رسیدن به ثروت بادآورده با اخاذی از مردان پولدار

در میانه راه زن جوان که خودش را آتوسا معرفی کرد درباره زندگی‌اش حرف زد و گفت مدتی است از شوهرش جدا شده و الان هم به صورت مجردی زندگی می‌کند. آتوسا گفت: زن پولداری است و با هزار سکه‌ای که از مهریه‌اش گرفته است قصد دارد پولش را در کاری سرمایه‌گذاری کند. وقتی به او گفتم که تاجر هستم از من خواست به خانه‌اش بروم و درباره سرمایه‌گذاری با هم حرف بزنیم.

او با چرب زبانی مرا فریب داد و مرا به خانه‌اش برد. هنوز لحظاتی از ورودم به خانه‌اش نگذشته بود که ناگهان مرد جوانی در حالی که چاقویی به دست داشت از اتاق خواب بیرون آمد. همان لحظه فهمیدم که در دام افراد خلافکاری گرفتار شده‌ام. مردجوان مرا تهدید کرد هیچ حرکتی نکنم و حرفی نزنم. سپس زن میانسالی هم که چسب پهنی در دست داشت از اتاق دیگری بیرون آمد و دست‌ها و پاهایم را با چسب بستند. آنها همه محتویات داخل جیب و کیفم را بیرون آوردند و پس از برداشتن وسایل گرانقیمت و پول‌های داخل جیبم، شماره رمز کارت عابرم را به زور از من گرفتند.

زن میانسال و مرد جوان داخل خانه کنار من ماندند و آتوسا با کارتم از خانه بیرون رفت که متوجه شدم مبلغ ۲۰ میلیون تومان داخل کارتم را برداشت کرده است. وی ادامه داد: آنها در ادامه از من فیلم سیاه تهیه کردند و گفتند چنانچه در اداره پلیس شکایت کنم فیلم سیاه را در فضای مجازی پخش می‌کنند و آبروی مرا می‌برند. در نهایت ۵ ساعت پس از حبس در خانه زن جوان آنها مرا رها کردند. ابتدا به خاطر ترس از آبرویم تصمیم گرفتم شکایت نکنم، اما ساعتی بعد تصمیمم عوض شد و به اداره پلیس آمدم و از آنها به خاطر اخاذی و حبس در خانه‌شان شکایت کردم.

رسیدگی به پرونده به دستور بازپرس جنایی

با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی آرش سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.

در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مأموران با چند شکایت مشابه دیگر روبه‌رو شدند که حکایت از این داشت زن جوان به همین شیوه چند مرد پولدار دیگر را به خانه‌اش کشانده و با تهدید چاقو از آنها اخاذی میلیونی کرده است. یکی از شاکیان گفت: من بازاری هستم و در کار خرید و فروش پوشاک فعالیت دارم‌.

شامگاه چند روز قبل با خودرو خارجی‌ام در حال رفتن به خانه‌ام بودم که زن جوانی حدوداً ۲۵ ساله کنار خیابان دست تکان داد و خواست او را تا خانه‌اش برسانم. زن جوان زیبا رو و شیک‌پوش و من هم فریب خوردم و او را سوار کردم. او خودش را شهلا معرفی کرد و مدعی شد به تازگی از شوهر پولدارش جدا شده و در یکی از خیابان‌های غربی تهران به صورت مجردی زندگی می‌کند. وقتی به در خانه‌اش رسیدیم با اصرار مرا به داخل خانه‌اش برد.

ثانیه هایی از ورود ما به آپارتمانش نگذشته بود که مرد جوانی همراه زن میانسالی وارد آپارتمان شدند. مرد جوان مرا با چاقو تهدید کرد و زن میانسال هم با چسب پهن دست‌ها و پاهایم را بست. آنها پس از تهیه فیلم سیاه همه وسایل قیمتی‌ام را همراه کارت عابر و رمزش به زور گرفتند و بعد از برداشت میلیونی از عابرم مرا رها کردند. ابتدا به خاطر ترس از آبرویم شکایت نکردم تا اینکه چند روز بعد تصمیم به شکایت گرفتم.

