الف؛ آمریکا به صراحت اعلام کرده است که براندازی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یکی از خطوط استراتژیک خود، در دستور کار دارد و این خط استراتژیک با تغییر دولتها تغییر نمیکند.
در این سو، جمهوری اسلامی ایران نیز به صدها دلیل غیرقابل تردید، آمریکا را اصلیترین دشمن خود میشمارد و به وضوح دریافته است که حریف به چیزی کمتر از براندازی نظام و اسارت دوباره مردم در چنگال خونریز و غارتگر خود نمیاندیشد و رضایت نمیدهد.
ب؛ حالا فقط نیمنگاهی به عرصه کنونی بیندازید، چه میبینید؟ در آن سو، دولت و مجلس آمریکا را میبینید که همه توان و تمامی اهرمهای در اختیار را برای مقابله با ایران اسلامی به کار گرفتهاند و هیچ فرصتی – تاکید میشود که هیچ فرصتی – را در دشمنی و کینهتوزی برای رسیدن به نقطه مطلوب خود که براندازی است، از دست نمیدهند.
دولت آمریکا هر روز ساز تازهای علیه کشورمان کوک میکند و کنگره که مجموعه دو مجلس سنا و نمایندگان آمریکاست، هنوز از وضع فلان تحریم اقتصادی فارغ نشده، وضع تحریمهای جدید و تازهتری را در دستور کار قرار داده و با جدیت دنبال میکند، که تحریمهای موشکی و تحریمهای موسوم به «مادر تحریمها»! تازهترین نمونههای آن هستند و….
اما در این سو، دولت و مجلس ما به چه کاری مشغولند؟ برخی از نمایندگان مجلس با خانم موگرینی نماینده اتحادیه اروپا به گونهای حقارتآمیز عکس سلفی میگیرند، دغدغه کنسرت دارند، ظرف ۲۰ دقیقه برجام را تصویب میکنند و بعد میفرمایند ۲۰ دقیقه هم زیاد بود! با محدودیت فروش قلیان مخالفت میکنند…
دولت در مقابل نقض پیدرپی برجام از سوی آمریکا، دست روی دست میگذارد، وزارت خارجه در گزارش خود تأکید میکند که آمریکا ۱۸ بار برجام را نقض کرده، ولی توضیح نمیدهد که چرا تاکنون در مقابل نقض ۱۸ باره برجام سکوت کرده بودند؟! کلاه گشاد برجام را فتحالفتوح و معجزه قرن و آفتاب تابان مینامند و منتقدان دلسوز را بی سواد خطاب کرده، به جهنم حواله میدهند و دنبال تهیه صابون برای شستشوی چهره خجالت زده! آنها هستند و اکنون که درستی نظر آنها به اثبات رسیده، به جای تغییر مسیر، در پی برجام ۲ و… هستند. در حالی که کشور با مشکلاتی نظیر رکود و بیکاری و تعطیلی کارخانهها، کندشدن رشد علمی، گرانیهای لجامگسیخته، حقوقهای نجومی و… دست به گریبان است، دغدغههای اعلام شده دولت محترم، لغو فلان کنسرت، حضور بانوان در ورزشگاهها، ادعای حقوق شهروندی، پخش نشدن آواز فلان خواننده بدسابقه از صدا و سیما و… است.
ج؛ اکنون جای این پرسش است که آیا درازدستی دشمن و توطئههای پیدرپی و زنجیرهای دولت و مجلس آمریکا علیه کشورمان به این علت نیست که دولت و مجلس ما را انقلابی نمیبیند؟! و اگر دولت و مجلس انقلابی عمل میکردند، آیا آمریکا جرأت این همه دست و زبان درازی را پیدا میکرد؟! پاسخ این سؤال به یقین و بدون کمترین تردیدی منفی است.
چند سال پی در پی است که دولت و کنگره آمریکا با همه توان خود ایران اسلامی را آماج بیشترین حملات و دشمنیهای خود ساختهاند و از این سو، حرکت – که پیشکش- حتی هیچ صدای جدی و مؤثری نیز به مخالفت و مقابله شنیده نمیشود! در این حالت، بدیهی است که آمریکا جاده پیشروی خود را یکطرفه ببیند و هیچ فرصتی را برای کینهتوزی علیه ایران اسلامی و مردم شریف آن از دست ندهد، که نداده است!
د؛ به این فراز از بیانات رهبرمعظم انقلاب در بیست و هفتمین سالگرد رحلت حضرت امام (ره) که به گونهای مستند و با پیوست دلایل روشن و همه فهم ایراد شده است، دقت کنید؛
«انقلاب یک کلمه است و در دل آن حقایق بیشماری وجود دارد، امام انقلاب، یعنی پیشوای همه این خصوصیاتی که کلمه انقلاب متضمن آن است. قدرتهای مادی هم که نسبت به امام همواره غضبناک بودند، عصبانی بودند و البته میهراسیدند از امام بزرگوار، بیشتر به خاطر این صفت بود: صفت انقلابیگری امام؛ با این خصوصیت او دشمن بودند…. فشارهایی هم که وارد میکنند، به خاطر انقلابیگری است، … فشارها البته با بهانههای مختلف وارد میشود، گاهی با بهانه هستهای، گاهی با بهانه حقوق بشر و بهانههایی از این قبیل، اما حقیقت قضیه عبارت است از همین که دشمنان ملت ایران و دشمنان ایران اسلامی از خصوصیت انقلابیگری واهمه دارند و نگرانند. در همین اواخر، در چند ماه قبل از این، یک سیاستمدار آمریکایی گفت: ایران به خاطر انقلاب اسلامی تحریم است، اصل تحریم مربوط به انقلاب ۱۹۷۹ – یعنی انقلاب سال ۵۷- است! این یک حقیقت است.»
حضرت ایشان در ادامه میفرمایند؛
«بعد از رحلت امام، هر جا انقلابی عمل کردیم، پیش رفتیم و هر جا از انقلابیگری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم».
درباره نقش بیبدلیل حرکتهای انقلابی، اگرچه نمونهها بسیار است و شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد بود، ولی از آن میان به یک نمونه بارز که هماکنون پیش روی همگان است بسنده میکنیم.
اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی ایران غرب آسیا را به ویترینی از ناکامیها و شکستهای پیدرپی آمریکا و متحدانش تبدیل کرده است و حریف برای توقف این حرکت انقلابی از تمامی اهرمهایی که در اختیار داشته، استفاده کرده و میکند، ولی نتیجه نه فقط توقف حرکت انقلابی سپاه نبوده است بلکه همه روزه شکستهای تازهتری را به ویترین ناکامیهای آمریکا افزوده است. بیاعتنایی سپاه به رجزخوانیها و تهدیدهای آمریکا و استفاده از موشکهای نقطهزن برای سرکوب تروریستهای داعش در اوج این رجزخوانیها، نشان داد آمریکا زبونتر از آن است که در این آوردگاه توان تحمل داشته باشد. ناکامی آمریکا و اسرائیل در اعلام استقلال اقلیم کردستان عراق که حضور مقتدرانه جمهوری اسلامی و به ویژه سپاه و سردار سلیمانی عامل اصلی آن بود، تازهترین نشانه و سند از کاربرد موثر حرکت انقلابی در مقابل وادادگی و انفعال است و همین جا باید گفت؛ اگر آمریکا و متحدانش از حضور مقتدرانه و برخورد انقلابی سپاه و تودههای عظیم و جان برکف حزبالله و مردم متعهد و پاکباخته کشورمان بیم و هراسی نداشتند، در چنگ زدن به گزینه نظامی حتی یک لحظه هم تردید نمیکردند.