تکرار ملال‌آور یک تراژدی کهنه در مازندران/ پیروی سیل از فرمول معیوب

چاپ

به گزارش نیمه پر، کمتر سالی است که سیل به یکی از شهرهای شمال کشور، به خصوص استان مازندران خسارات جانی و مالی وارد نکند و خانواده هایی را به عزا و ماتم ننشاند.

حداکثر کاری هم که می شود حضور اول وقت مسئولان برای امدادرسانی و سپس اسکان موقت سیل زدگان و دادن امکانات و تسهیلات برای جبران بخشی از خسارات و آسیب‌های مادی است که باید بپذیریم، هیچ‌گاه امکان جبران تألمات روحی و لطمات روانی وجود ندارد و نمی توان شرایط مصیبت‌دیدگان را به روزهای قبل از حادثه رساند و وضعیت شان را طبیعی ساخت.

سیل در مازندران، از فرمول معیوبی پیروی می کند که شامل بارندگی، جاری شدن، خسارت وارد آوردن، حضور مسئولان، بازدیدها، ده‌ها و صدها خبر از نحوه کمک رسانی، تعیین میزان خسارت‌ها، تشکیل ده‌ها جلسه، اخذ تصمیم ها برای کمک و تسهیلات، اعلام چگونگی کمک‌ها، گذشت زمان، گرفتن ساعت‌ها فیلم و عکس از وضعیت سیل زدگان و پخش آنها، گله‌گذاری از عدم تحقق وعده ها و… و سرانجام فراموش شدن ماجرا و یا اعلام اتمام عملیات بازسازی مناطق سیل زده.

این تصویری تکراری از گردش یک حادثه طبیعی است که به دلیل تکرارپذیری سالیانه، دیگر نمی توان از آن به عنوان یک حادثه غیرمترقبه یاد کرد.

بنابراین لازم است تا اصلاحاتی حتی بر نام ستاد حوادث غیرمترقبه مازندران به عمل آورد و با پذیرش واقعیت سیل در هر سال، از واژه حادثه، که دفعتاً و غیرمنتظره ایجاد می شود، استفاده نکرد.

چرا که سیل هر سال قابل پیش بینی است، منتهی برای تعیین محل وقوع آن باید به حدس و گمان های علمی پرداخت که آن‌هم به دلیل تکرار و توپولوژی شهرها و آبادی‌ها در مازندران قابل پیش بینی است.

امروزه در جهان با ورود مبحث آینده‌پژوهی در همه موضوعات، وقوع بسیاری از رخدادها در آینده قابل پیش بینی و حتی پیشگیری و یا قابل مدیریت در مسیرهای هدفگذاری شده هستند، اما چه می شود که در مازندران ما با وجود علائم و زمینه های آشکار بروز حوادث، نمی توان از وقوع آنها پیشگیری کرد و یا بروز آنها را به عنوان فرصتی در خدمت رشد و عمران استان قرار داد، موضوعی است که جدای از این نوشتار باید به آن پرداخت اما در ماجرای سیل های شرق و غرب مازندران و هر از گاه در بخش میانی این استان، کارشناسان مبرز و آگاه دستگاه‌های مرتبط به خوبی با آسیب شناسی و معرفی عوامل و زمینه های بروز و ظهور سیل، راه‌های اصولی مقابله با آن را در نقاط مختلف مازندران مکرر اعلام کرده، لیکن طی سال‌های جاری شدن سیل تاکنون باید پرسید که چه میزان مسئولان مربوطه روی مصون سازی استان از عوارض طبیعی سیل هزینه و سرمایه گذاری کرده و بستر امنیت بخشی را برای مردم شهرهای مورد تهدید به وجود آورده اند؟!

در موقعیت شناسی جغرافیایی مازندران، دریای پرنعمت در شمال و سلسله جبال البرز در جنوب این استان قرار گرفته که همچون دیوار بلند مانع عبور ابرها با حرکت شمال غربی به سوی جنوب شرقی می شود و بارش و پرآبی را برای مازندران و سرسبزی و طراوت را برای جنگل ها و جلگه ها به وجود می آورند.

