قدمت دروغ بزرگ «روز جهانی کوروش» بسیار کوتاه بوده و ۱۰ سال هم نمیرسد. یک جستوجوی ساده در محیط اینترنت به راحتی پرده از دروغپردازی تولید شده توسط سرویسهای جاسوسی غربی بر میدارد. هر آنچه نئولیبرالیسم افراطی درباره کورش به سازمان ملل متحد نسبت داده و میدهد سراسر دروغ و بر بستر احساسات وطن دوستی و علاقه مردم ایران به پیشینه و تاریخ باستان استوار بوده و بهرغم آنکه سازمان ملل بر اساس تثبیت منافع نظام سلطه تشکیل شده و کاملاً تحت سیطره آنهاست، اما هیچ ردپایی از دروغهای نسبت داده شده به سازمان ملل درباره کورش در هیچکدام از اسناد آن سازمان یافت نمیشود.
اولین بار دروغ مذکور بر بستر بهرهگیری از حس غرور ایرانیان نسبت به پیشینه تاریخی ایرانباستان توسط سرویسهای جاسوسی در ویکیپدیا تولید شده و به تدریج و با تکرار و واگویی پرتکرار و هدفمند آن در سایر محیطهای خبری و رسانهای در دنیای مجازی، کم کم به یک موضوع مهم برای تجمع براندازان و عناصر خودباخته و غربپرست! ضدیت با دین اسلام از طریق تکریم و بزرگداشت جعلی کورش تبدیل شد. شاید هر ایرانی از شنیدن این خبر دروغین و جعلی که سازمان ملل روز ۲۹ اکتبر (۷ آبان) را روز جهانی کورش نام نهاده، خوشحال شده باشد بدون آنکه درباره منشأ، صحت و سقم و علل پخش آن تحقیق و بررسی کرده باشد.
خوب است بدانیم «جاش گلونتر» خبرنگار و نویسنده نشریه «نشنال ریویو» (National Review) در تاریخ ۵ نوامبر سال ۲۰۱۶ در مقالهای با عنوان «خبرهای خوب ایران» ۷ آبان را مقدمه سرنگونی ایران دانسته و مدعی شده علت اصلی تجمع مردم در مقبره کورش اعتراض و مخالفت با جمهوری اسلامی است!
سؤال این است که چرا کسانی که در سنوات گذشته در مراسم به اصطلاح «روز جهانی کورش» شرکت کردهاند به جای بزرگداشت کورش، به خوشرقصی برای غرب و مشخصاً رژیم صهیونیستی پرداختهاند؟ چرا حتی یک شعار علیه امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی داده نشدهاست؟ چرا به نام بزرگداشت کورش شعارهای ساختارشکنانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و علیه اسلام داده شدهاست؟ شباهت عجیب داعش با کورشپرستان و باستانپرستان ایران قطعاً تصادفی نیست.
همانگونه که داعش به عنوان مدعی دولت اسلام به جای حمله به نظام سلطه و مثلث شوم «عبری غربی وهابی» قلب جهان اسلام و تشیع را نشانه رفته، کورشپرستان ایرانی! نیز به جای استفاده از ظرفیت غرور ملی علیه نظام سلطه، متأسفانه قلب نظام جمهوری اسلامی ایران را نشانه رفتهاند. جمعبندی این پرونده نیز مانند پرونده قلعهبابک بر این حقایق استوار است:
۱ -بزرگداشت روز جهانی کورش! اسم رمز نظام سلطه برای براندازی در ایران است.
۲ – دشمن را نباید دستکم گرفت، دشمن بیدار است و دائماً در حال برنامهریزی و توطئه است و این توطئه نیز آخرین آنها نخواهد بود.
۳ -بهرغم تقدیر از بیداری دستگاههای مسئول در حوزههای امنیتی، اطلاعاتی و… باید اذعان داشت که وقوع چنین توطئههای گستردهای نتیجه غفلت از برنامههای دشمن است.
۴ -برخورد با این مسئله مستلزم برنامهریزی دقیق بوده و هرگونه اقدام شتابزده و بیبرنامه ممکن است در بلند مدت آثار تخریبی و واگرایی با خود همراه داشته باشد.
۵ -باید توجه داشته باشیم که این حادثه به صورت مجرد و جدای از سایر وقایع و رخدادهای سیاسی و اجتماعی قابل بررسی نبوده و چه بسا که این واقعه ریشه در بازیهای احزاب و جناحهای سیاسی داشته باشد.
۶ -در حوزه اقدام نیز هماهنگی دستگاههای قضایی، اطلاعاتی، انتظامی، امنیتی، اجرایی و… موجب ایجاد آرامش در جامعه و خنثی شدن توطئههای پنهان دشمن خواهد شد.
۷- تردیدی نیست که شرکت اکثر شرکتکنندگان در این مراسم ناشی از جهل آنان نسبت به حقایق پنهان این سناریوی شیطانی و صهیونیستی است و همین مسئله رسالت خطیر و حساس رسانهها بهویژه رسانه ملی را در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به آحاد جامعه گوشزد میکند.
۸ – بحرانهای اجتماعی (مانند سرطان) دارای دوره نهفتگی طولانی و چند ده برابری نسبت به دوران ظهور و بروز هستند و اصل تقدم پیشگیری بر اقدام رسالت دستگاههای مسئول را در کشف، شناسایی، برآورد و خنثیسازی توطئهها قبل از ظهور و بروز دوچندان میکند.
۹ -هر یک از وقایع ضدامنیتی (نظیر بابک خرمدین و کورش) پس از عبور از دور نهفتگی و ورود به مرحله ظهور حتی در صورت کنترل و خنثیسازی صددرصدی، بیشک دارای آثار ضدامنیتی و واگرایانه بلند مدت در بین بخشی از مردم خواهد بودو همین امر رسالت تقدم پیشگیری را به همه نهادهای مسئول بسیار سنگین نموده و در این میان رسالت رسانهها خصوصاً رسانه ملی در آگاهسازی عمومی و انجام بهموقع عملیات روانی از همه ارکان نظام سنگینتر است.
۱۰ -از آنجا که یکی از اهداف اصلی تمامی تحرکات ضدامنیتی، انجام عملیات سنگین رسانهای بر بستر دوقطبیسازی جمعیتی و واگرایی مردم از حاکمیت استوار است، استفاده از ظرفیتهای مردمی نظبر سازمان بسیج و انجام اقدامات هماهنگ همگرایانه بیش از پیش ضروری مینماید.