«با وجود وضع حساس٬ جمعیت دستورات مجتهدی را که شیشه شکستن و سوزاندن و سنگ پرانی و آزار سربازان را در طی راهپیمایی منع می کرد ٬ محترم شمردند.»
در ادامه ی گزارش از نظم موجود میان شرکت کنندگان در راهپیمایی متعجب شده و پس از شرح چگونگی این نظم می نویسد:
«مأموران انتظامات جوان٬ با دستبندهای قرمز٬ نظم راهپیمایی را حفظ می کردند و مانع می شدند که جمعیت زیاد به نقاط حساس نزدیک شود؛ مانند پادگان ارتشی که توسط زنجیر مردم حفاظت می شد. راهپیمایی ظاهراً آرام بود…. سازماندهی و ماهیت صلح آمیز راهپیمایی خیلی شگفتانگیز بود. مخصوصاً با در نظر گرفتن وقایع اخیر.»
استنکاف مردم از حرکت به سوی پادگان های ارتش در حالی است که ارتش طی روزهای گذشته حملات گستردهای به سوی مردم داشته است و بنابر گزارش مورد بررسی ظرف حدود ۷ روز تنها در شهر قزوین ۲۱۱ نفر از مردم به دست ارتش در راهپیمایی ها کشته شده اند. در این گزارش پس از آنکه خودداری مردم از انتقام گیری را به دستور روحانیون بیان میکند، به عصبانیت ارتش در مواجهه با مردم می پردازد و ضمن بیان نکات زیر تصریح می کند که کار از کنترل ارتش خارج شده است:
۱- در ۲۷ دسامبر حدود ۵۰۰ نفر که از ایستگاه ژاندارمری می گذشتند توسط یک ژاندارم به نام زنجانی به آنها تیراندازی شد. سه نفر کشته شدند٬ و ۶ نفر به دام آن ژاندارم افتادند ( مشخص نیست چطور) و سه نفرشان فوراً کشته شده بودند. یکی زخمی شد و بعد مرد ٬ یکی به پایش تیرخورد و جوانان دیگر فرار کردند و خبر را پخش کردند. در ۲۸ دسامبر مردم به خیابانها ریختند و ۹۶ نفر دیگر کشته شدند.
۲- در خشونتهای بعدی در دوم و سوم ژانویه که طی آن ارتش به وضوح از کنترل خارج شده بود ٬ حداقل ۸۳ نفر دیگر کشته شده بودند. سربازها به یک گروه از راهپیمایان که از بازار خارج می شدند تیراندازی کردند و آن طور که گزارش کرده اند ۳۲ نفرکشته شدند. (نظریه: کارشناس سفارت محل سوراخ شده تیر را در دیوارها و درها مشاهده کرد که از ارتفاع زانو تا بالای سر متفاوت بود. بازار مانند هر جای دیگری از شهر برای عزاداری تعطیل بود٬ لذا غیر ممکن بود که داستان این جریان را تأیید کنیم٬ ولی روشن بود که تیراندازی بر علیه جمعیت٬ در آن محوطه بسته٬ تلفات زیادی خواهد داشت.)
۳- ارتش مغازه های زیادی را غارت کرد و سپس آتش زد. کارشناس سفارت از مغازه ای که گاوصندوق آن مانند قوطی ساردین باز شده بود ٬ دیدن کرد.
۴- بزرگترین و جدیدترین هتل قزوین٬ پاساژ هتل، که ۴۵ اطاق و ۴۸ مغازه داشت کاملاً غارت شده بود٬ که این به ضرر صاحب طرفدار خمینی آن٬ علی زاهدی تمام شده بود که ۳۵ میلیون تومان ( ۵ میلیون دلار) ضرر داشت.
۵- میگویند ارتش همچنین تانکها را به داخل چندین داروخانه برد٬ داروها را غارت کرد و بعد آنها را آتش زد. چندین دکتر هم از تهران و شهرهای دیگر برای کمک به زخمیان آمدند. دکترهای محلی دیگری اعلام کردند که زخمیها را مجانی درمان خواهند کرد و خانه های دو نفر از این دکترها مورد حمله سربازها قرار گرفت و آتش زده شد. کارشناس سفارت٬ خانه یکی از اینها٬ دکتر (نام اول نامعلوم) دفتری را بازدید کرد.
۶- آیت الله خمینی خواسته است که شهرهای دیگر غذا و کمک به قزوین بفرستند ولی گزارش می کنند که ارتش سه کامیون از این چنین وسایلی را توقیف کرده است.
۷- گفته های تأیید نشده زیادی هستند که ارتش خیلی از کشته ها و زخمیها را به محل حمل کرده و بعضی ازاینها را در یک گور دسته جمعی زنده زنده، در محلی خارج از قزوین به نام آب گیلکی دفن کرده است. [۱]