به گزارش رامسرنوین، فضای نسبتا” باز پس از انتخابات خرداد ۷۶ فرصتی شد تا استعداد های بالقوه متاثر از این فضای بوجود آمده در دو حوزه فرهنگ و هنر به صورت بالفعل درآیند و مجال بروز و ظهور داشته باشند.
در شهر رامسر نیز، حضور یک مدیر برآمده از آن فضا برسکان مدیریت اداری فرهنگ وارشاد اسلامی منشا تحول واصلاح شد و از رهگذر اقدام های همین مدیریت تحول خواه، گروه های مختلف هنری وادبی در قالب انجمن های نمایش، موسیقی، شعر، خط و برخی انجمن های دیگر همچون انجمن اهل قلم شکل گرفتند که به ساماندهی وضع به سمت مطلوب و شناسایی استعداد های نهفته منجر شد.
در این میان می توان به برگزاری اولین جشنواره فیلم های کوتاه منطقه ای غرب مازندران و شرق گیلان تحت عنوان” نارنج”، برگزاری جشنواره بین المللی میراث ملل حاشیه خزر و همچنین برگزاری پیاپی و سالانه جشنواره تئاتر رامسر در آن زمان اشاره کردکه یکی از اقدامات شایسته و در خور تحسین و تشویق بود که علیرغم تمامی کمبودها و نقایص آن، در صورت ادامه و فراهم بودن امکانات می توانست و می تواند باحضور در جشنواره تئاتر کشوری مایه ی سربلندی اهالی هنر این خطه شود.
به دلیل همین ارتقای کمیت و کیفیت خدمات فرهنگی بود که مسئولان امر، مدیریت سابق این اداره و زیر مجموعه آن را به عنوان مدیر و اداره نمونه معرفی کردند.
در همین زمان و حتی پیش از این با توجه به چنین موقعیتی نبود یک مرکز فرهنگی کاملا احساس شد. به همین منظور تلاشها برای ایجاد یک فرهنگسرا در رامسر آغاز شد و روزی که تمامی تلاش های شبانه روزی،پیگیری های مداوم و چندین ساله و مکاتبات فراوان به نتیجه رسید، مجوز احداث فرهنگسرای رامسر و تامین اعتبار آن رنگ واقعیت به خود گرفت، رویاها نیز به واقعیت نزدیک شدند و بارقه ای از امید در دل هنرمندان رامسری شکل گرفت اما در این میان کمتر کسی گمان می کرد که فقط یک دستور کافی است تا آب سردی برسر و روی اهل هنر و قلم در رامسر پاشیده و رویای شیرین و دیرین دلسوخته ها و خاک خورده ها نقش بر آب شود!
جامعه هنری رامسر، رنج سال ها خانه بدوشی و انتظار را به جان خرید به امید آنکه شاید روزی فرا رسد که پایان روز سختی ها و شاید آغاز راهی جدید باشد و آن گاه که لحظه موعود فرا رسید یک تصمیم نسنجیده باعث بهت و نگرانی آرزومندانی شد که غرق در آیاها و چراها به دنبال پاسخی شفاف و قانع کننده گشتند تا تعبیری برای خواب طلایی خود بیایند.
خبر ساده و کوتاه اما نگران کننده بود. استاندار وقت (انصاری) دستور توقف پروژه فرهنگسرای رامسر را داده است! پروژه ای که با اعتبار ۲۰۰ میلیون تومانی و با اطلاع خود استاندار کلید خورده بود. گویا استاندار آن هنگامی که از بالای برج چشم انداز رامسر، طبیعت زیبا و باغ سی هکتاری را به نظاره می نشست، قد برافراشتن فرهنگسرای رامسر در کنار برج چشم انداز، آن هم در گوشه ای از این باغ بزرگ را مغایر با بافت طبیعی شهر تلقی کرد و بی توجه به همه ی آنانی که چشم امید به ساخت و راه اندازی فرهنگسرا دوخته بودند، دستور توقف پروژه را صادر کرد و اندک زمانی پس از صدور این دستور خود نیز عزل شد، بی آنکه پاسخگوی هزاران دل نگران باشد.
بدین طریق بار دیگر قبل از این که پژواک سلام و صلوات در افتتاح یک طرح از گوشها محو شود، پروژه ای دیگر به سایر پروژه های نیمه تمام اضافه شد و این باره پروژه فرهنگسرای رامسر که با هزار آرزو و امید آغاز شده بود. به عنوان یکی از طرح های نیمه تمام ، در همان ابتدای کار متوقف شد.
رامسر، گویا باید همیشه چوب عناوین و سابقه خود را بخورد و در کنار آن گویا غربی ترین بودن در استان هم مزید برعلت شده است!
مرکزنشینان باید به این نکته اساسی توجه کنند که کم توجهی به شهروندان غرب مازندران از جمله رامسر،بی شک در دامن زدن به طرح مسایلی نظیر: استان شدن غرب مازندران و یا الحاق رامسر به استان گیلان بی تاثیر نخواهد بود.
به هر حال رامسر یکی از منابع مهم درآمدی استان محسوب می شودو عدالت نیز اقتضا می کند که در تقسیم درآمدهای آن نیز سهمی در خور و شایسته برای رامسر در نظر گرفته شود.
آیا واقعا عدالت در تقسیم اعتبارها و درآمد های استان تاکنون لحاظ شده است؟ آن هم در شرایطی که تمامی امکانات فرهنگی رامسر با جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر در دو – سه کتابخانه عمومی کم بضاعت و یک سینمای نیمه وقت خلاصه می شود! بی اغراق دیگر کمترین امکانات فرهنگی و آموزشی در خور برای استفاده عموم در این شهر وجود ندارد.
یادداشتی از گروه ” گام سوم رامسر”