به گزارش نیمه پر، دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی از اوایل دهه ۷۰ شمسی و زمانی که کلید کاخ سفید در دست بیل کلینتون بود یک رشته تحریم بی سابقه از سوی آمریکا روبرو شد تا محدودیت های بی سابقه ای در معاملات ایران با سایر کشورهای جهان ایجاد شود.
آمریکایی ها در این سال ها هم ایران را تهدید می دانستند و هم عراق را که بلافاصله بعد از خلاص شدن از جنگ با ایران به سراغ کویت رفته و مغضوب غربی ها شده بود؛ آنها تصمیم گرفته بودند ایران و عراق را یکجا مهار کنند.
دولت وقت به ریاست هاشمی که در ابتدای دهه ۷۰ مذاکرات انتقادی با اروپا را به جریان انداخته و در صدد بهبود روابط با کشورهای اروپایی بود، با سیاست های «مهار دوگانه» و قانونی به نام «داماتو» روبرو شد.
سیاست های تحریمی دموکرات ها در دهه ۷۰ شمسی و دولت هاشمی رفسنجانی واکنش هایی را از سوی دولتمردان ایرانی در پی داشت؛ دولت ایران قصد نداشت این سیاست آمریکایی ها را تحمل کند.
آمریکا؛ از «مهار دوگانه» تا قانون آقای «داماتو»!
اوایل دهه ۹۰ میلادی دوران بازگشت دموکرات ها به کاخ سفید است؛ برخی از احتمال تغییر رویکرد این آمریکا درباره ایران سخن می گویند ولی ظاهرا دموکرات ها فراموش نکرده بودند که ایرانی ها همان کسانی هستند که باعث شدند این جریان ۱۲ سال مستند ریاست جمهوری در آمریکا دور بماند.
تحریم های جدیدی در راه بود تا به زعم آمریکایی ها ایران و عراق به عنوان دو تهدید برای منافع منطقه و جهان مهار شوند.
آمریکایىها پس از آزادسازى کویت از اشغال نظامیان بعثى، طرح «مهار دوگانه» را در ماه مه ۱۹۹۳ براى اعمال فشار بر دو کشور ایران و عراق و تحریم این دو کشور مطرح کردند؛ در همین راستا قانون عدم کمک به تسلیحات متعارف ایران که به صورت اصلاحیهاى به قانون بودجه دفاعى سال مالى ۱۹۹۳ تصویب شد.
بر اساس این قانون اشخاص یا شرکت هایی که به ایران در راستای تولید تسلیحات متعارف کمک کالایی یا تکنولوژیکی می کردند، از سوی آمریکا مورد تحریم قرار می گرفتند. آمریکاییها حتی روسیه را نیز به دلیل آنچه «احتمال ارسال تسلیحات به ایران» می نامیدند در سال ۱۹۹۳ با محدودیت هایی در زمینه خرید و فروش سلاح روبرو کردند؛ اما آخرین زنجیره از سلسله تحریم های گسترده علیه ایران نبود.
کنگره آمریکا در ادامه سیاستهای ضدایرانی خود طرحی را برای محدود کردن منابع مالی بین المللی که می تواند در اختیار ایران قرار بگیرد به اجرا گذاشت؛ در نهایت کنگره توانایى مؤسسات مالى بینالمللى را براى اعطاى وام به ایران طى سالهاى مالى ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ به شدت محدود کرد.
در ۱۵ مارس ۱۹۹۵، کلینتون طى یک فرمان اجرایى تجارت با ایران و سرمایهگذارى در این کشور، از جمله معامله نفت ایران در خارج به وسیله شرکت هاى امریکایى و شرکت هاى خارجى وابسته به آنها را ممنوع ساخت.
دستور العمل دوم در ماه مه ۱۹۹۵ تحت عنوان «تحریم معاملات خاص در خصوص ایران» به امضاى کلینتون رسید. این دستورالعمل که تقریبا کلیه معاملات تجارى با ایران و سرمایه گذارى در این کشور را ممنوع کرد، شامل هشت بخش بود که بخش اول آن به توضیح در مورد ممنوعیت صادرات و واردات در موارد خاص مىپردازد و بخشهاى بعدى نظیر دستورالعمل اول به تعاریف وزمان اجرا و غیره اشاره می کرد.
