جزئیات۴خبر ویژه امروزچهارشنبه نهم آبان‌ماه ۱۳۹۶

چاپ

 به گزارش رامسرنوین به نقل از بلاغ،

توافق با آمریکا بی‌فایده است امّا چرا حالا می‌گویید!؟
روزنامه‌های زنجیره‌ای از قول عضو اولین تیم مذاکرات هسته‌ای روحانی نوشتند «توافق با آمریکا بی‌فایده است».
روزنامه شرق از قول سخنان محمدحسین موسویان در نشست بلاشرز نوشت: دو جناح ایران معتقدند توافق با آمریکا بی‌فایده است.

روزنامه آرمان نیز برای همین سخنان تیتر زد: آمریکا برای امضای خود احترامی قائل نیست.
هرچند سخنان موسویان در محافل غربی نوعی التماس از موضع ضعف ارزیابی می‌شود، اما باید از وی پرسید چرا همین مواضع را دو سال قبل که کارشناسان و صاحب‌نظران منتقد هشدار می‌دادند، عنوان نکرد؟! چرا هنگامی که امثال روزنامه شرق از قول معاون وزیر خارجه تیتر می‌زدند «امضای کری تضمین است»، معترض نمی‌شد یا اذعان نمی‌کرد که به شهادت تجارب قبلی در دولت‌های هاشمی و خاتمی (به عنوان دیپلمات عضو این دولت‌ها)، آمریکا غیرقابل اعتماد است، به تعهدات خود وفادار نمی‌ماند و توافق با او بی‌فایده است؟!

گفتنی است موسویان به اتهام ارائه اطلاعات محرمانه به بیگانگان محاکمه و محکوم شد.

بهار: آقای روحانی چرا به چاپلوس‌ها مجال می‌دهید؟!
یک روزنامه اصلاح‌طلب و حامی دولت بااشاره به اقدام عجیب مسئولان دولتی در پرده‌برداری از سردر خانه پدری رئیس‌جمهور نوشت: ماندگاری به کاشی و تملق و چاپلوسی اطرافیان نیست.

روزنامه بهار می‌نویسد: خبر نصب «کاشی ماندگار» بر سر در منزل پدری رئیس جمهور موجب حیرت بسیاری از حامیان روحانی شده است. حامیان روحانی تصور نمی‌کردند منصوبان منتخبشان در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تملق و چاپلوسی را به این حد برسانند که یکی از کاشی‌های ماندگار را بر سر در منزل پدری رئیس جمهور در شهرستان سرخه، محل تولد حسن روحانی نصب کنند.

در تارنمای سازمان میراث فرهنگی درباره تعریف «کاشی ماندگار» می‌خوانیم: «بر اساس وظایف سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری جهت حفظ میراث فرهنگی ناملموس و معنوی ایران، وظیفه شناسایی و معرفی محل سکونت هنرمندان، اهالی فرهنگ، علم و دین را بر عهده دارد. شخصیت‌هایی که در قالب این طرح قرار می‌گیرند شامل چهره‌های ماندگار، شاخص و تاثیرگذار در یک رسته فرهنگی و هنری هستند که در دوره فعالیت خود مرزهای جدیدی در فرهنگ کشور‌ترسیم کرده یا در جهت حفظ و حراست از یک یا چند حوزه میراث هنری،  فرهنگی و معنوی ایران تلاش کرده‌اند»
بر مبنای این تعریف احتمالا از نگاه کارشناسان میراث فرهنگی آقای رئیس جمهور جزء میراث فرهنگی ناملموس و معنوی ایران هستند که از جمله چهره‌های ماندگار، شاخص و تاثیرگذار در یک رسته فرهنگی و هنری هستند!

پرسش اساسی این است که آیا در آن سازمان عریض و طویل فردی حضور نداشته است که جنبه منفی این اقدامات که سبب تخریب چهره رئیس دولت خواهد شد را به حضرات تصمیم‌گیر یادآوری کند؟

نمی‌توان این توجیه را پذیرفت که روحانی از چنین رویدادی بی خبر بوده و همین موضوع نقد و ابهام را نسبت به این اتفاق دوچندان می‌کند که چطور ممکن است که آقای روحانی با این میزان از سوابق سیاسی نسبت به تاثیر سوء چنین رخدادی ناآگاه باشند؟!

کمی که به گذشته بازمی‌گردیم شاهد آن هستیم که در دولت سازندگی نیز چنین وقایعی که از جنس تملق بود کم نبود و به دفعات رخ می‌داد و در نهایت نیز سبب خدشه‌دار شدن شخصیت رئیس جمهور وقت شد. با نگاهی به چنین اتفاقاتی این نگرانی وجود دارد که شباهت‌های حسن روحانی با مرحوم هاشمی رفسنجانی جنبه‌های منفی شخصیت هاشمی در دوران سازندگی از جمله ایجاد فضا برای متملقان را هم شامل باشد و این «کاشی ماندگار» آغازی باشد بر اشتباهات ماندگار دیگر!

تعطیلات اجباری اصلاح‌طلبان برای فراکسیون امید
روزنامه‌های مدعی اصلاح‌طلبی می‌گویند فراکسیون امید بی‌هویت است و در تعطیلات به سر می‌برد.

