به گزارش نیمه پر ،چند روزی است که از در افشانیهای مجدد علی مطهری در مجلس در یکشنبه ۲۰ دی ماه میگذرد. شاید برای خیلی ها این صحبتهای آقای مطهری تعجب آور بوده اما برای کسانی که پیگیر اتفاقات و جریانهای سیاسی کشور هستند قطعا نطق علی مطهری در برابر اظهار نظرهای قبلی ایشان کاملا معمولی بوده است.
تقریبا جایگاهی از ارکان نظام نمانده که از گزند نیشهای گفتاری و مواضع نمایندهای که خود را اصولگرا می داند، مصون مانده باشد.
وی به خود اجازه میدهد درباره همه شخصیتها و جایگاههای رسمی کشور نظر دهد و به هر که می خواهد ناسزا گفته و به علت داشتن آزادی بیان به عنوان نماینده خود را مصون از هر گونه پیگیری بداند.
سپاه پاسداران،بسیج،مجلس خبرگان،شورای نگهبان،صداوسیما،نمازجمعه،دولت،قوه قضاییه،… محمود احمدی نژاد، آیتالله جنتی، آیتالله مصباح، کوچکزاده، حسینیان، سعید جلیلی، و حتی مقام معظم رهبری جایگاهها و شخصیتهایی هستند که آقای علی مطهری به عنوان دانای کل درباره تمامی آنها دارای رساله عملیه می باشند.
علی مطهری در صحبتهای یکشنبه خود تلویحا ۹ دی امسال را روز شیطان نامیدند و دو طرف فتنه را متهم به اقدامهای تفرقه افکنانه کردند «… صدا و سیما در ایام ۹ دی بر طبل تفرقه کوبید در حالی که ۹ دی مردم فارغ از اقدامهای تفرقهافکنانه دو طرف فتنه برای وحدت به خیابان آمدند و اگر این حرکت مردم به گونهای دیگر تفسیر شود این روز یومالله نیست بلکه یومالشیطان است.»
– اینکه علی مطهری در برابر یومالله خواندن ۹دی از سوی مقام معظم رهبری لفظ یوم الشیطان را بکار برده اند برای ایشان امری طبیعی است زیرا وی قبلا نیز رهبری را بی عدالت دانسته که درموضوع حصر دچار اشتباه شده است.«… رهبری از نظر خودشان میگویند که در مورد حصر موسوی و کروبی، عدالت را رعایت کرده و به آنها لطف میکنند ولی از نظر من این مخالف عدالت است و نظر ایشان را قبول ندارم. رهبر معصوم که نیست؛ من در این مورد نظر ایشان را قبول ندارم». «… رهبری از نظر خودشان می گویند براساس عدالت حرف می زنند و بلکه به آنها لطف می کنند، اما من این نظر را در اینجا قبول ندارم و نظر متفاوتی دارم». البته وی درباره ماجرای استیضاح وزیر کار دولت دهم نیز اینچنین اظهار نظر کردهاند «…رهبری هم در آن خصوص گفتند استیضاح غلط بود؛ به نظر من استیضاح درست بود چون وزیر کار قانونگریزی و قانون ستیزی میکرد، هر کسی باید نظر خودش را به راحتی بیان کند، ما نباید از ولایت فقیه چهرهای بسازیم که مخالف آزادی و دموکراسی باشد، در جایی که حکم حکومتی نباشد، باید اظهارنظرها صورت گیرد. پیغمبر هم که معصوم بودند اینجور نبود، ما ساکت نمی شویم حرف خودمان را می زنیم» مطهری در ادامه صحبتهایش پیرامون ولایت فقیه گفت«… اگر شهید مطهری زنده بود حوادث به شکل دیگری اداره میشد» به نظر میرسد که طرز تلقی مطهریکوچک از ولایت و ولایت پذیری تا حدودی مشخص شده و نباید از گفتههایش در یکشنه کذایی تعجب نمود.