در این میان جمهوری خواهان نیز در سنا بیکار نبودند؛ «آلفونسو داماتو» یکی از ضد ایرانی ترین سناتورهای جمهوری خواه آمریکا در تاریخ ۸ سپتامبر ۱۹۹۵ طرحی را برای اعمال محدودیت بر صنعت نفت ایران و تحریم اقتصادى بر ضد شرکت هاى غیرآمریکایی که تکنولوژى مربوط به صنعت نفت را در اختیار ایران مىگذارند، ارائه کرد؛ این طرح در ۲۰ دسامبر، لایحه داماتو به تصویب مجلس سنا رسید.
همزمان با داماتو، «بنجامین گیلمن» رئیس کمیسیون روابط بینالملل مجلس نمایندگان امریکا نیز طرح مشابهى را ارائه کرد؛ این دو لایحه پس از تصویب در مجلس سنا و نمایندگان به کمیتهاى مشترک ارجاع شد و پس از ادغام مفاد آنها به صورت قانون «مجازات ایران ـ لیبى» درآمد و بعدها به «قانون داماتو» معروف شد.
این قانون در ۴ اوت ۱۹۹۶ (۱۴مرداد ۱۳۷۵) به امضاى بیل کلینتون رئیس جمهور دموکرات آمریکا رسید. پس از تصویب این قانون بسیاری از شرکت های اروپایی و آسیایی با تهدیدهای گسترده آمریکا مبنی بر «لغو قرارداد شرکت های آمریکای با آنها در صورت تخطی از قانون داماتو» روبرو شدند.
تهدید دولت ها و شرکت های خصوصی برای محدود کردن معاملات خود با ایران تعداد زیادی از این شرکت ها به ویژه اروپایی ها را نگران کرد و آنها ترجیح دادند که در این نزاع به سمت آمریکا بروند، البته در این میان شرکت هایی نیز بودند که تلاش می کردند با دور زدن تحریمها، جای خالی دیگر کشورها در اقتصاد ایران را پر کنند.
در ایران و از آغاز سیاست مهار دوگانه آمریکا تا زمان تصویب قانون داماتو، واکنش های مختلفی از سوی مسئولان و به ویژه دولتمردان به این سازوکارهای تحریمی نشان داده می شد، واکنش هایی که همگی حاکی از عدم تاثیرگذاری تحریم ها در زندگی روزمره مردم بود.
هاشمی:اینکه دلار ۳۰۰ تومانی بشود ۵۰۰ تومان توطئه است
سیاست مهار دوگانه آمریکا از اوایل سال ۷۴ آغاز شده و دولت دوم هاشمی رفسنجانی نیز در میانه راه سیاست تعدیل قرار دارد؛ تحریم ها آمریکا در همین شرایط سعی می کند که مهمترین بازوی اقتصادی ایران را ناکارآمد کند.
روز ۲۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۴ بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا رسما اولین رشته از تحریم های واشنگتن علیه تهران را با امضای خود به اجرا درآورد؛ همزمان با اعلام همین خبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور ایران در نشستی با مدیران مسئول روزنامه های اصلی کشور در واکنشی تند به این اقدام آمریکا گفت: «وضعیت کشور به گونه ای است که تحریم های آمریکا تاثیری بر ما ندارد»
وی تاکید کرد که حتی اگر ایران مانند کشوری مثل عراق هم تحریم شود، «شکنندگی» جدی در وضعیت ایران وجود نخواهد داشت.
رئیس جمهور وقت کشورمان، آمریکا را بازنده اصلی تحریم ها علیه ایران می دانست؛ او در مصاحبه ای با روزنامه نگاران روسی در تاریخ ۱۰ خرداد سال ۷۴ بر روی این مساله تاکید می کند.
هاشمی رفسنجانی همچنین در دیدار با سفیر آلمان در ایران در ۲۲ خرداد سال ۷۴ تاکید کرد که: «آمریکا در تحریم اقتصادی ایران تنها مانده است»
آیتالله در موضع دیگری در قبال سیاستهای تحریمی جدید آمریکا علیه ایران در نماز جمعه ۱۶ تیرماه سال ۷۴ میگوید: «ما بدون اغراق میگوئیم که پس از تشدید تحریم آمریکا بر ضد ایران، اوضاع اقتصادی ایران بهتر شده و این ناشی از انسجام و وحدت مردم ایران است»
مرحوم حسن حبیبی معاون اول رئیس جمهور وقت نیز حدود ۴ ماه پس از اعمال تحریمهای آمریکا در مهرماه سال ۷۴ در بیست و یکمین نمایشگاه بینالمللی تهران گفت: «پس از تحریم آمریکا صنایع کشور شکوفا و خلاق شده است»
رئیس جمهور وقت در میان اظهارات خود علیه تحریمهای آمریکا از اخلال گران داخلی نیز نام می برد؛ اخلال گرانی که تحرکات آنها از سوی هاشمی، همصدایی با تحریم های آمریکا تفسیر می شود.