دستگیری متهمان

در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده می‌شد کارآگاهان تحقیقات گسترده‌ای برای دستگیری متهمان آغاز کردند تا اینکه چند روز قبل مأموران پلیس در یکی از خیابان‌های غربی تهران متوجه درگیری مرد هیوندا سواری با دو زن شدند. مأموران وقتی برای بررسی موضوع به آنها نزدیک شدند، دریافتند این دو زن همان متهمانی هستند که با طعمه قرار دادن خود از افراد پولدار اخاذی می‌کنند.

مأموران دو متهم را همراه شاکی به اداره پلیس منتقل کردند. شاکی گفت: ساعتی قبل این زن جوان داخل خیابان مرا فریب داد و به خانه‌اش دعوت کرد. وقتی وارد خانه‌اش شدم متوجه زن میانسال و مرد جوانی شدم و احتمال دادم آنها قصد اخاذی دارند که به سرعت فرار کردم. آنها به دنبال من به داخل خیابان آمدند، اما مرد جوان با دیدن مأموران پلیس از محل گریخت.

دو متهم که مادر و دختر بودند به جرم خود با همدستی یکی دیگر از اعضای خانواده‌شان به نام شهاب اعتراف کردند. مأموران در ادامه پسر این خانواده را بازداشت کردند. سه متهم روز چهارشنبه هفته گذشته برای بازجویی به دادسرای امور جنایی آمدند و به جرم خود اعتراف کردند. متهمان در ادامه برای تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی به دستور قاضی سیفی در اختیار کارآگاهان قرار گرفتند.

عاشق پولم 

دختر ۲۵ ساله که مدعی است نقشه تمامی اخاذی‌ها را مادرش طراحی کرده است در گفت‌وگو با خبرنگار ما گفت که عاشق پول است و قصد داشته یک شبه ره صد ساله را طی کند.

خودت را معرفی کن‌؟

پرستو هستم ۲۵ ساله.

چه شد که به فکر اخاذی از افراد پولدار افتادی‌؟

من چند سال قبل ازدواج ناموفقی داشتم. در حالی که پسرم تازه به دنیا آمده بود با همسرم اختلاف پیدا کردم تا اینکه پس از سه‌سال از او طلاق گرفتم. از آنجایی که زیبا رو بودم مادرم این نقشه را طراحی کرد و گفت با اجرای این نقشه زود پولدار می‌شویم.

پولدار شدی‌؟

من دوست داشتم خیلی زود پولدار شوم و ماشین خارجی و لوکس سوار شوم، اما در این مدت فقط با پولی که بدست آوردیم برای برادرم یک خودروی پژو خریدیم و مقداری هم طلا گرفتم و بقیه‌اش هم هزینه لباس کردم.

برادرت با نقشه مادرت مخالفت نکرد؟  

نه. به خاطر اینکه مخالفت نکند برای او ماشین خریدیم.

از چند نفر اخاذی کردید؟  

یادم نیست.

از هر فرد چقدر گیرتان آمد؟  

دقیق نمی‌دونم اما بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان از آنها اخاذی می‌کردیم.

فکر می‌کردید که دستگیر شوید؟  

نه. چون فکر می‌کردیم افراد پولدار به خاطر آبرویشان شکایت نمی‌کنند. از طرفی هم از آنها فیلم تهیه و تهدید می‌کردیم، اگر شکایت کنند فیلم‌شان را پخش می‌کنیم.

اگر دستگیر نمی‌شدی تا کی ادامه می‌دادی‌؟  

تا زمانی که پولدار شوم.

الان چه حسی داری‌؟

پشیمان هستم. آرزوهای بزرگی داشتم، اما الان باید پشت میله‌های زندان در انتظار آزادی بمانم.