*فیس بوک و فقر!
در حالی که شمار دقیق افراد پیوسته به داعش مشخص نیست، اما طبق تحقیقات اخیر و به ویژه طبق اطلاعات ارائه شده در کتاب «داعش: کشور وحشت» نوشته استرن و برگر، شمار زیادی از جنگجویان خارجی اروپایی که به داعش ملحق می شوند، در میان افراد رده بالای این گروه هستند.
شاید بتوان شبکه های اجتماعی را در این روند موثر دانست، اما چنین توضیحی برای شرایط بر علل اصلی جلب حمایت از سوی این گروه سایه می اندازد. توییتر و فیس بوک شیوه های قابل توجهی برای سازماندهی فراهم می آورند، اما نمی توانند انگیزه ای برای سازماندهی باشند.
برخی نیز بر این عقیده اند که جوانان مسلمان اروپایی که مشکلات مالی دارند و یا از سوی جامعه رانده شده اند، با گرایش به افراط گرایی مواجه هستند. این مسئله درست است و همواره صحیح بوده است؛ مشکلات اجتماعی – اقتصادی زمینه ای مساعد برای ایدئولوژی های افراطی فراهم می آورد.
*سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: نبود شغل عده ای را جذب داعش می کند
ماری هارف، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هم در مصاحبه با اماسانبیسی (MSNBC) با بیان اینکه حملات ائتلاف تحت رهبری آمریکا علیه داعش همچنان ادامه خواهد یافت، گفت که حملات تنها کافی نیست.
*داعش ماهانه چقدر به نیروهایش حقوق می دهد؟
ماجد غماس رئیس دفتر مجلس اعلای اسلامی عراق می گوید عوامل مادی در جذب نیروهای داعش بسیار موثر بوده است.
این سیاستمدار عراقی همچنین با اشاره به تاثیرگذاری عوامل اقتصادی در جذب نیروی داعش می افزاید: «با توجه به اوضاع بحرانی اقتصادی در جهان عرب طبیعی است که این مبالغ برای شهروندان کشورهای مختلف عربی به ویژه آنها که مشکلات اقتصادی جدی تری دارند، جذاب است. به ویژه که این گروه از خانواده مبارزان خود هم حمایت می کند و ساپورت های مالی از آنها ادامه دارد.»*مساجد تکفیری ها و خانه های تیمی
مسئول سیاسی جریان حکیم در تهران در خصوص شیوه های عضو گیری داعش می گوید: «جریان های تکفیری و القاعده و داعش در مساجد و خانه های تیمی خود در نقاط مختلف جهان عرب و جهان روند عضوگیری خود را پی می گیرند. آنها با سوار شدن بر باورهای اندیشه ای و همچنین وسوسه مالی می توانند افراد مختلف را جذب نمایند. ما حتی شنیده ایم در لیبی اهالی چندین روستا به طور کامل برای به عراق آمده اند و به داعش پیوسته اند»
البته وعده بهشت نیز در جذب برخی به داعش تاثیر گذار است.
*جوانان مسلمان از طبقه متوسط اروپایی هم داعشی می شوند!
اما بسیاری از جوانانی که به داعش می پیوندند، از خانواده هایی از قشر متوسط جامعه هستند و چشم انداز زندگی آنها عالی بوده است. اگر این مردان جوان و به طور فزاینده زنان جوان، تا این اندازه خود را مشتاق به پیوستن به جنبشی می بینند که در نهایت احتمالا منجر به مرگ آنها خواهد شد، می بایست دلیل و برهانی مهم تر از مشکلات اقتصادی و یا شرایط خوب اجتماعی وجود داشته باشد.
داعش به این دلیل برای مسلمانان اروپایی جذاب نیست که به آنها کمک می کند فقر خود را فراموش کنند، بلکه به این دلیل برای آنها جذابیت دارد که جایگزینی جذاب و معنادار در مقابل زندگی برای رفاه مادی و امنیت اقتصادی به آنها پیشنهاد می کند. این تفکر که بهبود شرایط اجتماعی و مالی در مناطق مسلمان نشین غرب اروپا بر پیوستن افراد جدید به داعش تاثیر می گذارد، ساده انگارانه است. درست است که بکارگیری نیرو در میان افرادی که از نظر مالی با مشکل مواجه شده اند، ساده تر است، چرا که این افراد به پول احتیاج دارند و چیزی برای از دست دادن ندارند. با این وجود، این نظریه نیز نمی تواند موفقیت داعش را در جذب آن دسته از افراد که فقر مالی نداشتند و یا در شرایط خوب اجتماعی بودند، توضیح دهد. برای نمونه می توان به ناصر موتانا مرد جوانی از ویلز اشاره کرد که برای پیوستن به داعش، چهار پیشنهاد برای تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه های انگلیس را رد کرد.
