قهر بارزانی از مقام نه قدرت

چاپ

خبرگزاری فارس: قهر بارزانی از مقام نه قدرت

به گزارش رامسرنوین به نقل از  فارس روزنامه «جوان» در یادداشتی از «سیدنعمت‌الله عبدالرحیم‌زاده» نوشت:

چند سالی بود که از دو دوره قانونی ریاست مسعود بارزانی بر اقلیم کردستان می‌گذشت و منتقدان او خواهان کنارگیری‌اش بودند اما او به بهانه‌های مختلف و از جمله جنگ با داعش در دو سه سال اخیر، اصرار به ماندن در قدرت داشت. برخی معتقدند که حتی برگزاری همه‌پرسی استقلال اقلیم از عراق در ۲۵ سپتامبر گذشته هم مستمسکی برای او بود تا با بهره‌برداری از افکار عمومی و تحریک احساسات ملی‌گرایانه تا سال‌‌ها بعد هم قدرت را در دست خود حفظ کرده باشد. به نظر می‌رسید که او در روزهای اولیه پس از همه‌پرسی به هدف خود رسیده اما هر چه که از آن زمان می‌گذشت و با آشکار شدن پیامدهای منفی همه‌پرسی، آن روند خوش‌بینی هم معکوس‌ می‌شد تا ماجرا به تسلط مجدد دولت مرکزی بغداد بر کرکوک و دیگر مناطقی در خارج از اقلیم رسید که به دلیل داعش به تصرف پیشمرگه‌های کرد افتاده بود.

از دست دادن کرکوک هم ضربه‌ اقتصادی بر حکومت بارزانی بود و هم روانی. این شهر به جهت تاریخی مورد توجه کرد‌ها است که در مقابل اعراب و ترکمن‌‌ها مدعی حضور تاریخی خود در آن هستند و علاوه بر این، وجود حوزه‌های قابل توجه نفت و گاز در پیرامون آن برای حکومت اقلیم ارزش اقتصادی بی‌همتایی دارد. اگر اختلاف و تقابل پس از همه‌پرسی بین دولت اقلیم و دولت مرکزی در بغداد بود، از دست دادن اختلاف و تقابل را به داخل اقلیم می‌کشاند به نحوی که بارزانی خود را در مقابل سیل انتقاداتی دید که دیگر نمی‌توانست دست کم در ظاهر مقابل آن بایستد. نتیجه، استعفای او در روز یک‌‌شنبه ۲۹ اکتبر بود که خیلی‌‌ها از روزهای قبل انتظار شنیدنش را داشتند و بعد هم او نطق تلویزیونی ایراد کرد تا کناره‌گیری خود را به اطلاع عموم برساند. با وجود اینکه نطق او برای بیان کناره‌گیری از قدرت بود اما چیزی که گفت بیشتر معنای حفظ قدرت را داشت به خصوص در آن قسمت که رقبای قدیمی خود در میان کرد‌ها را فراموش نکرد و گفت: «رقبایی که شهر کرکوک را به نیروهای عراقی بدون جنگ تسلیم کردند مرتکب خیانتی بزرگ شدند» و بعد هم ادامه داد: «انتظار نداشتیم شاهد چنین خیانت بزرگی در کرکوک باشیم. آنچه در کرکوک رخ داد، شکافی بزرگ ایجاد کرد.»

نتیجه این اتهام‌زنی او ساعاتی بعد و با حمله هوادارانش به رقبای سیاسی معلوم شد که در یکی دو روز اخیر هم ادامه داشته است. دفاتر احزاب اتحادیه میهنی کردستان عراق و گوران مورد حمله قرار گرفته‌اند و دفتر رادیو کردست در شهر زاخو هم به آتش کشیده شد. آشوب بعد از نطق تلویزیونی بارزانی قابل انتظار بود و حتی می‌توان گفت که او با اتهام‌زنی تا اندازه‌ای به دنبال این موج احساساتی بود آن هم نه اینکه به رقبای خود نشان بدهد هنوز  از حمایت قابل توجه مردمی در اقلیم برخوردار است بلکه از این احساسات به عنوان اهرمی در رقابت با آنها و حفظ قدرت استفاده بکند.

او پیش از این هم توانسته به نحوی مهره‌های نزدیک خود را در پست‌های حساس اقلیم بچیند تا اهرم‌های قدرت را در دست داشته باشد و در این مورد به گماشتن پسرهایش مسرور، منصور و مصطفی در پست‌های عضویت در شورای امنیت اقلیم و فرماندهی پیشمرگه‌های کرد اشاره کرد گذشته از قرار دادن برادرزاده‌اش، نچیروان بارزانی، در پست نخست‌وزیری اقلیم. حالا که او از مقام خود کناره‌گیری کرده هم نزدیکانش در مقام‌های خود ابقا شده‌اند و هم اینکه بخشی از اختیارات ریاست اقلیم به نخست‌وزیر داده شده تا برادرزاده‌اش قدرت بیشتری به دست بیاورد و حکومت بر اقلیم در خانواده بارزانی حفظ بشود. شاید گفته شود که این وضعیت تنها تا هشت ماه دیگر و برگزاری انتخابات ریاست و پارلمانی اقلیم دوام خواهد داشت و همه چیز پس از آن تغییر خواهد یافت و امکان دارد قدرت هم از دست خانواده بارزانی خارج شود. این احتمال وجود دارد اما در صورتی که احساسات عمومی چندان تحریک نشود و به افکار عمومی فرصت بازنگری کارنامه ریاست چندین ساله مسعود بارزانی و خانواده‌اش بر اقلیم داده شود. آشوب بعد از آن نطق سخنرانی چنین فرصتی را می‌سوزاند و باید انتظار تداوم این آشوب یا سرکشی هر از چند گاه تا هشت ماه بعد را داشت تا همچنان برای افکار عمومی و بررسی آن کارنامه فرصت‌سوزی شود. مسعود بارزانی در این صورت می‌تواند از مقام خود کناره‌گیری کند و هیچ‌گاه به مقام ریاست اقلیم بازنگردد اما این به معنای کنار گذاشتن قدرت نخواهد بود و او با پیروزی حزبش در انتخابات هشت ماه بعد شانس این را خواهد داشت تا همچنان قدرت را به طور کامل در دست داشته باشد.