اما در اینجا یک سوال اصلی وجود دارد و آن این است که معرفت و بینش درست و عمیق درباره انقلاب را چگونه و از کجا باید به دست آورد؟ آیا هرکس خود درباره انقلاب بیندیشد و یا به نظرات و سخنان صاحبنظران گوش فرا دهد، می تواند به شناخت ژرف و راستین انقلاب نائل شود؟
بدون تردید،اندیشیدن درباه انقلاب و نیز استفاده از صاحبنظران و اندیشمندان ژرف نگر میتواند کمک شایستهای برای ما محسوب شود؛ لیکن همان اندیشه و تعقل، اصل مهم و معقول دیگری را به ما یادآور میشود که بر اساس آن در هر زمینهای باید به برترینها مراجعه کرد. در فرهنگ قرآن، از این برترینها به اهل ذکر تعبیر شده و فرموده است: «اگر نمیدانید از اهل ذکر بپرسید»، شاید مراد از این آیه، پرسش از حقایق وحی و معارف قرآن باشد، آم در این گه آیه مزبور یک اصل عقلانی و ضرورت انسانی را مطرح میکند، هیچ تردیدی نیست. سیره عقلایی انسانها در جامعه برای به دست آوردن بهترین و درست ترین آگاهیها در هر موضوعی نیز گواه دیگری بر این مدعاست.
بر این اساس، برای به دست آوردن برترین و جدیدترین شناختها و تحلیلها درباره انقلاب اسلامی، در کنار همه تعقلها واندیشه ها، به فتوای عقل و فرزانگی باید به کسی مراجعه کرد که در امکان دسترسی به اصلاعات و اخبار و فهم سیاسی، نگرش دینی، نگاه انقلابی، قدرت تحلیل درست و درک مسائل کشور و منطقه و جهان از همه آگاه تر، ژرفاندیشتر، صائب تر و دارای موقعیتی برتر و جامع تر از دیگران میباشد. هر کس که بر اصالتاندیشیدن و تعقل در مسائل تاکید میکند، برای امر عقلایی مزبور نیز اصالت و موضوعیت قائل است.
بر این اساس، هر انسان فرزانهای حکم میکند برای نیل به برترین شناخت و بهترین بینش و تحلیل درباره انقلاب اسلامی، سزاوار است به دیدگاهها و سخنان رهبر حکیم انقلاب مراجعه شود؛ حتی آنان که در امور سیاسی و مسائل انقلاب، نگاهی متفاوت واندیشهای دیگر دارند، چنانچه منصف و واقع نگر باشند، به برتر بودن رهبری انقلاب در این زمینه اذعان دارند؛ و چرا این سان نباشد، در حالی که بسیاری از بیگانگان و سیاستمداران جهانی به این مساله تصریح و اعتراف کردهاند.
بر مبنای حقیقت مزبور، آنچه در ادامه تقدیم میگردد، نگاهی به دیدگاهها و تحلیلهای مهم و بنیادین رهبری در ارتباط با انقلاب اسلامی است که تا کنون موارد متعددی از آنها را بیان داشتهاند و هر یک نیز در زمان خود، عمیق ترین و اساسی ترین وضعیت و تحلیل انقلاب بوده است، مانند اینکه فرمودهاند:
۱- این انقلاب بی نام خمینی در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست.
۲- اگر جمهوری اسلامی دچار شاه سلطان حسینها بشود، دچار مدیران و مسئولانی بشود که جرات و جسارت ندارند، در خود احساس قدرت نمیکنند، در مردم خودشان احساس قدرت نمیکنند، کار جمهوری اسلامی تمام خواهد بود.
۳- امیرالمومنین در جنگ صفین فرمودند: «الا و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر»؛ بصر یعنی بصیرت و آگاهی؛ صبر یعنی ایستادگی و پایداری؛ فقط اینها هستند که میتوانند این علم را در دست بگیرند و پیش بروند.
۴- و فرمودند: این روسیاهای بد محاسبه گر تصور میکنند نظام اسلامی در شعب ابی طالب است، در حالی که ملت ایران امروز در شرایط بدر و خیبر قرار دارد.
بی تردید اینگونه تعابیر حاوی اصول و مبانی و حقایقی است که باید اندیشمندان جامعه درباره آنها به کنکاش و کاوش بپردازند و سرفصلها و مطالب نهفته شده در آن را استخراج نموده و به جامعه منتقل کنند. بر این اساس، مطالبی را به خوانندگان عزیز تقدیم داشته ایم، هر چند اعتقاد داریم حق مطلب به گونه شایسه ادا نشده است. به امید آنکه دیگر رسانهها نیز حرکت در این مسیر را تکلیف خود تلقی کرده و تا حدی در این زمینه ادای دین کنند.
بلاغ/