*داعش به اروپایی های مسلمان فرصت می دهد بخشی از یک ایدئولوژی باشند
آنچه که داعش و قاتلان خشونت گرای آن به جوانان مسلمان اروپایی پیشنهاد می کنند، همان چیزی است که دموکراسی های لیبرال غربی با تاکید بر شناخت فردی و راحتی مالی، توانایی ارائه آن را ندارند: فرصت بخشی از یک ایدئولوژی بودن که بتواند به زندگی یک فرد معنا دهد.
مهم ترین ابزار داعش در جذب نیرو، توییتر و یا این واقعیت که جنگجویانش تویوتا کورولا ندارند، نیست. داعش افرادی را جذب می کند که به دنبال این مسائل نباشند؛ گاها پیش می آید که اشخاص به دنبال تفکری بزرگتر هستند که بتواند آنها را تماما در بر گیرد و بدین ترتیب آنها به مجموعه ای از افرادی با ذهنیت های مشابه با هدف مشترک، برادری، می پیوندند.
داعش با ادراک یکجانبه از ارتداد، احیاء خلیفه و ترکیبی دیوانه کننده از کشتار و ایجاد کشور، همه خواسته های این افراد را فراهم می آورد. همین تصورات و تفکرات و تلاش برای رسیدن به مفهومی بزرگ تر از زندگی است که قلب جوانان اروپایی را برای پیوستن به داعش به صدا در می آورد؛ اینها تفکراتی هستند که جوانان اروپایی با اشتیاق خود را برای آنها فدا می کنند.
*گلوبال پست:ناتوانی دموکراسی های غربی باعث جذب جوانان اروپایی است
نشریه گلوبال پست در ادامه نوشته است:اگر دموکراسی های غربی واقعا در تلاش هستند از جذب شدن جوانان به سمت داعش جلوگیری کنند، می بایست در تفکرات ارتدکسی صلح اقتصادی و عقاید سکولار در مورد اینکه راحتی فیزیکی و فرصت های اقتصادی راه حلی برای همه نارضایتی های اجتماعی هستند، تجدید نظر کنند.
جوانان عموما به عللی با شکوه، جدی و قاطع نیاز دارند تا آنها را از آنچه که تلاش بی فایده و بی ارزش خانواده و اطرافیان خود می پندارند، رهایی دهد. چنین کشش و تمایلی تنها مربوط به جوانان مسلمان افراطی نیست و در حقیقت بخشی از ماهیت انسان است و شواهد آن در تاریخ بشریت بارها مشاهده شده است. داعش اولین گروهی نیست که تلاش کرده از احساس نیاز به بخشی از یک کل بزرگ تر بودن استفاده کند.
عقیده اصلی در رژیم های لیبرال این است که کشور نباید ایده ای مختص به خود را دیکته کند و هر شهروندی باید بتواند خواسته های خود را دنبال کند تا زمانی که این مسئله مشکلی برای دیگران وجود نیاورد. چنین طرز تفکری ارزشمند است، اما درک بزرگی و شکوه چنین طرز تفکری احتمالا برای بسیاری دشوار است. این مشکل بزرگ دموکراسی های لیبرال و ضعف حقیقی آنها در مبارزه علیه هر گونه افراطی گرایی است.
* یک جاسوس چندجانبه: جوانان در اروپا عدالت نمی بینند
مورتن استورم که می گوید قبلا یک افراط گرا بوده است پیش از این نیز برای سیا کار کرده بود. همچنین در سوابق کاری او عنوان مامور اطلاعاتی دانمارک نیز به چشم می خورد. او اکنون به سرویس های اطلاعاتی مشاوره می دهد و مدعی است که یک بحران ایمان منجر به پشت کردن او به اسلام گرایان شده است.
او در مصاحبه ای با بی بی سی گفت: «مردان جوان رادیکال را درک می کنم. آنها با دولت و سیاست خارجی ما مشکل دارند و هیچ عدالتی را نمی بینند.»