دریای مازندران از سطح دریاهای آزاد جهان بین ۲۵ تا ۲۸ متر پائین تر است و از سوی ارتفاعات جنوبی این استان هرچه که ببارد و بر ارتفاعات جاری شود، به سمت دریا حرکت می کند و هرچه که فاصله ارتفاعات به دریا کوتاه‌تر باشد، شیب تند زمین از ارتفاعات به سوی دریا باعث می شود تا قدرت جریان آب در بارندگی ها تندتر و ویرانگرتر شود.

این موضوع که مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه به روایت تاریخ بیش از چند ده سال است که به مجرد بارندگی های تند، آب از ارتفاعات جنوبی استان به سوی دریا در شمال مازندران سرازیر می شود و وجود ده‌ها رودخانه گویای همین واقعیت است، منتهی چیزی که از قرن‌ها و سال‌های قبل نسبت به امروز تغییر کرده، از بین رفتن جنگل‌ها در ارتفاعات است که نقش جذب آب و موج شکنی و ضربه گیری جریان‌های تند آب را داشته اند.

بهره برداری بی رویه و فوق ظرفیت از جنگل‌ها و عدم درختکاری و جنگل‌کاری به وسیله شرکت‌های متعدد بهره‌بردار و عدم نظارت بر فعالیت‌های یکسویه آنها، یکی از دلایل عمده بروز سیل است که باید به آن اشغال مسیل ها و ساختمان سازی در مسیر حریم رودخانه ها را افزود.

در همه کشورها بر روی قواعدی که جان و مال مردم را حفاظت کند، سخت‌گیرانه عمل می کنند.

در کشور ما و استان عزیز مازندران، چرا بر اساس نقشه جامع شهرها، که مبتنی بر رعایت اکثر ملاحظات ضروری‎ست، عمل نمی شود و نکات حیاتی استان در حفظ اکوسیستم‌ها و مصونیت بخشیدن به مردم در مقابل خطرات مورد رعایت قرار نمی گیرند.

هرگونه عدول از اعمال ضوابط در صدور مجوزهای بهره برداری از جنگل ها، ساخت و سازها در حریم رودخانه ها و اشغال مسیل ها، برداشت ناموزون از معادن شن و ماسه و عدم لایروبی از بستر رودخانه ها فراخوان و صدور دعوت نامه برای سیل و خطرات ناشی از آن است.

تا چه زمانی باید به این عوامل اساسی نپرداخت و با این غفلت، سایه مرگ و ویرانی ها را همچون تابویی وحشتناک بر سر جان و مال مردم حفظ کرد؟!

تا زمانی که در ارتفاعات بالادستی عاری از پوشش های درختی و جنگلی، اقدام به غرس گسترده نهال نشود و حریم سیل ها و رودخانه ها از تجاوز و تعدی ساخت و سازها خارج نشود و بستر رودخانه ها ظرفیت پذیرش و هدایت سهل و آسان نزولات آسمانی به سوی دشت‌ها و دریا را پیدا نکند، هر ساله همین آش هست و همین کاسه.

این سیل‌های ویرانگر هست و همین تلفات، ضایعات و مسئولان نیز تا زمانی که فراتر از امدادرسانی و جبران خسارت‌ها، به این مسئله اساسی یعنی از بین بردن عوامل پیدایی سیل نپردازند، دلشان خوش نباشد که دارند به مردم خدمت می کنند، غافل از آنکه: کسی بر سر شاخ بن می برید.

نپرداختن حق طبیعت و تداوم ظلم به او، نمی تواند امنیت را برای مردم تضمین کند، سیل، نه قهر خداوند است و نه بدشانسی.

پژواک صدای بی مهری ما است، نسبت به طبیعت، باید نگرش خود به مسائل را عمیق تر از سطح، به لایه های زیرین نفوذ دهیم تا موضوعات را آنچنان که هست ببینیم و با آن رفتار منطقی و کم هزینه و چاره ساز را اتخاذ کنیم.

راهی که هم اکنون در مازندران در برخورد با سیل می پیمائیم، ما را به مقصد ایمن و مطمئن نمی رساند و از نگرانی و التهابات نمی رهاند.

بیائید تا کار چرخه زندگی در شهرهای عاجزمان در قبال هر بارندگی نیز تلاش کنیم تا این نشود که با کوچک ترین بارندگی، چرخه زندگی در شهرهای مازندران از گردش و فعالیت باز ایستند و شهروندان مستاصل را برای هرگونه دفاعی ناتوان و خلع سلاح کنند.

بلاغ/