به گزارش رامسرنوین به نقل از بلاغ، نوشتن برای مازندران سخت است، آنگونه که بتوان حقش را به درستی ادا کرد. استانی پر از تاریخ افتخارآمیز در کنار طبیعتی بکر و زیبا و مردمانی سخت کوش و دریا دل و خاکی پر امید.
هنگامی که نام مازندران میآید زبانها به شماره افتاده و قلمها سست میشود برای بیان همه خوبیهای این سرزمین.
از دریای پرسخاوتش بگویم یا دماوند رشیدش؛ از جنگلهای سبز و سربه فلک کشیدهاش بگویم یا دشتهای وسیع و خوش منظرش؛ از آب و هوای با صفایش بگویم یا چشمههای زلال البرزش؛ از آرش، قهرمان اسطورهایاش بگویم یا فریدون ضحاک کشش؛ از امیر پازواریش بگویم یا نغمههای زهره برای طالبش؛ از ۱۰ هزار شهید خونیناش بگویم یا اولین حکومت شیعیان در تاریخش؛ از داغ جوانانش در کربلای ۵ و شلمچه بگویم یا کربلای خانطومان و شهدای مدافع حرمش.
مازندران را باید فرزند نظرکرده خداوند دانست در ایران زیبا. تو گویی که خداوند همه خوبیها را یکجا در مازندران جمع کرده و اینگونه این استان قلب تپنده میلیونها ایرانی عاشق است که حتما باید هر سال به آن سر بزنند و از این سرزمین نظر کرده دیدار داشته باشند.
این سرزمین رنجها و محنتهای زیادی به خود دیده است اما هیچ کدام از آنها نتوانسته این سرزمین نظرکرده را از پای درآورد.
امروز اما زخمهایی دیده است که شاید برای بار اول در تاریخش باشد و این استان را رنجورتر از قبل کرده است. درختهایش روز به روز کمتر میشوند، دریایش روز به روز آلودهتر میشود و کوههایش روز به روز توسط این انسان طماع کوچکتر و کمتر.
چه صبری دارد دماوند. نمیدانم شاید روزی صبر دماوند هم تمام شود و بخروشد از این همه بیوفایی به این نعمتهای خدادادی. نکند خدایی نکرده تیشه به ریشه مازندران زده شود و این استان رنجور روز به روز نحیفتر و ضعیفتر شود.
به قول فردوسی شاعر نامآوازه ایرانی: «که مازندران شهر ما یاد باد/ همیشه بر و بومش آباد باد»
در پایان شعر زیبایی از زبان مازندرانی در وصف این استان را تقدیم شما به یاد این روز عزیز میکنیم:
مازرون من ت هواره خامه من ت مردم با صفاره خامه
همه جا سبزه و همه جنگل من ت کوه و ت دریاره خامه
خشی و صفا ت مرز و بومه من ت رامسر تا گلوگاره خامه
ت کچیک وچون بازیها ر گمه من ت هفت سنگ، اغوزکاره خامه
ت مردم دل همه جا شاد هسه من ت عروسی، چکه سماره خامه
اینجه چهار فصل بهشته ولی من ت اینای دله ماهه بهاره خامه
هره ماه و سیو ماه و میره ماه من ت هر ماه نا، کرچی ماره خامه
همه با غدار و همه بیج کارنه من ت گسفن شونه صحراره خامه
دباره بهار بیه بله بینج بنشاییم من ت تابسون کمل کوفاره خامه
اغوز خرش و هلی غرو خاره من ت اتا کیی پلاره خامه
جان مازرون من ت هواره خامه من ت مردم با صفاره خامه
ت مردم همه غیرتی و شجاع من ت همه جنگه شهداره خامه
خشگل زنا و قشنگ مردی داینی من ت کیجا قد بلند بالاره خامه
همه کشتی گیرو همه سر ب زیر من ت جان مازرون جووناره خامه
گلج امه سر دره لمه امه زیر پا من ت مردمون کهنه قواره خامه
پهنه کلا و امازاده عبدالله داینی من ت حاجی شیخ موساره خامه
مردم همه نماز خون و با روزه من ت مردمون با خداره خامه
همه گت مردی و پر اوازه من ت هادی نوروزی هاره خامه
نیما یوشیج هسه تِ شاعر من ت پازواری و طالباره خامه
امیری و کتولی بخونن ت مردم من ت اون طالب طالباره خامه
مازرون من ت هواره خامه من ت مردم با صفاره خامه
شاعر: جواد ادبی فیروزجاه