پایگاه خبری تحلیلی رامسرنوین
  • گزیده اخبار :
  • سه شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴ , Tuesday 24 June 2025
    Ramsarnovin.ir
    آرشیو سایت





  • کد مطلب : 25090
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • تاریخ انتشار خبر : ۲۰ خرداد, ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۴
  • شما اینجا هستید :آخرین اخبار > ویژه ها
  •   

    بدعـت یا نوآوری علیه دیـن

    بدعت به معنای «نوآوری» در چیزی است که برای آن مثل و سابقه‌ای نباشد؛ از همین‌رو یکی از نام‌های الهی «بدیع» است چراکه خلقت‌های الهی بدون پیشینه و همانند و مثل از مصادیق ابتکار و ابتداع و مانند آنها است.

    به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ محمد توحیدلو/ بدعت در دین و وارد ساختن چیزی که از دین نیست به عنوان دین، از گناهان کبیره و بدترین و زشت‌ترین اعمالی است که انسان انجام می‌دهد؛ چرا که چنین شخصی «مفتری» و «ظالم» است که دین و دنیای خویش را فروخته و گرفتار زیانکاری شده و از هدایت، محبت خدا و رستگاری ابدی محروم گشته است.

    بدعت از نظر آموزه‌های قرآنی، گناهی بزرگ است که اگر به شکل «سنت» در آید و دیگران از آن پیروی کنند، نه‌تنها گناه بدعت بر دوش اوست، بلکه هر‌کسی که به پیروی از وی از آن سنت بدعت‌آمیز عمل کند‌، «وزر» و تبعات آن گناه بر دوش اوست.  پیامبر خدا‌(صلى الله علیه و آله) ‌می‌فرماید: إیّاکَ أنْ تَسُنَّ سُنّهَ بدعهٍ؛ فإنَّ العبدَ إذا سَنَّ سُنّهً سیّئهً لَحِقَهُ وِزْرُها و وِزْرُ مَن عَمِلَ بها؛ مبادا سنّتى را بدعت گذارى؛ زیرا اگر بنده سنّت بدى را به وجود آورد گناه آن و گناه کسى که به آن عمل کند به گردن اوست.(بحار‌الأنوار،‌ ج ۷۷‌، ص ۱۰۴‌، حدیث ۱‌)

    مفهوم اصطلاحی بدعت

    بدعت به معنای «نوآوری» در چیزی است که برای آن مثل و سابقه‌ای نباشد؛ از همین‌رو یکی از نام‌های الهی «بدیع» است؛ زیرا خلقت‌های الهی بدون پیشینه و همانند و مثل از مصادیق ابتکار و ابتداع و مانند آنها است.
    در آیات قرآن واژه «بدع» و مشتقات آن برای خدا به همین معنا به‌کار رفته است(بقره، آیه ۱۱۷؛ انعام، آیه ۱۰۱)؛ واژه «ابتداع» در آیه ۲۷ حدید نیز به همین معنای اصطلاحی به‌کار رفته که «ادخال ما لیس من الدین فی الدین» است؛ زیرا اهل رهبایت از مسیحیان، چیزهایی را در قالب نوآوری در دین ایجاد کرده و به دین نسبت دادند که خدا آن را جزو شریعت آسمانی نمی‌داند.

    باید توجه داشت که در آموزه‌های قرآن، همین معنا و مفهوم اصطلاحی بدعت در دین، با واژگانی دیگر چون «افتراء» به خدا بیان شده است؛ چنان‌که بدعت‌های اهل جاهلیت یا اهل کتاب در شرایع آسمانی و نسبت به اموری چون تحریم برخی از چیزها مانند جنین شتر و گاو یا بحیره یا تحریم گوشت شتر و گاو یا برخی از محصولات کشاوری یا تغییر در ماه‌های حرام یا ظهار نسبت به زن یا اطلاق فرزند به فرزندخوانده و مانند آنها از مصادیق همین بدعت اصطلاحی است که خدا از آن به عنوان «افتراء» و «قول کذب» به خدا دانسته و به مبارزه با آن پرداخته است.(انعام، آیات ۱۴۴ تا ۱۳۸؛ توبه، ایه ۳۷؛ احزاب، آیه ۴؛ آل عمران، آیات ۷۵ و ۷۸)
    بنابراین، برای کشف و استنباط نگرش قرآنی به امر بدعت اصطلاحی نباید تنها به واژه «بدع» و مشتقات آن بسنده کرد، بلکه باید به واژگان و جملاتی دیگر چون «افتری علی الله کذبا»(انعام، آیه ۱۴۴)، «افتراء علیه»(انعام، آیه ۱۳۸)، «یقولون علی الله الکذب»(آل عمران، آیه ۷۸)، «یقولون هذا من عندالله»(بقره، آیه ۷۹ و مانند آنها نیز مراجعه کرد.

