نیمه پر/ انسانهای زمانه هرچه که با دستیابی به علم و فنآوری به افقهای جدیدی از دانش و آگاهی اشراف یابند و همان را نیز پایه و اساس فزونی دانشهای بعدی قرار دهند، بیش از گذشته خود را تشنه و نیازمند دانستههای جدید و اوج گرفتن به سوی قلههای کشف و انکشاف مییابند.
اشتهای سیریناپذیر انسان در جهانی که مالامال از پرسش و ظرفیتهای رازگشایی با مجموعه علوم و دانش است، با ابهامزدایی پیرامون چگونگی پیدایی اشیاء و موجودات و روابط بین آنها و نابودی تدریجیشان، که مقدمه حیات بعدی است، به پاسخ اقناعی و متقاعدکننده نمیرسد؛ چرا که همه هستی و کل کائنات در یک رابطه علی و معلولی جویای یک پاسخ برای “چرایی خلقت” میباشند و محققا همه معرفتهای الهی و بشری آمدهاند تا به این پرسش بزرگ خلقت جواب گویند؛ که در این زمینه رجوع به دنیایی از سخنان ساده و پیچیده مرتبط با آن پرسش، گویای اهتمام ذاتی انسانها به رفع نیاز هویتی خود در چرایی خلقت خویش است.
در صورت نیل به این پاسخ منطقی و قانع کننده است که تعارضات مکمل و جدالهای ستیزنده و رویاروییهای بظاهر بقاء جویانه مفهوم مییابند و زندگی انسانها، که اساس و بنیان خلقت موجودات بر تعالی و تکامل این بهانه خلقت است، معنا پیدا میکند.
در جغرافیای پهناور فلسفی ادیان و مکاتب انسانی، که واقعا به چرایی خلقت انسان پرداختهاند، راه میانبر برای رسیدن به محصول و نتیجه شایستهترین دین و مکتب پاسخگو به پرسش فوق، که رویت این آموخته و مشاهده عالمانه و محققانه به این عصاره اندیشه اسلامی، اوج شادمانی و دنیایی از مفهوم تعالی بخش را به انسانها هدیه میدهد و او را سفیر رسالتهای بزرگ انسانی میسازد، ثمره غدیر خم یعنی امیرالمومنین حضرت علی(ع) است.
او، که بعنوان روح قرآن –این بزرگ معجزه جاودان پیامبر اعظم(ص)- نمونه کامل و محصول جامع اسلام است، بهترین و عالیترین پاسخ همه محققان منصف تاریخ در علل خلق آدم و عالم به ارجمندترین شکل میباشد. زندگی این روح خدایی با زوایای لحظه به لحظه وقایع و رخدادهای خود، آسمانیترین نشانهها برای زیست الهی انسان و نیل به سعادت و آرامش حقیقی در ساحل هستی است.
حضرت علی(ع)، ثمره آمال و آرزوهای ادیان و گواه فضیلت و برتری اسلام و نمونه تربیتی نبی مکرم اسلام(ص) و شاهد و حجت بلیغی برای همه انسانها از سوی خداوند مهربان است.
وجود و زیست ۶۰ و اندی ساله او در کره خاکی، فصل مشبع هستی شناسی و راز سر به مهر خلقت کائنات است. حضرت حیدر، عصاره زیبائیها و شرافت ارزشها و قلهنشین همه فضیلتها و کرامتهاست.
او ترجمان حضور الله العلی الاعلی در زوایای خلقت موجودات میباشد. مولیالکونین، آئینه تمامنمای رسول الله(ص) در تابناکی رحمانیت و رحیمیت ذات اقدس اله است. آنچنان اندیشید و زندگی کرد که معیار حق و حقیقت و سنگ زیرین عدالت و عین معنویت و ستیغ مروت و مردانگی و عیار حقیقی فتوت و جوانمردی گردید، بگونهای که امام و مقتدایش رسول الله(ص)، ذکر نام او را موجب تابش نور خداوند بر جماعت مومنان و پیروی از او را مستوجب بهشت و عالیترین درجات عالمیان میداند.
او، تنها کسی است که خداوند مقدسترین و با فضیلتترین زن عالم را برای همسری او آفرید. جانشینی و امامت پس از پیامبر خاتم(ص) را تنها به او سپرد. پیروان راستین او را از فائزون و رستگاران قرار داد. پذیرش هر راستی و درستی را در ولایتپذیری از او شرط گذارد. کوثر را در اختیار او قرار داد. او را مولا و امام زهرایش نمود، هم آن زهرایی که پیامبر(ص)خشنودی و خشم او را خشنودی و خشم خداوند دانست. حضرت علی(ع) در چنان جایگاهی نزد خداوند قرار دارد که اساس و ذات هر حلاوت و هدایت مقید به ولایت او و اولاد
معصومینش شده است. بدین جهت، باید کوچکترین تفریق با او را در نکبت و ظلالت و تباهی مکتوم دانست.
