آش نخورده «توافق» و دهان سوخته «ذوق زدگان»!

چاپ

به گزارش نیمه پر، بیش از چند روز دیگر تا روشن شدن نتیجه نهایی مذاکرات هسته ای باقی نمانده است. مذاکرات هسته ای ایران و ۵+۱ را می توان یکی از پیچیده ترین پرونده های روابط بین الملل در سالهای اخیر دانست. پیچیدگی ای که البته حریف مایل است هر روز بر شدت آن بیفزاید. حریفی که پرونده های دیگری همچون حقوق بشر را در زونکن سازمان مللِ خود! برای مراحل بعدی چالش با ملت ایران ذخیره کرده است. تخصصی و پیچیده بودن مذاکرات هسته ای واقعیتی است که اعضای تیم مداکره کننده و تمامی طرفهای درگیر در این مسئله بارها بر آن تاکید کرده اند. با این همه به نظر می رسد هنوز هم درک درستی از این پیچیدگی در فضای عمومی کشور شکل نگرفته است و در نتیجه آن، ما در تمام این سالها نتوانسته ایم به خوبی از فضای دیپلماسی عمومی برای تاثیرگذاری مثبت بر روند مذاکرات هسته ای استفاده نماییم. این در حالی است که نظریه های علمی نوین در زمینه روابط بین الملل بیش از آنکه بر کارایی فرآیندهای موجود در دیپلماسی کلاسیک تاکید داشته باشند؛ بر اهمیت نقش دیپلماسی عمومی در جریان روابط کشورهای مختلف با یکدیگر صحه می گذارند.

در حال حاضر در فضایی که برخی گمانه ها از انتشار متن بدون امضای توافق سخن می گویند و در حالی که سوابق چندین ساله مذاکرات نشان داده است امکان بسته شدن همیشگی پرونده هسته ای ایران چیزی قریب به محال است؛ واکنش فضای اجتماعی و عمومی کشور به توافق یا عدم توافق پیش رو جای بحث و تاملی دوباره دارد. با توجه به اینکه نوع کنش و واکنش های موجود در فضای عمومی کشور بی شک از سوی طرفهای مذاکره کننده با ایران به صورت آنلاین رصد شده و بر روند مذاکرات تاثیرگذار خواهد بود، سوال اینجاست که ما چه سازوکاری برای استفاده از ظرفیت دیپلماسی عمومی کشور در جریان مذاکرات هسته ای تدوین نموده ایم؟ واقعیت آن است که هیچ!  هدایت جامعه به سمت فضایی منطقی و غیرهیجانی یکی از اولویت های هر دیپلماسی عمومی موفق در این عرصه خواهد بود. با این همه در این زمینه نکاتی چند قابل ذکر است.

اول آنکه فضای عمومی کشور باید به این درک عمومی ابتدایی برسد که در مذاکراتی تا این حد پیچیده؛ شاد یا غمگین شدن در اثر نتایج آن را بایستی حداقل کمی با تاخیر انجام داد. چه آنکه بدون حداقل یک بار خواندن متن توافق احتمالی چگونه می توان شاد یا غمگین شد؟! به واقع باید این سوال را از خود پرسید که آیا شاد و غمگین شدن برای نتایج مذاکراتی به این پیچیدگی به حداقل ۵ تا ۱۰ دقیقه مطالعه نیاز دارد یا خیر؟! از طرفی در صورت انتشار توافق بدون امضاء نیز؛ بایستی ابتدا به مطالعه متن انتشاریافته پرداخت و سپس در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت نمود.

متاسفانه درک پایین برخی نخبگان از نقش حیاتی دیپلماسی عمومی در فضای روابط بین الملل تبدیل، به مانعی برای شکل گیری فضای معقول و منطقی در سطح جامعه در واکنش به روند مذاکرات هسته ای شده است. در این مسیر برخی افراد، جریانهای سیاسی و رسانه ای نیز برای رسیدن به اغراض سیاسی خود سعی دارند تا به فضای احساسی و هیجانی بعد از توافق دامن زده؛ از رهگذر آب گل آلود ایجاد شده ماهی جناح سیاسی خود را صید نمایند. همه اینها در حالی است که حمید بعیدی نژاد سرپرست تیم کارشناسان کشورمان در مذاکرات هسته‌ای در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه جاری طی یادداشتی به شرح علل ۵ گانه پیچیدگی مذاکرات هسته ای پرداخته می گوید: “باید پذیرفت که امروزه رسانه‌ها بخشی از فرآیند سیاسی حل موضوعات محسوب می‌شوند.

