در ادامه به ارائه تفسیر هولناک این شعر میپردازیم، از همه عزیزانی که ناراحتی قلبی، کبدی، کلیوی، ریوی و حتی دندان درد دارند عاجزانه تقاضا میکنیم از خواندن مطلب اجتناب کنند و گرنه خونشون پای خودشون!
شعر زاغ و روباه را همه میشناسند؛ مصراع “زاغکی قالب پنیری دید” خودش به تنهایی بازگو کننده رونق اقتصادی در ایران است، از این مصراع میشود فهمید که علاوه بر کِره و شیر خشک، پنیر هم در ایران زیاد شده و همه جا اینها روی زمین ریخته است.
اما از مصراع “به دهان برگرفت و زود پرید” ما میفهمیم که خطر جانی این پرنده زیرک را تهدید میکرده و یا احتمالاً علیرغم نسبت خانوادگی و نزدیک زاغ با کلاغ و کار خبری و سرپرستی چند سایت و خبرگزاری توسط کلاغ؛ زاغ از رونق اقتصادی بیخبر بوده و فکر کرده کسی این قالب پنیر را زودتر برمیدارد.
البته احتمال به یقین این خبرگزاریها که از سوی کلاغ اداره میشوند؛ غیردولتی بوده و قصدشان تخریب دولت و دستاوردهای اقتصادی دولت باشد، زاغ هم باید همان افراد ناآگاه و فریب خورده در جامعه باشد که بیشتر سیاهنمایی از اوضاع اقتصادی روی آنها تاثیر گذاشته است و خبر ندارند که دولت دوازدهم ادامه دولت یازدهم است و از وسط راه همون دولت قبل؛ دنبالکننده رونق اقتصادی است.
اما مصراع “بر درختی نشست در راهی” نشان میدهد که چقدر ایستگاههای تاکسی و اتوبوس و قطار و حتی فرودگاهها در این دولت گسترش پیدا کرده و در کل ناوگان حمل و نقل عمومی رشد داشته است، قدیمها که اینطور نبود در دولتهای قبل این شعر جور دیگر و با بدبختیهای فاحش تفسیر میشد.
و در مصراع “که از آن میگذشت روباهی” بیشتر سعی دارد بفهماند همه چیز تحت کنترل دولت است و دولت میداند کی به کجا و برای چه میرود.
اما مصراع “روبه پرفریب و حیلتساز” بیشتر به این مفهوم دلالت دارد که مردم یک وقت گول رسانهها را نخورند و اخبار را فقط از گفتگوی تلویزیون رئیسجمهور دریافت کنند.
و مصراع “رفت پای درخت و کرد آواز” نشانگر عزم جدی دولت در برگزاری کنسرتهاست، این یک مشکل بزرگ اجتماعی است که روباه از چندین سال قبل در کتاب فارسی ابتدایی میآید و آواز میخواند و در واقع به بچههای آن روز که امروز بزرگ شدهاند امید میدهد دولت تدبیر و امید به دنبال حل مشکل کنسرت است و هر کسی حتی روباه میتواند بیاید و کنسرت بدهد.
اما بیتهای “گفت به به چقدر زیبایی/ چه سری چه دُمی عجب پایی” و “پر و بالت سیاهرنگ و قشنگ/ نیست بالاتر از سیاهی رنگ” همه اینها نشانگر این است که دولت دوازدهم نمیخواهد مردم را به زور به بهشت ببرد و خودش مروج آزادی است و قصد دارد گشت ارشاد را کلاً جمع کند برود پی کارش.
و باز در مصراع “گر خوشآواز بودی و خوشخوان” باز هم تاکید موکد بر پیگیری برگزاری کنسرتها در سطح شهرستانها از سوی دولت دوازدهم دارد.
و در مصراع بعدی یعنی “نبودی بهتر از تو در مرغان” اشاره بسیار درونی و ظریفانه و کنایهای دارد به اینکه قیمت مرغ در این دوران تحت کنترل دولت است و تولید مرغ رو به افزایش است و مردم از خوردن هر نوع زاغ و پرندگان دیگر خودداری کنند.
ببینید چقدر دولت برای برگزاری کنسرت تلاش میکند که باز هم در بیت “زاغ میخواست قار قار کند/ تا که آوازش آشکار کند” به این مسئله آواز اشاره شده است، اصلاً همین بیت سبب شده تا کنسرت به دغدغه دولت تبدیل شود و خواب و خوراک و مرغ و همه غذاها بر دولت حرام شود.
اما مفهوم بیت آخر که شاه بیت است و میگوید: “طعمه افتاد چون دهان بگشود/ روبهک جست و طعمه را بربود” دولت هیچ مسئولیتی در قبال فریب خوردن افراد ندارد، مردم باید بدانند مسئولیت گول خوردن با خودشان است، دولت از فریب دادن و فریب خوردن به شدت اجتناب میکند، مردم باید گول نخوردن را از دولت دوازدهم بیاموزید.
همه مفاهیم شعر و دغدغههای دولت یک طرف و این بیت آخر یک طرف، از همینجا اعلام میکنیم دولت هیچ مسئولیتی را شرعاً و اخلاقاً در مسئله فریب خوردن مردم قبول نمیکند، پس مراقب خودتون باشید.