بی رهروی از او و بی مهر عاشقانه از او، هیچ راه و هیچ عشقی به سرانجام نمیرسد. با اوست که محبت، مقدس و دوست داشتنی میشود. با اوست که راه پیامبران مختوم به معنویت، عدالت و هدایت میگردد. تنها و ناشناخته زیست و ناشناخته و در کمال مظلومیت به شهادت رسید و طولانیترین مظلومیت تاریخی را پس از شهادت همچنان بعنوان فرازی برجسته از زندگانی خود و خاندان خویش عامل درنگ و تفکر بشریت قرار داد تا دستمایه شوریدگی علیه ناراستیها و عمود خیمههای معنویت، عدالت و عقلانیت باشد.
در جهاد اکبر با نفس و در مبارزه دائمی با شهوات و جاذبههای فریبای این جهانی به برکت خودسازیها و تزکیههای مستمر و عبادتهای خالصانه به اوجی رسید، که در کمال تواضع و فروتنی، خود اذعان به استیصال ابناء بشر در مثل او شدن میکند، لیکن پیمودن این مسیر را به عموم توصیه مینماید تا از این طریق به جایی رسند که دیدن فرض محال خداوند، در ایمانشان ذرهای تاثیر بجا بگذارد.
در قبال عبادت سه گانه: تجار، بردگان و ابرار، پرستش از سر معرفت، بصیرت و آزادگی را به دیگران دلالت میکند. دنیا و مافیها را تنها برای کسب رضای خداوند و تقرب جستن به سوی او، واجد ارزش میداند و معتقد است که کل دنیا و ذخارف آن، ارزش برداشتن گندمی از دهان مورچهای برغم عدالت را ندارد. همهی عمر خود، از دوران کودکی تا لحظه آخرین زندگی را وقف اسلام و نجات بشریت از چنگال جهل و فساد نمود. رشحه ای از صفات مطلق باریتعالی بود. از شفافیت وجود و بلوری اخلاصش میتوان عظمت خداوند در
عرصههای مختلف را به نظاره نشست. متهجد و عابد شب، شیر ژیان روز در برابر ظلم و بیعدالتی و نقض اصول اسلامی بود.
عظمت طلوعش را خداوند در محبوبترین مکان زمین، کعبه و خانه خود، قرار داد تا با عظمت و قدسیت این خاستگاه، بخشی از جایگاه این مولود و خورشید تابناک علویت عرشی را بیان بدارد چنانکه مکان عروجش را.
اشجع الناس، که ترس در وجود او راهی نداشت و شهامت او را باید از دلاوران و جنگآوران و فیلافکنان عرب پرسید، در برابر اشک یتیمان چنان خضوع خدمت به خود میگرفت که ذرهای در الهی بودنش جای تردید حتی برای دشمنانش باقی نمیگذاشت.
او که بهترین بود، در بینظیرترین جایگاه پس از شهادت قرار گرفت و حال مائیم و بشریت مغبون. او عزیزترین خانواده و عالیترین فرمول نیک بختی و سعادت را برای همه بشریت ارائه داد و این مائیم و مظلومیت او.
حضرت اسداللهالغالب، قربانی بیظرفیتیها و بچگیهای بزرگ نمایان پرمدعی شد و هزینه پرداختی بشریت، قرنها عقب ماندگی از آرمان بلند آن مرد آسمانی بود. اتحاد مستکبران عالم و ارتجاع عرب در خلق خناسانی همچون داعش و جبهه النصره یادآور قاسطین و ناکثین و مارقین است و امروز، ظواهرو علائم نشان میدهد که تجربههای آن دوران، بصیرتی را برای پیروان کنونی آن حضرت بوجود آورد تا دیگربار علی زمانه خود را با تمام قدرت یاری دهند و انتقام بیبصیرتی آن دوران را در دوره کنونی از شیاطین خبیث زمانه و اذناب پست آنان بگیرند.
بنابراین، تاریخ در انقلاب اسلامی ما تکرار نخواهد شد تا هزارههای دیگر هزینه خون دل خوردنها تجدید نشود. بزرگترین پیام تاریخ، پناهجویی بشریت به خیمه ولایت و امامت است تا اضمحلال کفر و استکبار برای حاکمیت حق و عدالت تحقق یابد. بعونه و نصرته
بلاغ/