مورتن استورم که اکنون یک جاسوس و مامور اطلاعاتی است، کسی است که پیشنهاد دیدار با اسامه بن لادن را داشته است.
او افزود: «با این وجود رفتن آنها به سوریه، یک بلیط یک طرفه خواهد بود و زندگی آنها کاملا متفاوت خواهد شد. آنها یک برچسب خواهند شد و دنبال می شوند.»
او به مسلمانان بریتانیایی توصیه کرد که در خانه های خود بمانند چرا که خانواده و بچه های شما بیشتر به شما نیاز دارند.
* زنان افغان و پاکستانی هم برای پیوستن به داعش دلیل دارند!
گروههایی همچون داعش میتوانند نوعی از رهایی از رسوم و فرهنگ مردسالارانۀ جامعه در اختیار زنان افغان و پاکستانی گذارد. زن طلاق گرفته یا بیوه با فرزند به ندرت در افغانستان یا پاکستان میتواند دوباره ازدواج کند؛ عروس حتماً باید دوشیزه باشد. اما در قلمرو جهادیها این ممنوعیت وجود ندارد؛ برای مثال زنان بیوه شده در قلمرو داعش (که به علت کشته شدن مرتب جنگجویان داعش، تعدادشان کم هم نیست) بلافاصله امکان ازدواج دوباره دارند. یک زن معتقد، هر چند باکره نباشد، به خاطر خواستش برای مبارزه همچنان پاک و قابل ازدواج محسوب میشود.
مثلا،عفیه صدیقی، مدت زیادی از طلاقش در اکتبر سال ۲۰۰۲ نگذشته بود، که با عمار البلوچی، مردی که بسیار از خودش جوانتر بود و خویشاوند نزدیک خالد شیخ محمد (مغز متفکر حملات یازده سپتامبر) است، ازدواج کرد. زنان خانوادۀ البلوچی هم از او و هم از فرزندانش استقبال کردند. همچنین، داعش حکم کرده است که اگر زنی خواهان پیوستن به گروه است باید ازدواج کرده باشد؛ پس از آنکه زنی به قلمرو داعش وارد میشود به سرعت برای او ازدواج ترتیب داده میشود. اگر شوهر جدیدش در نبرد بمیرد، ازدواج دوبارهای برای او ترتیب داده میشود.
*چرا دختران جوان اروپایی؟!
اولین تحقیق جامع در باره زنان موسم به زنان جهادی باشد، توسط موسسه گفتوگوی استراتژیک انجام گرفته است. این گزارش میگوید ۵۵۰ زن از کشورهای اروپای غربی به نیروهای داعش که بخش بزرگی از سوریه و مناطقی در عراق را در اشغال خود دارند، پیوستهاند. این گزارش این سئوال را مطرح میکند که چرا این زنان با دل کندن از همه چیز و با علم به خطر بازداشت و یا حتی مرگ، برای زندگی به مناطق تحت کنترل داعش میروند.
این گزارش خاطرنشان میکند که بسیاری از این زنان انتظار چنین خطراتی را ندارند اما در هر حال راهی هم برای برگشت ندارند. نویسندگان گزارش، دلایل متعددی را برای این مساله بیان میکنند. از جمله این دلایل میتوان به تمایل این زنان برای ازدواج با جنگجویان اشاره کرد. راس فرنت، یکی از نویسندگان این گزارش گفته است که وقتی که این زنان وارد سوریه و عراق میشوند، زندگی آنها بسیار معمولی و پیش پا افتاده میشود.
فرنت گفت: زنانی که در مناطق تحت کنترل داعش زندگی میکنند، به زنانی که درصدد سفر به این مناطق بدون قصد ازدواج هستند، هشدار میدهند که دست به این سفر نزنند. آنها میگویند هر زنی که به این مناطق میآید باید ازدواج کند. این گزارش خاطرنشان میکند که نقش این زنان در حال حاضر منحصر به بچهداری، آشپزی و نظافت است. فرنت میافزاید: “این زنان در شبکههای اجتماعی، به طور فعالانه دیگران را به انجام حملات تشویق میکنند. مواردی را داریم که این زنان به دیگران میگویند اگر نمیتوانید به مناطق تحت کنترل داعش بروید، میدان نبرد را به محل زندگی خود ببرید.”