وی در ۵ خرداد سال ۷۴ در اینباره می گوید: «سیاست [ما] روشن است، جلوگیری از نفوذ اخلال گرانی که در این قضیه تحریم آمریکا نشان دادند که آمادگی دارند همراهی بکنند با آمریکا و نشان دادند آماده اند که خوراک بدهند به رادیو اسرائیل، یعنی درست موقعی که آنها اعلان جنگ اقتصادی دادند، اینها هم علیه ملتشان اعلان جنگ اقتصادی دادند، آمدند آن کارهایی که هیچ شایسته یک ایرانی نبود انجام دادند ممکن است بگویند این جو برای اقتصاد است ولی جو اقتصاد این جوری نیست، حرکت اقتصادی آرام است… اینطوری نیست که ارزی امروز ۳۰۰ تومان است، فردا ۵۰۰ تومان بشود و اینها تنها می توانست توطئه باشد که ما دیدم.»
رئیس جمهور وقت ضمن بی تاثیر دانستن سیاست های تحریمی جدید آمریکا علیه ملت ایران، برخی توطئههای داخلی را عامل تاثیرگذاری های محدود تحریم ها می دانست؛ ادعایی که برخی کارشناسان اقتصادی در آن دوران،با دیده تردید به آن نگاه می کردند.
اما و در حالی که سناتورهای آمریکا در تکاپوی طرح جدید تحریمی خود علیه ایران (داماتو) بودند، رئیس جمهور وقت اقدامات آنها را یک افتضاح جدید خواند.
تحریم مایه رسوایی برای آمریکاست
هاشمی در در ۲۲ دیماه سال ۷۴ با اشاره تلاش سناتورها برای تصویب طرح تحریمی جدید، می گوید: «اول یک تحریمی را اعلام کردند که برای او خیلی مایه سوایی شد و آنقدر حرکتش ضعیف بود که حتی یک کشور در دنیا غیر از اسرائیل و یک شرکت در دنیا از غیر آمریکا با او همکاری نکرد که برای کی ابرقدرتی که مدعی قدر مسلط بی رقیب دنیا است بسیار آبروریزی و فضاحت آور بود… حرکت جدیدی را شروع کردند که هنوز در حال شکل گیری است که در کنگره آمریکا، برخی کمیسیون هایشان یک طرح ۲۰ میلیون دلاری را تصویب کردند برای ایجاد مزاحمت در ایران که این افتضاحش از آن یکی بیشتر بود… آمریکا از این کار هیچ نتیجه ای نمی گیرد جز یک افتضاح برای سیاست خارجی خودش»
در نهایت رئیس جمهور آمریکا در مرداد ماه سال ۷۵ به امضای بیل کلینتون رسید؛ رئیس جمهور وقت ایران همچنان تاکید داشت که تحریم های آمریکا «بیتاثیر» است.
هاشمی حتی در این دوران اعتقاد قابل توجهی دارد؛ وی در مهرماه سال ۷۵ در مصاحبه ای با مجله اشپیگل می گوید: «تحریم اقتصادی ایران به ضرر آمریکاست و هیچ تاثیری بر اقتصاد ایران نداشته است.»
آیتالله در روزهای پایانی دولت خود هم معتقد است که تحریم های آمریکا که از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ دولت وی با آن درگیر بود، بیتاثیر بوده است؛ «شکست آمریکا در تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نشانه بارز اقتدار اقتصاد کشورماست.»
این اظهارات هاشمی رفسنجانی در حالی است که جریان چپ (اصلاح طلبان) در آن دوران درباره وضعیت اقتصادی با آیت الله همنظر نبوده و به عنوان منتقدان جدی سیاست های اقتصادی شناخته می شدند.
