پایگاه خبری تحلیلی رامسرنوین
  • گزیده اخبار :
  • شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ , Saturday 23 November 2024
    Ramsarnovin.ir
    آرشیو سایت





  • کد مطلب : 15412
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • تاریخ انتشار خبر : ۳ آبان, ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۱
  • شما اینجا هستید :آخرین اخبار
  •   

    دیپلماسیِ کدبانوهای کابینه

    باز هم معصومه حماسه آفرید، فکر کنیم استقلالی است، رفته مازندران گفته ما عاشق پرچم آبی هستیم و دریا آبی است و باید آبی نصب کنیم و آلودگی و نظافت و از این جور حرف‌ها زده است.

    به گزارش رامسرنوین به نقل از بلاغ، الحمدلله که فریدون دکترایش را گرفت، برایمان یه کمی اُفت کلاس داشت ما دکتر باشیم و داداشمان نباشد، یک کمی ما به او کمک کردیم کپی‌پیست یادش دادیم، یک کمی هم معصومه ابتکار خیلی تکنیکی یادش داد که چطوری مقاله‌ها را به نام خودش ثبت کند.

    باز هم معصومه حماسه آفرید، فکر کنیم استقلالی است، رفته مازندران گفته ما عاشق پرچم آبی هستیم و دریا آبی است و باید آبی نصب کنیم و آلودگی و نظافت و از این جور حرف‌ها زده است.

    آن موقع هم که در محیط زیست بود و ریزگردها پدر مردم را درآورده بود نمی‌گذاشت وضعیت قرمز یا آژیر قرمز یا پرچم قرمز نصب کنیم.

    یکی نبود بگوید تو باید دربارۀ خانواده حرف بزنی، اصلاً دربارۀ خانواده حرف نزد بهتر شد، می‌رفت باز می‌گفت که مشکل اصلی زن‌ها مردها هستند، همان موقع که این حرف را زد، نصف اعضای کابینه شکایتش را به ما کردند که به خاطر این نظریه‌اش خانم‌هایشان قهر کرده‌اند.

    حالا هم که به کل خانواده و محیط زیست را قاطی پاطی کرده رفته، نگرانش هستیم، یارب‌العالمین! این چه اطرافیانی است که نصیب ما کرده‌ای!؟

    خدایا ما را ببخش، ناشکر نیستیم، باز هم الحمدلله رب‌العالمین، معصومه دو سه تا خانم خوب برای پست‌های دولتی معرفی کرد، نمی‌دانیم چرا انقدر جامعه ما مردسالار است، خودمان هم مانده‌ایم.

    معصومه یواشکی به ما گفت: اسحاق را بفرست خارج یه هوایی بخورد، اسحاق را با عیالش فرستادیم ترکیه، طفلک اسحاق! داغ برادر کمرش را خم کرد، اصلاً دیگر نمی‌شود او را شناخت.

    رفت ترکیه، به کلید اسرار آنجا متوسل شد، تا کلید ما پیدا شود و قفل زندان برادرش را باز کنیم.

    اسحاق می‌گفت به ما که حاج خانمش رفته بود با این پیرزن‌های ترک کلید اسراری صحبت کرد، برایمان تعریف می‌کرد چقدر این پیرزن‌ها بابت گاز مفت که به ترکیه دادیم دعا می‌کردند، دیگر مجبور نیستند بروند هیزم بیاورند، می‌گفت انقدر دعا کردند به جان دولت که ما مو به تنمان سیخ شد.

    می‌گفت حاج خانمش کلی آنجا رفیق پیدا کرده و با زبان گفتمان، ایران را معرفی کرده است، بهشان گفته چند تا دختر خوب برای پسران مجرد وزرا پیدا کنند با ترک‌ها فامیل شویم، ما گاز مفت صادر کنیم، آنها مبلمان و لباس ترک؛ زیر قیمت به ما بدهند، ما که راضی به ضرر کسی نیستیم.

    این دیپلماسی زنانه هم خوب چیزی است ها! چرا به فکر خودمان نرسید مثل اشتون و موگرینی، ما هم یک زن دیپلمات داشته باشیم، بهتر از عراقچی و تخت‌روانچی بود که!

    فقط شاید در میانۀ مذاکرات به جای خودکار پرت کردن کفش پاشنه بلند پرت می‌کردند و یا گیس و گیس کشی می‌کردند.

    ولی خدا وکیلی معصومه را نداشتیم چه می‌کردیم، کدبانوی کابینه ماست، خدا حفظش کند، دیپلماسی زنانه ما را فعال کرد، پشیمانیم چرا او را برای مذاکرات نفرستادیم، همین‌جور زمین و آسمان و پلنگ و نهنگ را به هم می‌بافت بالاخره یک معاهده‌ای که به نفع ما باشد را برایمان امضا می‌کرد.

    خدا از سر تقصیر ممدجواد ظریف نگذرد، معصومه را بفرستیم آمریکا بلکه حریف ترامپ شد.