این زنان به عنوان مثال به حوادث اخیر پاریس اشاره کردهاند. ارین ماری سالتمن، از محققان ارشد موسسه گفتوگوی استراتژیک هم گفت: “نباید به این زنان به عنوان موجواتی با شخصیت مطیع و منفعل در این سازمان تروریستی نگریست. این زنان قویا بر این باورند که در حال ساختن آرمان شهر هستند، این زنان بسیار جوان هستند و بسیاری از آنها هیچوقت سفر نکردهاند و انتظارات و تصورات رویاگونه در باره ازدواج با سربازان جهادی دارند.” خانم سالتمن میگوید این زنان به عنوان مبارز مورد استفاده قرار نمیگیرند و نمیتوان آنها را در شمار جنگجویان خارجی آورد.
**بیکشوری و فرار از هویت
یکی دیگر از اصول داعش، سیاست درهای باز آن است که طبق آن هر مسلمانی که میخواهد به قلمروی تحت کنترل این گروه مهاجرت کند، حق دارد این کار را بکند. بر اساس بسیاری از ویدیوهای منتشره از این گروه، یکی از اقدامات اولیهای که برای پیوستن به داعش باید انجام شود، این است که فرد پاسپورت خود را بسوزاند. رسمی که البته در غرب به نسبت کشورهای اسلامیای که داعش بیشترین حمایت را از آنها دریافت میکند، از اقبال کمتری برخوردار است. اکثر دارندگان پاسپورتهای غربی کمتر پیش میآید که از وارد شدن به سایر کشورها منع شوند؛ شهروندان آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای اروپایی همین اکنون هم در جهانی بدون مرز زندگی میکنند، و به راحتی امکان سفر به بیش از ۱۷۰ کشور را دارند. در مقابل، اکثر اعضای داعش از کشورهایی چون عراق، پاکستان و سومالی میآیند که پاسپورتهایشان کاربرد چندانی ندارد. شهروندان این کشورهای، بدون طی تشریفات کنسولی، تنها امکان سفر به نزدیک به چهل کشور را دارند. برای ارتش آمریکا، و “جنگ بین المللی علیه تروریسم”، نیز این مرزها بیمعنا هستند، و مظنونان به دشمنی با آمریکا در هر زمان و مکانی میتوانند هدف قرار گریند. همۀ اینها، به ایجاد کینه در میان مسلمانان جوانی که خود را در اروپا غریبه احساس میکنند، و البته اکثرشان از بدو تولد نیز تنها همان کشور اروپایی را دیدهاند، دامن میزند.
* فرانسه بیشترین زنان اروپایی داعش را دارد
بگذارید، فرانسه، یعنی کشور غربیای که بیشترین شمار اعضای زن داعش از آنجا میآیند را مثال بزنم. آن دختر مدرسهایهای مسلمان فرانسوی که به خاطر حجاب از مدرسه بیرون انداخته شدهاند، در انزوای نسبی از جریان اصلی جامعۀ فرانسه زندگی میکنند و میآموزند. در ماه اکتبر، اپرای پاریس به خاطر حضور زنی برقه پوش در میان تماشاچیان، که با وجود داشتن بلیط معتبر از او خواسته شده بود سالن را ترک کند، اما حاضر به ترک سالن نبود، از اجرا سرباز زد. انتخابهای زنان مسلمان – به خصوص آنهایی که به حجاب مربوط میشوند- از سوی جامعۀ فرانسه به عنوان دهن کجی به فرهنگ فرانسه انگاشته شده و این جامعه با آن برخورد میکند.
برای چنین زنانی، داعش میتواند راه فراری باشد از کشوری که در آن لازمۀ شهروندی برابر با کنار گذاشتن واجبات دینی است. با این دیدگاه، وقتی که داعش هویت ملی را رد میکند، و میگوید که هویت دینی ورای همۀ مرزهاست، میتوان جاذبۀ آن را برای این زنان سرخورده درک کرد. ام لیث در وبلاگش شرح میدهد که در قلمروی تحت اختیار داعش، زنان به خاطر حجاب اسلامی تمسخر نمیشوند و فقط با “احترام و شرف” با آنها برخورد میشود.
در مجموع شاید برای مایی که در خانه و کشور خود نشسته ایم و اخبار متوحشانه این گروه را پی گیری می کنیم، درک پیوستن جوانان و زنان از هر طبقه ای به داعش سخت باشد، اما همیشه دلیلی برای انحراف هست!
ایران خبر/