به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» به نقل از راه دانا؛ از دیرباز، ایران زادگاه هنرمندان و صنعتگران بزرگی بوده است که با دستان پرتوان خود، آثاری جاودانه و بیمانند خلق کردهاند. آثاری که نماد فرهنگ، هویت و تمدن پرافتخار ایرانی است و نقش مهمی در شکلگیری و حفظ فرهنگ کشور داشته است.
صنایعدستی ایران، که از جمله مهمترین بخشهای هنر و صنعت در این کشور هستند، نقش عمدهای در تعریف و تثبیت فرهنگ و هویت ملی ایرانیان داشتهاند. این صنایع نهتنها بخش اصیلی از فرهنگ ایران را بازتاب میدهند، بلکه بهعنوان یکی از عوامل اصلی اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی، در تاریخ معاصر و گذشته ایران، همواره مورد توجه ویژهای قرار گرفتهاند.
فرش دستباف، منبتکاری، میناکاری، قلمزنی، چرمدوزی، شیشهگری، و سفالگری تنها برخی از هنرها و صنایعدستی هستند که در ایران رونق یافته و به شهرت جهانی رسیدهاند. این آثار هنری، که هرکدام دارای ویژگیها و خصوصیات منحصربهفرد خود هستند، نمونههای بارزی از ظرافت، دقت، و تعهد هنرمندان و صنعتگران ایرانی به ارث هنری و فرهنگی خود محسوب میشوند.
ایران، با یک تاریخچهی غنی و فرهنگی چند هزار ساله، میزبان متنوعترین و زیباترین صنایعدستی در جهان است. این صنایعدستی، نهتنها بخش مهمی از هویت فرهنگی ایران را تشکیل میدهند بلکه نقش عمدهای در اقتصاد کشور نیز دارند و در انواع مختلفی ارائه میشوند.
این صنایعدستی، که هرکدام دارای ویژگیهای منحصربهفرد و تاریخچهای غنی هستند، نهتنها در داخل کشور بلکه در سراسر جهان شناخته شدهاند. ارزشهای فرهنگی، هنری و حتی روانشناختی که در این آثار نهفته است، آنها را فراتر از یک محصول اقتصادی معمولی قرار داده و به یادگاری از هویت ایرانی تبدیل کرده است.
تاریخچه صنایعدستی ایران، شاهد تلاقی گذشتهی رنگین و آیندهای پرامید است. این هنرها و صنایع، نهتنها بخش ارزشمندی از هویت فرهنگی و تاریخی کشور ما هستند، بلکه میتوانند بهعنوان پلی مهم در پیوند با دنیای مدرن و آیندهای روشن عمل کنند.
هنرمند پرمایه ولی بیادعای صنایعدستی با اتکاء به منبع اصلی نور و زیبایی و با اعتقاد راستین به خدمت به جامعه و حفظ ارزشهای بنیادین آن، آثاری را پدید آورده و میآورد که نهتنها نیازهای فیزیکی، زیستی و مصرفی مخاطبان خود را تأمین میکند بلکه فراتر از آن هدایتگر دنیایی سرشار از لطافت، ظرافت، معنویت و ارزشهای فرازمانی و فرا مکانی بوده تا بتواند به سهم خود در مصرفکننده و مخاطب، حرکت به سمت و سوی جهانی دیگر – که ارزشهای مادی در آن حکمفرما نبوده و ارزشهای متعالی و مقدس جایگاه واقعی دارد – سوق دهد.
هنرمندان عرصهی صنایعدستی با بهکارگیری نگارههای آشنا و رنگآمیزیهای مألوف و مفهوم، به لایههای ذهنی و شخصیتی مخاطبان خود راه مییابند و در آن تأثیر گذاشته و آن را متحول میسازند. با نگارهی «بته»، سرو خمیده را یادآور میشوند، با طرح «لچک و ترنج» و مرکزیت بخشیدن به آن، یادآور زایش و رجعت تمامی موجودات و همهی نیروهای موجود در عالم به مبدأ آفرینش میشوند. با طرح «محرابی»، عبادت خالصانه و مخلصانه به درگاه حق تعالی را متذکر میشوند. با نگارهی «لوزی» حوض و آب و با نگارهی «گندم» برکت و با طرح «خورشید»، درخشندگی و تابندگی و با طرح «خورشید آریایی» چهار فصل، عناصر اربعه و… را تداعی میکنند و با طرح «گل و مرغ» بهار و روزگار خوش و شادمانی را متذکر میشوند و پیشکش میکنند. وجود بیش از هزاران طرح، نقش و نگاره در بیش از دویست رشتهی صنایعدستی ایران و صدها رنگ و رنگآمیز که همه و همه مؤید آن است که هنرهای سنتی و صنایعدستی ایران بر پایههایی استوار از عشق، معنویت، معرفت و بهراحتی کلام فرهنگ معنوی، بومی و مردمی قرار دارد.