علی اکبر محتشمی پور به عنوان یکی از نیروهای شاخص این جریان درباره وضعیت اقتصادی کشور در پایان دوران هاشمی میگوید: «کشور با بیش از ۶۰ میلیارد دلار استقراض خارجی و تورم در یک بن بست قرار داشت.»
برخی کارشناسان اقتصادی نیز دوره هاشمی را با تورم ۴۰ درصدی بی سابقه در کشور معرفی کرده و آنرا زائیده سیاست های غلط دولت وقت در عرصه اقتصاد می دانستند.
به هر حال هاشمی رفسنجانی مرداد ماه ۷۶ دولت را به سید محمد خاتمی تحویل داد؛ اما آیت الله چند سال پس درباره تحریم ها جور دیگری فکر می کرد.
تحریمهای بی تاثیر اما استخوان خرد کن!
با آغاز دولت یازدهم، سیاست خارجی با شعار رفع تحریم های ظالمانه در دستور کار دولتمردان قرار گرفت؛ آنها معتقد بودند که با شکستن دیوار تحریم ها، بهبودهای جدی در وضعیت اقتصادی ایران به وجود می آید.
در این میان هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از جدیترین حامیان دولت در موضوع سیاست خارجی و به ویژه تلاش برای برچیدن تحریم ها بود.
اما آیت الله درباره تحریم ها نظر جدیدی داشت؛ او معتقد بود که تحریم ها زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده و می دهد؛ وی در مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی و در مراسم رونمایی مجموعه تاریخ جامع ایران در ۲۶ خرداد سال ۹۴ از برخی اظهارنظر ها درباره بی تاثیر بودن تحریم ها انتقاد کرد و گفت: «اینها حرف های عدهای است که در سراسر کشور تریبون دارند.»
وی ادامه داد: «عدهای حرفهای عجیب و غریب میزنند که ما میخواهیم خودمان به دانش دست پیدا کنیم و این در حالی است که تحریمها پدر مردم را در آورده است … برخی باز حرف های عجیبی می زنند که ما خودمان هستیم و تحریمها به نفع ما است. تحریم ها پدر مردم را درآورده چطور به نفع ما است؟»
هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ای با یکی از روزنامه های اصلاح طلب درباره تاثیر تحریم ها در زمان خودش و حال نکته قابل توجهی را می گوید؛ وی معتقد است که در زمان وی تحریم ها مثل امروز نبود؛ «تحریمهای سنگینی که علیه کشور وضع شده است. در زمان ما تحریمهای دیمی بود و نمیگذاشتیم مسایل به مجامع بینالمللی برسد. بعضی از کشورها خودشان ما را بایکوت کرده بودند و مصوبات بینالمللی درمیان نبود. شورای امنیت، کنگرهها و این مسائل نبود و بعضی از دولتها خودشان نمیخواستند ما پیشرفت داشته باشیم و تصمیمات سیاسی بدون پشتوانههای بینالمللی میگرفتند.» این اظهارات هاشمی در حالی بود که برخی تحریم های جدی آمریکا علیه ایران با مشارکت جدی کنگره آمریکا با تصویب رسیده بود.
هاشمی رفسنجانی در دوره ای تحریم های آمریکا علیه کشورمان را بی تاثیر و موجب رشد می دانست و در دوره ای آنرا «استخوان خرد کن»؛ تحریم هایی که به عقیده بسیاری از کارشناسان نقطه آغاز گستردگی همان تحریم هایی بود که رئیس جمهور وقت آنها را بی تاثیر میخواند.
بدون شک همه صاحبنظران بر تاثیرگذار بودن نسبی تحریم ها بر اقتصاد کشور تاکید داشته ولی در عین حال معتقدند که در شرایط تحریم میتوان با استفاده از راهکارهایی نظیر اقتصاد مقاومتی به رشد و خودکفایی رسید.
در این میان اما افکار عمومی کشور سوالات جدی را درباره تغییر نگرش برخی مسئولان درباره تحریم ها دارند؛ بخشی از جامعه سوال خواهند کرد که چرا برخی از مسئولان زمانی که در دولت مسئولیت داشتند معتقد بودند که تحریم های آمریکا بی تاثیر _جدای از میزان صحت این ادعا _است ولی همان تحریم ها در میان دعواها سیاسی و جناحی آنچنان تاثیرگذار می شود که می تواند استخوان مردم را خرد کند؟
فارس/