    عوامل، آثار و کیفر بدعت

    بدعت در دین حرام و گناهی است که مجازات آن عدم رستگاری و سقوط در چاه «ویل» دوزخ است.(بقره، آیه ۷۹؛ نحل، آیه ۱۱۶) پیامبر خدا می‌فرماید: شَرُّ الاُمورِ مُحْدَثاتُها‌، ألاَ و کُلُّ بِدعهٍ ضلالهٌ، ألاَ و کلُّ ضَلالهٍ ففی النّارِ؛ بدترین امور آن است که بدعت باشد‌، بدانید هر بدعتى گمراهى است‌، بدانید که هر گمراهى فرجامش آتش است.(الأمالی للمفید‌، ص ۱۸۸‌، حدیث ۱۴)

    بی‌گمان چنین مجازات و کیفر سخت برای بدعتگذاران برای آن است که آنان با بدعت‌های خویش دین خدا را به سخره گرفته و نه‌تنها بستر دین‌زدایی از جامعه را فراهم می‌کنند، بلکه حتی با برخی از نوآوری‌های خویش، دین «سهله و سمحه» را به دینی سخت و دشوار تبدیل می‌کنند که اکثریت مردم طاقت عمل بدان را ندارند و این‌گونه گرفتار خیانت نسبت به دینداری می‌شوند یا بدتر از آن گرفتار «فسق» می‌شوند؛ چنان‌که بدعت رهبانیت در مسیحیت این‌گونه اهل رهبانیت را به فسق کشاند.(حدید، آیه ۲۷)

    از نظر قرآن، اهل بدعت تحت تاثیر هواهای نفسانی و وسوسه‌های شیطانی گرفتار «سفاهت» شده و از رشد عقلی باز می‌مانند.

    از همین‌رو بسیاری از اهل بدعت گرفتار اسراف در زندگی می‌شوند که می‌تواند اسراف در اعتقاد همانند شرک یا اسراف در امور جنسی مانند لواط و مساحقه و مانند آنها باشد. از نظر قرآن، قوم لوط اهل بدعت در مسئله جنسی بودند به طوری که به همجنس‌گرایی اقدام کردند که هیچ پیشینه‌ای نداشت و آنان بدعتگذار در این امر بودند.(اعراف، آیات ۸۰ و ۸۱؛ عنکبوت، آیات ۲۸ و ۲۹)

    خاستگاه بدعت دو امر اساسی بی‌عقلی و بی‌علمی، یعنی جهالت عقلی و جهالت علمی است؛ زیرا اهل افتراء و بدعت چیزهایی را به خدا و دین خدا نسبت می‌دهند که فاقد عقلانیت و علمیت است. از همین‌رو قرآن از اهل بدعت به عنوان «سفها بغیر علم»(انعام، آیه ۱۴۰) یاد می‌کند که فقدان عقلانیت و علمیت موجب می‌شود تا گرفتار بدعت در دین و نسبت آن به خدا شوند.

    بر‌اساس آموزه‌های قرآن، افزون بر سفاهت و بی‌عقلی(انعام، آیه ۱۴۰؛ مائده، آیه ۱۰۳)، کفر(مائده، آیه ۱۰۳)، پیروی از هواهای نفسانی(انعام، آیات ۱۱۹ و ۱۴۸ و ۱۵۰) و پیروی از وسوسه‌های شیطانی(بقره، آیات ۱۶۸ و ۱۶۹؛ نساء، آیات ۱۱۷ و ۱۱۹؛ انعام، آیه ۱۴۲) و مانند آنها از عوامل اصلی بدعتگذاری است.

    البته هدف بدعتگذاران می‌تواند دستیابی به بهره ناچیز دنیوی(بقره، آیه ۷۹؛ نحل، آیات ۱۱۶ و ۱۱۷) و توجیه رفتارهای نادرست همانند نقض تعهدات اجتماعی خود(آل عمران، آیه ۷۵) و مانند آنها باشد.

