اسرائیل میدهد.
عربها احمق هستند، چون به دلایل طایفهای با یکدیگر میجنگند، در حالی که زبانشان یکی است و اکثراً از یک دین پیروی میکنند. بنابراین، منطقی است که این جوامع نباید بقا داشته باشند.
در مورد ایران، ما با این کشور نمیجنگیم چون به ما حمله کرده است، بلکه ما هستیم که تلاش میکنیم آن را نابود کنیم و نظامش را تغییر دهیم. ما این کار را با بسیاری از کشورها انجام دادهایم. اگر بخواهید قویترین کشور جهان باقی بمانید، باید دیگران را ضعیف کنید.
ما دیگر پشت بهانههایی مانند «دموکراسی» پنهان نمیشویم. امروز آمریکا دیگر پلیس جهان نیست، بلکه یک شرکت است. شرکتها میفروشند و میخرند و با کسی هستند که بیشتر پرداخت کند. و برای ساختن، باید تخریب کرد، و هیچ جایی برای تخریب بهتر از جهان عرب وجود ندارد.
بس است تجربهاندوزی، وقت عمل رسید
ایران پس از تجربههای پر هزینه دریافته که تحریمهای آمریکا تمامشدنی نیستند و تنها ضعف و افول تدریجی آمریکاست که باعث کند شدن تیغ تیز تحریمهای آمریکا خواهد بود، وگرنه اگر قرار بر این باشد که از کیسه گشاد استقلال و امنیت کشور به آمریکا امتیاز بدهیم و چشم انتظار تعلیق موقت تحریمهای دنبالهدار آمریکا باشیم.
لیست بلندبالای خواستهای واشنگتن از ما تمامی نخواهد داشت و دولتمردان آمریکا چه جمهوریخواه و چه دموکرات تا زمانی که مطمئن نشوند که ایران یک کشور خنثی و «غلام حلقه به گوش» اسرائیل نشده، به فشارها بر تهران ادامه خواهند داد.
انتهای خبر/