با این همه جریانی خاص با نادیده گرفتن تمامی ملاحظات علمی و منطقی در این زمینه مشغول آماده کردن فضای عمومی کشور برای جشن گرفتن پیرامون توافقی است که هنوز نه شکل گیری آن مشخص است و نه محتوای آن! «ذوق زدگانی» که همواره از لزوم تخصصی شدن کارها و مدیریت ها سخن می گویند؛ این روزها اما به تنها چیزی که نمی اندیشند خواندن متن توافق احتمالی قبل از هورا کشیدن است!

در همین زمینه صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران طی یادداشتی در تاریخ ۱۳ تیرماه جاری در روزنامه آفتاب یزد می نویسد: “مردم ایران خود را از هم اکنون برای جشن هسته‌ای در عید فطر آماده کنند!” به نظر می رسد این روزنامه ها و افراد بیش از آنکه دغدغه کار علمی و مطابق با منافع ملی داشته باشند؛ به فکر بهره برداری های بعدی از منافع تبلیغاتی توافق احتمالی هستند. غافل از آنکه با ایجاد فضای احساسی و هیجانی، نمی توان در بلندمدت بر موج احساسات مردم سوار شده به تاخت و تاز پرداخت.

ذوق زدگی این جریان رسانه ای – سیاسی و عملکرد غیرحرفه ای شان در فضاسازی برای جشن و پایکوبی پس از بیانیه ی لوزان تا آنجا پیش رفت که برخی رسانه های ضد انقلاب و بیگانه آنها را به خویشتنداری توصیه کردند! روزنامه واشنگتن پست در یادداشتی کنایه آمیز در تحلیل جشن و پایکوبی پس از بیانیه ی غیرالزام آور و بی اثر لوزان می نویسد:” حتی عروسی هم که سربگیرد، برای قضاوت درباره موفق بودن ازدواج باید چند سالی صبر کرد!……فعلا اما وقت این حرف‌ها نیست! و باید نامزدی را جشن گرفت.” این جمله تحقیرآمیز شاید بتواند اوج طنز نهفته در عملکرد این روزهای رسانه های ذوق زدگان را نمایان کند.

متاسفانه در شرایط کنونی افراد دیگری هم هستند که با آنکه خود را سقراط عالم سیاست می دانند، درصدد هستند در فضای شبکه های اجتماعی به این جوّ غیرمنطقی، احساسی و ناپایدار دامن بزنند.

به راستی که تاریخ ادبیات مکتوب و شفاهی ما گنجینه ای از دانش و حکمت است. شاید این دوستان ذوق زده آن ضرب المثل حکمت آمیز فارسی را نشنیده اند که ندیده و نشناخته می خواهند به تب و حتی مرگ راضی شوند! سوال این است که وقتی رسانه های داخل کشور بر طبل شادی ناآگاهانه می کوبند؛ دیگر چه انتظاری می توان برای بهره گیری از ظرفیت های دیپلماسی عمومی کشور در جریان مذاکراتی به این پیچیدگی داشت؟ لذا باید گفت دوستان عزیز لطفاً کمی صبر کنید! چرا می خواهید با دامن زدن به فضای رضایت افکار عمومی از نتایج ندیده و نشناخته مذاکرات؛ مشت مذاکره کنندگان هسته ای کشورمان را در این روزهای حساس به دروغ باز کرده و قدرت چانه زنی آنها را بر سر میز مذاکرات کاهش دهید؟

از طرفی بد نیست جریان رسانه ای فوق به یاد بیاورد که روند تحمیق مخاطب و دلخوش کردن او به شادی های زودگذر چندان هم پایدار نخواهد بود. بنابراین نمی توان امید چندانی به چیدن میوه ی شادی های ساختگی در آوردگاه های انتخاباتی آینده داشت. لذا لطفاً در صورتی که به اصول اولیه دیپلماسی عمومی و منافع ملی هم پایبند نیستید؛ حداقل به منافع سیاسی کوتاه مدت خود پایبند باشید! و از حالا بر طبل شادی به هر قیمتی نکوبید. اعتراف آقای عراقچی به اشتباه بودن استقبال از تیم مذاکره کننده و شادی و پایکوبی برای آنها در فرودگاه را که یادتان نرفته است؟ حداقل از تیم مذاکره کننده حمایت کنید. باور کنید به نفع همه است!

دانشجو/