– اما در مورد ۲ طرف خواندن فتنه؛ اولا خدا را شکر که بالاخره آقای مطهری از اعتراض مدنی در سال ۸۸ به فتنه رسیدند، دوما به نظر می رسد تیر ایشان در مبرا دانستن سران فتنه از اتفاقات آن سال به سنگ خورده و سعی در قرار دادن شریک جرم در کنار آنان را دارد، به طور حتم این تیر ایشان نیز به سنگ می خورد و احتمالا سراغ تیرهای بعدی می رود.
آقای مطهری جایی نبوده که صحبت کرده باشند و به دولت قبل حمله نکرده باشند قصد دفاع از دولتهای نهم و دهم را نداریم اما اینکه در هر زمینهای به دولتی حمله شود که بنا به گفته بسیاری تاکنون هیچ دولتی در کشور به اندازه آن خدمت نکرده کمی به دور از انصاف است «… دولت در مسئله ۴.۱ میلیارد به جای مجادله و ایجاد تنش در کشور باید صداقت به خرج میداد و با اعتراف به اشتباه بانک مرکزی این موضوع را حل میکرد و ما انتظار نداریم که اقدامات دولت قبل در این دولت نیز تکرار شود.» نکته قابل تامل در این گفتهها وجود عدم صداقت در دولت قبلی است که عینا تبلیق منفی مهندس موسوی در سال ۸۸ بوده است.
آقای مطهری در قسمتی از نطقشان کارت زرد وزارت کشور درباره پوشش خانمهارا یادآور شد «… همچنین سال گذشته وزیر کشور به خاطر جدی نگرفتن مسئله عفاف و حجاب از مجلس کارت زرد گرفت و به او هشدار داده شد که از رسمیت گرفتن پوششی به نام ساپورت در خیابان جلوگیری کند اما وی این امر را به شوخی گرفته و امروز شاهد رواج آن هستیم، طبیعی است که مجلس همچنان این موضوع را دنبال خواهد کرد» صرفا جهت یادآوری به ایشان مطلبی که در جواب آیت ا… مصباح و ائمه جمعه درباره وضعیت فرهنگ نوشتند بازنویسی میکنیم «… چرا آقای مصباح در زمان دولت قبلی که انحرافات فرهنگی بیشتر از امروز بود … و یا رئیس جمهور وقت مسئله نظارت بر پوشش اسلامی را به سخره میگرفت، در آن زمان جناب آقای مصباح این مقدار عکسالعمل نشان نمیدادند و فقط به اشاراتی اکتفا میکردند.»« این مسئله درباره برخی ائمه جمعه نیز صدق میکند. برخی در زمان دولت قبل که وضع فرهنگ بدتر از امروز بود ساکت بودند ولی اکنون اعلام خطر میکنند».
شاید فقط علی مطهری میداند در چه زمانی باید به مسائل فرهنگی رسیدگی شود و شاید کس دیگری صلاحیت این رسیدگی را ندارد و حتی اگر گفته هایش بجا بود و دارای صلاحت، شاید از سر دلسوزی نبوده و احتمالا از سر حب و بغض است.«… این شائبه ایجاد میشود که حب و بغضها در اینگونه قضاوتها دخالت دارد».
مطمئنا مهمترین قسمت صحبت آقای همیشه مخالف مجلس انتهای نطقشان است که با زیرکی آنرا انتهای کارشان قرار دادند تا باقی مطالبشان جا نمانند. جایی که علی مطهری گفت:«اینجانب حصر خانگی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد را پس از پایان آشوبهای خیابانی بدون حکم قضائی همچنان خلاف اصول متعدد قانون اساسی و ادامه آن را به زیان انقلاب اسلامی میدانم و معتقدم در این زمینه شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور و قوه قضائیه کوتاهی کردهاند. همه میدانند که من هیچ تعلق خاطری به آقایان کروبی و موسوی ندارم و در انتخابات سال ۸۸ نیز به آقای رضایی رای دادم. هدف اینجانب دفاع از یک موضوع بزرگتر در نظام اسلامی است.»
دانای کل ما همین که خودش چیزی را خلاف بداند دیگر به حرف کسی یا جایی گوش نمی دهد چه رئیس شورای عالی امنیت ملی ،چه قوه قضاییه و چه شخص مقام معظم رهبری. شاید در رسم اصولگرایی ایشان خلاف حرف رهبری حرف زدن عین اصولگراییست البته اگر ایشان قائل به ولایت باشند، زیان انقلاب را فقط ایشان میفهمند و چند نفر از آقایان معلومالحال وحتما مابقی دوستان یا متوجه نیستند و یا دوستدار نظام.