    چنین افرادی انسان‌های گمراه هستند که هیچ بهره‌ای از هدایت نبرده اند؛ بنابراین فاقد دینداری اند‌، هر چند که مدعی دین و شریعت و عمل به آن باشند.(انعام، آیات ۱۴۰ تا ۱۴۲) از همین‌رو خدا از آنها به عنوان محرومان از هدایت الهی یاد می‌کند که از چنین نعمتی محروم شده‌اند.(همان)

    به سخن دیگر، اهل بدعت اصولا بر‌اساس دین و تعالیم و آموزه‌های وحیانی خدا عمل و رفتار نمی‌کنند هر‌چند که مدعی دینداری باشند و تظاهر به شریعت کنند؛ زیرا آنان دوست ندارند تا مطابق آموزه‌های دینی عمل کنند.(مائده، آیات ۱۰۳ و ۱۰۴) لذا خدا آنان را تهدید به عذاب الهی و دوزخ می‌کند تا دست از این رفتار زشت بردارند.(بقره، آیه ۷۹؛ انعام، آیات ۱۳۸ و ۱۳۹)

    اهل بدعت گرفتار «خسران» بوده(انعام، آیه ۱۴۰)، و به سبب تعدّی و تجاوزگری‌، از محبت الهی محروم شده(مائده، آیه ۸۷) و در نهایت از رستگاری ابدی بی‌بهره می‌شوند.(نحل، آیه ۱۱۶)

    همکاری با اهل بدعت و مبارزه با آنان

    ماموریت پیامبر(ص) و عالمان دین، مبارزه با بدعت‌های دینی و تحریم‌ها و تحلیل‌های برخاسته از اوهام بشری با استفاده از عقل و علم الهی است که به نور هدایت فطری و نقل وحیانی در اختیار آنان است. (اعراف، آیات ۳۲؛ انعام، آیات ۱۴۳ تا ۱۵۰)

    مؤمنان نه‌تنها باید به مخالفت و مبارزه با بدعت و بدعتگذاران بپردازند، بلکه از هر‌گونه رفتاری که موافقت و سکوت در برابر آنان را به نمایش گذارد اجتناب کنند.

    اصولا از نظر قرآن، مؤمنان باید در کارهای نیک و تقوا با هم همکاری کرده و از تعاون در کارهای تجاوزگری و گناه پرهیز کنند.(مائده، آیه ۲)

    بنابراین، هر‌گونه کتمان حق یا سکوت می‌تواند به عنوان گناه باشد؛ زیرا بر همگان است تا در چارچوب عقل و علم به امر ‌به‌ معروف و نهی از منکر قیام کنند تا گرفتار خشم الهی نشوند، چنان‌که اهل سکوت نسبت به اصحاب سبت، همانند قانون شکنان و بدعتگذاران‌، دچار مسخ به بوزینه شدند.(اعراف، آیات ۱۶۳ تا ۱۶۶)
    بر مؤمنان است تا به مبارزه با اهل بدعت بپردازند. از جمله شیوه‌های مبارزه، روىگردانی از بدعتگذار است؛ چنان‌که پیامبر خدا می‌فرماید: إذا رأیتُم صاحِبَ بِدعهٍ فاکْفَهِرّوا فی وجهِهِ؛ هرگاه بدعتگذارى را دیدید، به او رو تُرش کنید. (کنز‌العمّال: ۱۶۷۶ )

    همچنین پیامبر خدا می‌فرماید: مَن تَبَسّمَ فی وجهِ مُبتَدِعٍ فقد أعانَ على هَدمِ دِینِهِ؛ هر کس به روى بدعتگذار لبخند بزند، به نابود کردن دین خود کمک کرده است.(بحار‌الأنوار، ج ۴۷‌،ص ۲۱۷‌، حدیث ۴)

    در جایی دیگر ایشان می‌فرماید: مَن أرْعَبَ صاحِبَ بِدعهٍ مَلأَ اللّه ُ قلبَهُ أمْنا و إیمانا؛ هر‌کس بدعتگذارى را مرعوب سازد خداوند قلب او را از آرامش و ایمان پر می‌کند.(کنز‌العمّال: ۵۵۹۸)

    بر‌اساس آموزه‌های وحیانی، وظیفه علما به هنگام پدید آمدن بدعت‌ها سنگین‌تر است؛ چنان‌که پیامبر خدا‌(ص) می‌فرماید: إذا ظَهَرتِ البِدعُ فی اُمّتی فلْیُظهِرِ العالِمُ علمَهُ‌، فمَن لَم یَفعلْ فعَلَیهِ لَعنهُ اللّه؛ هرگاه بدعت‌ها در میان امّتم پدیدار شوند بر عالِم است که علم خود را آشکار سازد؛ هر کس چنین نکند، لعنت خدا بر او باد.(الکافی‌، ج۱‌، ص ۵۴، حدیث ۲‌)

