
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» این حمله، خطی سرخ را در نظم جهانی پاره کرد؛ نظم جهانیای که سالها ساختارهای بینالمللی، نهادهای نظارتی و روایتهای رسمی غرب بر آن استوار بودند.
اما آن شب، همهچیز فرو ریخت. جنگ آغاز شد، اما نه فقط در آسمانها، بلکه در ذهنها، در قاب دوربینها و در ساختار گفتمان. روایت رسمی غرب ساده و یکسویه بود «ایران تهدید است؛ اسرائیل در حال دفاع.»
جهان دیگر آن نگاه ساده و یکطرفه گذشته را نمیپذیرفت. جهانی که سالها ظلم و جنایت رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را دیده بود و خشم فروخورده جهانیان از کشتار وحشیانه و نسلکشی مردم غزه را هر روز به چشم میدید؛ خشم مقدسی که نه فقط میان مسلمانان، بلکه در سراسر جهان گسترده شده بود.
شبکههای اجتماعی روایت رسمی دولتها را قطعهقطعه کردند. در میدان نبرد دادهها، افکار عمومی جهانی با دیده تردید به هژمونی روایت غرب نگاه کرد. در همان لحظات، در تلآویو، ۲۰۰ هزار نفر فریاد زدند «نتانیاهو اسرائیل را نابود کرد!»
نه برای حمایت از جنگ، بلکه علیه دروغ روایت رسمی. در همانجا صدای جنوب جهانی بلند شد. ترکیه اعلام کرد: دفاع ایران مشروع است. پاکستان گفت: ایران برادر ماست و آماده دفاع از آن هستیم.
این صداهای جدید، دقیقاً صدای ترک عمیق شده در بدنه هژمونی رسانه و روایتهای غربی بود. روایتهای جدید برخلاف جریان غالب و پروتکلهای کهنه غربی بودند. این جنگ، ما را با یک حقیقت تکاندهنده مواجه کرد «اعتماد به رسانههای بزرگ غربی فروپاشیده است».
مردم جهان خوشحالی خود از سقوط موشکهای ایرانی بر ساختمانهای اشغالگران را میتوانی در بازدید بیش از یک میلیاردی و میلیونها لایک و بازنشر کلیپ کوتاه یک هنرمند آمریکایی در اینستاگرام، که با عنوان «بوم بوم اسرائیل» منتشر شد، ببینی؛ جهانی که اینبار از قدرت ایران و شکست سگ نگهبان نظام سلطه در خاورمیانه، یعنی اسرائیل، ابراز خوشحالی میکرد.
این بود که وحشتی دردناک بر اندام امپراتوری روایتسازان غربی افتاد. روایت غرب از ذهنها فرو ریخت و در دل این بینظمی، الگوهای جدیدی از تعامل شکل گرفتند. دیپلماسی رسمی جای خود را به دیپلماسی شبکهای داد؛ نه از دهان وزیر خارجه، بلکه از دهان یک کاربر شبکههای اجتماعی، نه در شورای امنیت، بلکه در نظرات یک پست.
نظریهپردازان این لحظه را «گذار از جامعه صنعتی به جامعه شبکهای» مینامند، جایی که قدرت دیگر در تانکها نیست، بلکه در تگها و ترندهاست «سپر دفاعی اسرائیل شکست خورد…»
حقیقت؟
این حقیقت رسانهای شده بود که رژیم اشغالگر را به بحران مشروعیت رساند. افکار عمومی، با تصاویر نه با بیانیهها، قضاوت کرد و آنچه شکست خورد، تنها آهن و بتن نبود؛ بلکه «اعتماد به روایت رسمی غرب» بود.
فوکو میگفت: هر دانشی، قدرتی است و هر قدرتی، دانشی. جنگ اسرائیل علیه ایران بار دیگر این جمله را زنده کرد. اکنون، در سایه این رویداد، جهان در آستانه یک دگردیسی است.
نظم ارتباطی غرب ترک برداشته است. روایتها دیگر تکقطبی نیستند و مشروعیت دیگر از رسانههای بزرگ نیست؛ بلکه از مردم، از افکار عمومی و از همبستگی گفتمانی نشأت میگیرد.
این فقط یک جنگ نبود بلکه شکست گفتمانی بود که این قرن را قرن پیروزی نظام غربی و تمدن غالب غرب در برابر دیگر تمدنها میدانست و شاید… رونمایی از قدرتی جدید روایتساز در رسانهها باشد، قدرتی که زمینه اقبال گسترده جهانی را یافته است و نقشآفرینی ما را برای ساخت ایران قوی در این عرصه ضروری میسازد.
و اکنون باید گفت «سلام بر آغاز جهانی ظهور قدرت ایران در عصر روایتها و ارتباطات رسانهای.»
یادداشت: مهدی صفرزاده افروزی کارشناس سیاسی