در تعلق خاطر ایشان که کسی نمی تواند چیزی بگوید که امری است شخصی؛ نمیدانیم دم خروس را باور کنیم یا قسمش را در هر صورت قضاوت را واگذار میکنیم با خوانندگان.
اینکه علی آقای نوشته ما، از همه بیشتر می فهمند نیازی به اثبات ندارد، ایشان یک تنه در سال ۹۲ در سمت شورای نگهبان یکی را رد صلاحیت و دیگری را تایید و تاکید میکند درغیر این صورت مملکت به خطر خواهد افتاد « مطهری در خصوص تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی گفت: قطعاً ایشان باید تایید صلاحیت شود و اگر صلاحیت هاشمی تایید نشود اصل انقلاب زیر سوال می رود، مطهری افزود: شورای نگهبان باید مشایی را با قاطعیت رد صلاحیت کند و هاشمی را تایید».
آقای همیشه مدعی نه تنها درباره شورای نگهبان که درخصوص مجلس خبرگان هم صاحب نظر می باشند و درباره چگونگی فعالیتها و تصمیم گیریها و باید و نبایدها رابه آنها یاد میدهد. «… به طور کلی مجلس خبرگان رهبری با رویهای که از سالها قبل در پیش گرفته است خاصیتی غیر از تعیین رهبر بعدی ندارد. وارد هر مسالهای میشود غیر از مسائلی که باید وارد شود. با توجه به اینکه انشاءالله مقام معظم رهبری تا سالهای طولانی در قید حیات خواهند بود، با روند فعلی این مجلس، تاثیرگذاری آن بر فضای اجتماعی و سیاسی کشور متصور نیست. مثلا مجلس خبرگان رهبری وظیفه دارد بر عملکرد مقام رهبری و بر دستگاهها و نهادها و سازمانهای زیر مجموعه نهاد رهبری نظارت داشته باشد و رسیدگی کند امام ما هیچ اثری از این کارها نمیبینیم. این در حالی است که خود رهبر انقلاب چند سال پیش فرمودند مجلس شورای اسلامی (چه رسد به مجلس خبرگان رهبری) میتواند حتی از دفتر من تحقیق و تفحص کند. فعلا روال کار مجلس خبرگان این است که سالی دو بار دور هم جمع میشوند و ناهار و شامی میخورند و چند تهاجم به فتنهگران میکنند و چند تذکر فرهنگی به دولت یازدهم میدهند و تمام؛ این در حالی است که به وضعیت فرهنگی دولتهای نهم و دهم که در برخی حوزهها بدتر بود توجه چندانی نداشتند و این نشانه آن است که گرایش سیاسی در کار آنها دخالت دارد. به هر حال مجلس خبرگان باید به جایگاه اصلی خود برگردد». حتما متوجه شده اید که علی آقای نوشته ما در یک گفتار کوتاه اول به خبرگان یادآوری می نمایند که تحقیق و نظارت بر رهبری در حال حاضر مهمترین وظیفه آنهاست با آوردن فرمایشی از آقا متذکر می شود که باید از ایشان هم تحقیق و تفحص بعمل آید، دوم مجلس خبرگان را در حد یک دورهمی نشان داده با تمسخر ازلفظ تهاجم استفاده میکنند و در آخر برای دفاع از دولت یازدهم باز به دولت نهم و دهم حمله میکند.
درباره امانتداری در گفتار آقای دکتر مطهری که کسی شک ندارد ایشان در نامهای و در حمایت از فتنه گرانی که هیچ تعلق خاطری به آنها ندارد آیت الله جنتی را مخاطب قرار می دهد و می نویسد: درباره رفتار برخی اعضای شورای نگهبان در انتخابات سال ۸۸ که از کاندیدای خاص حمایت کردند و برخی انتقاد کردهاند، فرمودهاید «این یک مغالطه است، مهم این است که این طرفداری خود را در رأی خویش اثر ندهند». اما از یک نکته غفلت ورزیدهاید و آن این که این گونه اعلام حمایتها اعتماد مردم و کاندیداها به قاضی و داور را به شدت کاهش میدهد و حتی صلاحیت او را زیر سؤال می برد اگرچه او تمایل قلبیاش را در رأی خود دخالت ندهد، اتفاقی که در سال ۸۸ افتاد.