    در کتاب روایی وسائل الشیعه‌ـ به نقل از یونس بن عبد الرحمان‌ـ از امام باقر‌(ع) و امام صادق‌(ع) روایت شده که فرمودند: إذا ظَهَرتِ البِدعُ فعلَى العالِمِ أن یُظهِرَ عِلمَهُ‌، فإنْ لَم یَفعلْ سُلِبَ نورَ الإیمانِ؛ هرگاه بدعت‌ها سر برآرند، عالِم باید علم و دانش خود را آشکار سازد و اگر چنین نکند، نور ایمان از او سلب مى شود.(وسائل‌الشیعه‌، ج ۱۱، ص ۵۱۱‌، حدیث ۹‌).

    عامل بدعتگذاری

    افزون بر هواهای نفسانی، وسوسه‌های شیطانی است که عامل اصلی بدعتگذاری است. ابلیس سلطه‌ای بر انسان ندارد مگر آنکه انسان خود ولایت و سلطه او را بپذیرد(ابراهیم، آیه ۲۲) که البته ابلیس برای ایجاد سلطه از هر ابزار حق و باطلی استفاده می‌کند تا جایی که با سوءاستفاده از مقدسات و سوگند دروغ به خدا، حضرت آدم(ع) را وسوسه کرد تا بر خلاف حکم الهی از میوه درخت ممنوع بخورد و ضمن از دست دادن پوشش و گرفتار شدن به برهنگی از بهشت خویش هبوط کندد و اخراج شود و به شقاوت دنیوی گرفتار آید.(اعراف، آیات ۱۲ تا ۲۷؛ طه، آیات ۱۱۷ تا ۱۲۲)

    بر‌اساس آموزه‌های وحیانی، مؤمنان حتی پیامبران هرگز به خود نمی‌خواندند بلکه مردم را به خدا دعوت می‌کردند تا اهل توحید و عبودیت برای خدا باشند؛ بنابراین، کسانی که دکانی برای خویش می‌گشایند، اهل بدعت هستند؛ چنان‌که امام صادق‌(ع) می‌فرماید: مَن دعـا النـاسَ إلى نفسِه و فیهِم مَن هُو أعلمُ مِنه فهُو مُبْتَدِعٌ ضالٌّ؛ هر که مردم را به خود فرا خواند، حال آنکه در میان آنان داناتر و عالم‌تر از او هست، بدعتگذارى گمراه است.(تحف‌العقول، ص ۳۷۵‌)

    از نظر آموزه‌های اسلامی عمل بدعتگذار حتی به ظاهر دینی باشد، باطل است؛ چنان‌که پیامبر خدا می‌فرماید: إنَّ اللّه َ تعالى لا یَقبَلُ لصاحِبِ بِدعهٍ صَوما و لا صَلاهً و لا صَدَقهً و لا حَجّا و لا عُمرهً و لا جِهادا و لا صَرْفا و لا عَدْلاً؛ خداوند از بدعتگذار نه روزه‌اى مى پذیرد، نه نمازى، نه صدقه‌اى‌، نه زکاتى، نه حجّى، نه عمره‌اى، نه جهادى، نه توبه‌اى و نه فدیه‌اى.(کنز‌العمّال: ۱۱۱۵‌)

    همچنین پیامبر خدا می‌فرماید: عَملٌ قلیلٌ فی سُنّهٍ خیرٌ مِن عملٍ کثیرٍ فی بِدعهٍ؛ عمل اندک مطابق با سنّت، بهتر است از عمل بسیار که با بدعت همراه باشد.(الأمالی للطوسی‌، ص ۳۸۵ ‌، حدیث ۸۳۸‌)

    بدعتگذار به‌ویژه وقتی آن را سنت می‌کند و دیگران را به سوی آن دعوت می‌کند، توبه‌اش پذیرفته نیست؛ زیرا وزر دیگران نیز بر گردن اوست. پیامبر خدا می‌فرماید: أبَى اللّه ُ لصاحِبِ البدعهِ بالتّوبهِ؛ خداوند توبه بدعتگذار را نمى‌پذیرد.(بحار‌الأنوار، ج ۷۲‌، ص ۲۱۶‌، حدیث ۸‌).

    ​​​​​​​انتهای خبر/