در این بیانیه همچنین یادآوری شده است که پوتین، روحانی و اردوغان تصمیم گرفته اند تا در صورت ضرورت، بار دیگر برای بررسی مشکلات در سوریه، با یکدیگر ملاقات کنند. روسای جمهوری ایران و ترکیه نیز از همتای روسی خود به خاطر سازماندهی این نشست تشکر کردند.
“محور نظم” روسیه جای “محور شرارت” آمریکایی را گرفته است
ظاهرا جهان امروز به جبهه بندی یا «ایجاد محور» در عرصه سیاست بین المللی عادت کرده است. این اواخر در غرب واژه “محور شرارت” در مرکز توجه قرار گرفت که دائما هم ترکیب آن از سوی مقامات آمریکایی تغییر پیدا می کند. اگر در زمان “جورج بوش پسر” این محور شامل «ایران، عراق و کره شمالی» میشد، در زمان “باراک اوباما”، عراق از آن حذف شد و روسیه جای آن را گرفت و در زمان “دونالد ترامپ” هم ونزوئلا و کوبا، به جمع کشورهای قبلی اضافه شدند.
اگر بخواهیم از همین زاویه به اوضاع نگاه کنیم، روسیه نیز خواستار ایجاد نه محور جداکننده «خوب یا شر»، بلکه متحد کننده «محور نظم» شده است، یعنی اقدامات خود را در سطح منطقه ای با قدرتهای دیگر در جهت حمایت از صلح و ثبات در منطقه هماهنگ کرده است. به عقیده مقامات مسکو، چنین برخوردی، دقیقا ساختار اصلی جهان چندقطبی را تشکیل می دهد و باید اساس اقدامات بین المللی قرار بگیرد.
روسیه دقیقا در چنین راستایی بارها به طرف آمریکایی نیز پیشنهاد چنین اتحادی را داده و حتی حاضر شده تا واشنگتن در آن نقش خاص به اصطلاح «کلانتر محله» را بازی کند، ولی مقامات واشنگتن از آن خودداری کرده و با کشورهای دیگری، اتحادی به اصطلاح «ضدتروریستی» تشکیل دادند که موفقیتی هم نداشتند.
ولی اکنون دیگر اوضاع فرق کرده است. در شرایطی که آمریکا بطور کامل نقش و جایگاه خود در منطقه خاورمیانه را از دست داده، نیاز جدی برای ایجاد نظم در منطقه بوجود آمده بود و بدین ترتیب شد که روسیه، ایران و ترکیه دست به کار شده و «محور نظمی» را در خاورمیانه بوجود آورده اند.
این سه کشور رسما در نشست سوچی موجودیت خویش را اعلام کردند. این محور سه جانبه، به خاطر “پیروزی بر داعش و جبهه النصره” این حق را برای خویش قائل هستند که اوضاع بعد از جنگ در سوریه، زیر نظر آنها حل وفصل شود و در این امر نقشی برای آمریکا تعیین نشده است.
«مذاکرات آستانه» کارآیی و ارجحیت خود بر «ژنو» را نشان داده است
دقیقا در همین رابطه است که در بیانیه پایانی نشست سران سوچی، حتی یک کلمه هم از «مذاکرات ژنو» دیده نمی شود. رهبران روسیه، ایران و ترکیه تصمیم گرفته اند تا در آینده نیز در چارچوب «مذاکرات آستانه» عمل کنند، برای اینکه دقیقا این عرصه به ابزاری موثر برای ایجاد صلح و ثبات در سوریه تبدیل شده است.
به همین دلیل روسای جمهوری سه کشور در بیانیه پایانی تاکید کرده اند که سرنوشت سوریه دقیقا در آستانه (پایتخت قزاقستان) و نه در ژنو (که در آن عده ای مهاجر سیاسی سوری نام خود را نمایندگان ملت سوریه گذاشته اند، جمع می شوند) رقم خواهد خورد. در حالیکه در مذاکرات آستانه نقش اصلی برعهده مسکو، تهران و آنکاراست، و تنها نمایندگان آمریکا، اتحادیه اروپا و عربستان سعودی در آن حضور دارند.
البته واضح است که جهان غرب و عرب (کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس) تلاش زیادی را بکار بردند تا روند صلح در سوریه با مشکل مواجه شود. ولی بعد از آغاز عملیات نیروی هوایی روسیه در سوریه، مشخص شد که راهکار اقدامات در سوریه باید تغییر اساسی پیدا کند. اگر ترکیه فورا مواضع خود را اصلاح کرد و به روسیه و ایران پیوست، ولی کشورهای غربی و خلیج فارس همچنان بر موضع گیری قبلی خویش اصرار داشته و حاضر به مشارکت با روسیه نشدند.
آیا مسکو، تهران و آنکارا حاضرند پیروزی خود را تقسیم کنند
حال سوال اینجاست که آیا در عرصه بعد از پایان جنگ در سوریه، جایی برای غرب و جهان عرب وجود خواهد داشت؟ آیا مسکو، تهران و آنکارا حاضرند آنها را به باشگاه خود راه دهند؟ به نظر میرسد دیدگاه سه طرف در این رابطه کمی با یکدیگر متفاوت است. مقامات مسکو مشکلی با این قضیه ندارد. ولادیمیر پوتین خواستار توزان نیروها و توازن منافع همه طرفین در سوریه است. دقیقا به همین دلیل هم بعد از مذاکرات خود با “بشار اسد”، جداگانه با رهبران آمریکا اسرائیل، عربستان سعودی و حتی قطر و مصر، رایزنی نموده و آنها را در جریان روند اوضاع در سوریه قرار داد.
این در حالی است که ایران بطور قطع مخالف چنین دیدگاهی است، همانطور که رئیس جمهور “حسن روحانی” تاکید کرده، «دخالت خارجی در سوریه و تحمیل دیدگاه بیگانه بر مردم این کشور باید تمام شود». مقامات تهران فهمانده اند که ایران قصد ندارد نفوذ خویش در سوریه را از دست بدهد.
در رابطه با رجب اردوغان، باید گفت که موضع گیری وی، بیشتر به سمت تهران نزدیک است تا به مسکو. بویژه در شرایط کنونی و رویارویی جدی بین آنکارا از یک سو با کشورهای غربی و از سوی دیگر با کشورهای عرب. به همین دلیل ترکیه هم با قبول این واقعیت که تهران متحد دمشق است، قصد ندارد از نفوذ خویش بر بخش سنی نشین سوریه صرف نظر کرده و یا آن را با غرب یا جهان عرب تقسیم کند.