فقط برای ثبت در تاریخ قسمتی از مصاحبه آیتالله جنتی در برنامه شناسنامه که از شبکه سوم سیما پخش شد و مورد اشاره آقای مطهری نماینده است را در زیر می آوریم تا صداقت در کلام آقای خاص مجلس را بیشتر درک کنیم:
شناسنامه: این درست است که برخی می گویند بعضی از اعضاء شورا داوری را در سال ۸۸ رعایت نکردند؟
جنتی: این امر مغالطهای است که اکنون فرصت شرح آن نیست؛ گاهی مسئله گرایش مطرح است به این معنا که هر فردی می تواند گرایش خاصی داشته باشد حتی قاضی عادل که می توان پشتش نماز خواند نیز ممکن است با مراجعه دو نفر نسبت به یکی علاقه داشته باشد و نسبت به دیگری علاقه نداشته باشد منتها این محبت و علاقه نباید در حکم او بی عدالتی ایجاد کند.
شورای نگهبان نیز ممکن است برخی اعضاء(آن که مدعی هستند می گویند برخی از اعضا) به یک فرد علاقه داشته باشند ولیکن در رای آن ها اثرگذار نیست؛ ما از اعضاء داوری بی طرفانه می خواهیم به این معنا که به دلیل علاقه به فرد خاص او را تائید نمی کنم و یا به دلیل این که فلانی را دوست ندارم ردش نمی کنم، این دو تا با هم خلط می شوند من اسم این دو را می گذارم مغالطه.
در مورد برخورد فیزیکی آقای مطهری با نمایندگان مخالف که از ایشان شکایت هم شده برای بسیاری ماجرای توهین وی به آقای کوچک زاده نماینده مجلس را زنده کرد جایی که ضمن حمله آقای حسینیان به کوچک زاده هم حمله می کند «… در بعد هم جناب آقای حسینیان فرمودند که برای اینکه مشکل اصولگرایان حل بشود، اصولگرایان هیچ مشکلی غیر از افرادی مثل جنابعالی و دوستانتان که برنامه دیروز را ارائه کردید ندارند هیچ مشکلی غیر از امثال شما ندارند مثل آقای کوچکاف که ریشه روسی دارد قبلاً اسمشان کوچکاف بوده، بعداً تبدیل به کوچک زاده کردند و باید این را روشن کنند (اعتراض کوچکزاده) مطهری: “خفه شو بتمرگ، بتمرگ پوف… » البته مطهری پیش از این هم، در مناظرهای با کوچکزاده، به وی گفته بود که شما “کوچکزادهها” با شخصیت های “بزرگ زاده” در نیفتید!
خلاصه اینکه برای ما افاضات آقای خاص مجلس، زمانیکه حجتالاسلام ابوترابی در نبود دکتر علی لاریجانی (داماد خاندان مطهری) ریاست مجلس را به عهده دارد (بسیار جالب است که هم یکشنبه و هم زمان توهین علی مطهری به مهدی کوچکزاده ریاست جلسه را حجتالاسلام ابوترابی بر عهده داشتند) عادی شده و نمیدانیم یک نماینده تا چه اندازه می تواند آزاد باشد؟
وآخر چند سوال…
۱- اگر مطهری نماینده مردم یک شهرستان بود تا این اندازه با او مماشات می شد؟
۲- اگر علی فرزند شهید مطری نبود الان در کجای این مملکت بود؟
۳- اگر رابطه و نسب فامیلی علی مطهری تا این اندازه نبود باز او تا این اندازه بی پروا بود؟
۴- و راستی چرا شجاع علی مطهری هیچ نطقی درباره آقازاده معروف، استاتاویل،کرسنت و … نگفته است ؟
بصیرنیوز /