پایههایی که تندباد حوادث، طغیانها، ویرانگری و چپاولها نتوانسته است به آن لطمهای وارد سازد چرا که همین عوامل و ارزشهای فرهنگی بوده که حتی فاتحان نظامی بیگانه را تحت تأثیر قرار داده تا همچنان زمینههای تداوم صنایعدستی بهعنوان تولید شاخص فرهنگی این مرز و بوم را مهیا ساخته و یا تعمیق و گسترش دهد. آنچه طی قرون هشتم و نهم هجری قمری در دورههای ایلخانی و تیموری بر هنر ایران رفته است خود شاهد مثال و گویای حقیقت است. ایرانشناسان و متفکران و پژوهشگران خارجی که پیرامون هنر و معماری این سرزمین به کاوش، بررسی و تحقیق پرداختهاند همگی بر ذوق، سلیقه و قدرت زیباشناسی هنرمندان هنرهای سنتی و حسن سلیقه و توانمندی درک و شناخت زیبایی و هنر دوستی جامعهی ایرانی اتفاق نظر داشتهاند. و گفتهاند که ایرانیان مردمی هستند که یا خود هنرمندند و یا دوستدار و مشوق هنر و هنرمند هستند و این چیزی نیست جز آن که بپذیریم اساساً معنویت، کمالخواهی و حقیقتجویی در ذات و قاموس جامعهی ایرانی قرار دارد و حوادث کوچک و بزرگ و بیتوجهیها و غفلتهای ناآگاهانه نیز نمیتواند در این رهگذر تأثیر سرنوشتساز باشد.
در سالهای اخیر موضوع جلب گردشگر و توسعهی صنعت توریسم که از آن با صنعت بدون دود یاد شده است مورد توجه جدی قرار گرفته است. بدیهی است این مهم حتی ضرورت داشت که طی دهههای گذشته نیز مورد عنایت قرار گیرد. نکتهی حائز اهمیت آن است که در این خصوص باید ضمن بسترسازی مناسب برای جلب گردشگران خارجی و ایجاد امکانات رفاهی اقامتی، ایاب و ذهاب، نقل و انتقال کالاها و خدمات و برنامهریزی دقیق برای بازدید از اماکن باستانی و آثار دیدنی میبایست بازدید از مراکز تولید صنایعدستی و زمینهسازی و برقراری تسهیلات برای عرضهی این گونه آثار به گردشگران خارجی یعنی فروش آثار صنایعدستی که هر یک میتواند بهعنوان سفیر فرهنگی ایران تلقی شود در دستور کار قرار گیرد. بدیهی است در این زمینه هم باید ارزشهای فرهنگی و هنری صنایعدستی یعنی حفظ اصالت و کیفیت مطرح باشد تا این گونه آثار برای گردشگران خارجی و به هنگام بازگشت به کشورشان یادآور سرزمینی باشد که انسانهای آن معرفت، معنویت و عشق به خدا و گفتگوی راستین بین فرهنگها و تمدنها را سرلوحهای اعمال، گفتار و کردار خود قرار دادهاند.
صنایعدستی، با ارزشهای فرهنگی و تاریخی خود، میتوانند نقش مهمی در تقویت هویت ملی و فرهنگی ایران داشته باشند. این محصولات، نهتنها نمادی از هنر و خلاقیت ایرانی هستند، بلکه میتوانند در ترویج فرهنگ و هنر ایرانی در سطح جهانی نقش بهسزایی ایفا کنند.
از سوی دیگر، با توجه به تحولات جهانی و گسترش فناوریهای نوین، صنایعدستی میتوانند از این فرصتها برای گسترش و توسعه استفاده کنند. استفاده از پلتفرمهای دیجیتالی برای بازاریابی، ارتقاء فرآیندهای تولید با استفاده از فناوری، و توجه به استانداردهای بینالمللی میتواند به این صنایع کمک کند تا در بازارهای جهانی رقابت کنند و جایگاه بهتری کسب کنند.
همچنین، با تمرکز بر پایداری محیط زیست و اجتماعی، صنایعدستی میتوانند نقش موثری در حفظ محیط زیست و ارتقاء شرایط اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی داشته باشند. این امر نهتنها به تقویت اقتصاد کشور کمک میکند، بلکه میتواند به بهبود تصویر کشور در عرصه بینالمللی نیز کمک کند.
در نهایت، صنایعدستی با استفاده از ترکیبی از دانش گذشته و فناوریهای آینده، میتوانند پلی محکم بین گذشتهی افتخارآمیز و آیندهی روشن ایران باشند. این هنرها و صنایع، نهتنها میراثی ارزشمند از گذشته هستند، بلکه میتوانند بخش مهمی از رشد، توسعه، و آیندهی درخشان اقتصاد و فرهنگ کشور ما باشند.
انتهای خبر/