روزنامه بهار با اشاره به رأی دادن برخی اعضای فراکسیون امید به غلامی وزیر جدید علوم- با وجود اعلام مخالفت اصلاح‌طلبان – نوشت: فراکسیون امید در تعطیلات به سر می‌برد. الگوی رفتاری این فراکسیون در هنگام رأی‌گیری برای وزارت علوم محل نقد و ابهام فراوان است. بنابر آنچه برخی اعضای فراکسیون امید درباره تصمیم این فراکسیون درباره تصمیم‌گیری در خصوص وزیر پیشنهادی علوم مطرح کرده‌اند شاهدآن بودیم که در این مورد نمایندگان عضو فراکسیون امید به شکل آتش به اختیار عمل کرده‌اند. به این معنا که فراکسیون تصمیمی را اعلام نکرده و هر نماینده بنابر تشخیص خود رأی داده است.

اینکه تصمیم فراکسیونی درباره رأی اعتماد به غلامی تأثیری در انتخاب یا عدم انتخاب او داشت یا خیر در این جا چندان محل بحث نیست و آنچه محل نقد جدی و شایسته ملامت است همین الگوی مدیریتی است که ظاهراً در فراکسیون امید در موضوعات دیگر هم وجود دارد. فلسفه وجود و تشکیل فراکسیون‌های مختلف در مجلس ساماندهی دیدگاه‌های نمایندگان یک گرایش فکری یا سیاسی و… است. به طوری که هر فراکسیون می‌بایست پس از مشورت با کارشناسان خبره در هر موضوع و بعد از بررسی‌های همه جانبه لازم تصمیمی نهایی را ابلاغ و اعضای فراکسیون نیز بنابر آیین‌نامه هر فراکسیون آن را به اجرا در بیاورند. اینکه سران فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس در بزنگاه مهمی همچون بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی علوم توان یک تصمیم‌گیری قاطع را نداشته‌اند نشانگر وضع آشفته مدیریتی در فراکسیون امید است.

این اتفاق ناشایست همانند آن است که اعضا در یک حزب سیاسی گردهم جمع شوند اما در موضوعی حساس به نتیجه‌ای نرسند و اعضای حزب هم براساس تشخیص خود عمل کنند. اگر سران فراکسیون امید به واقع توان و یا زمان کافی برای اداره این فراکسیون را ندارند و نمی‌توانند در چنین مواقع حساسی اعضا را مجاب به اجرای تصمیمات فراکسیونی کنند، می‌توانند این فراکسیون را تعطیل کرده و به استراحت خود در مجلس ادامه دهند. بااین کار حداقل دیگر جامعه انتظار کنش خاصی هم از فراکسیون امید نخواهد داشت و رفتار سیاسیونی که اهل سکوت هستند هم از سوی مردم کاملاً درک خواهد شد!

در همین حال روزنامه آرمان، فراکسیون امید را دارای مدیریت ضعیف خواند و از قول علی تاجرنیا نوشت: پس از جلسه رأی اعتماد مجلس و رویکرد غیر تشکیلاتی فراکسیون امید، انتقادات زیادی به این محصول لیست امید مطرح شد. در این رابطه باید توجه کرد که اطلاق نام فراکسیون به مجموعه‌ای که امروز در مجلس دیده می‌شود اشتباه است. هر فراکسیون حداقل باید چهارچوب، اساسنامه و مرامنامه مشخصی داشته باشد و عمدتاً با محوریت احزاب و گروه‌های سیاسی حرکت کند.

فراکسیون امید به جای احزاب، محصول شورای سیاستگذاری‌ای است که خود دستخوش تغییر و تحولات است و انسجام لازم برای کنش‌های سیاسی و رفتار برنامه محور را ندارد. عمده نقش این شورا تعیین لیست انتخاباتی است و عملاً هیچ برنامه دیگری برای گروه‌های سیاسی ندارد و نتیجتاً نباید انتظاری در حد یک فراکسیون منسجم سیاسی از این مجموعه داشته باشیم. فراکسیون امید در این دوره تحت تأثیر تعامل با دولت بود و از نگاه اصلاح‌طلبانه فاصله گرفت.

همچنین رهبری فراکسیون برعهده چهره‌هایی است که عمدتاً تجربه کار حزبی و سیاسی ندارند. دکتر محمدرضا عارف به لحاظ شخصیتی انسانی شریف است و نمی‌توان از نقشی که در انتخابات ۲۹ داشت چشمپوشی کرد، اما متأسفانه او و بسیاری دیگر از اعضای فراکسیون تجربه فعالیت تشکیلاتی و سازمانی ندارند. در یک تشکیلات حرفه‌ای وقتی بیش از نیمی از اعضای یک مجموعه به تصمیمی رأی می‌دهند، افراد دیگر هم باید تمکین کرده و آن خواست را انجام دهند. اما فراکسیون امید نه در مدیریت و نه در بدنه چنین رویکردی را اتخاذ نکرده است. متأسفانه مجموعه چنین عواملی باعث می‌شود انسجام درونی در این فراکسیون وجودنداشته باشد.

آرمان همچنین تصریح کرد این فراکسیون دچار ناامیدی است.

ناصری: هزینه ناکارآمدی روحانی را اصلاح‌طلبان نمی‌پردازند
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان می‌گوید جهانگیری در دولت دوم روحانی، نقش‌های خود را از دست داده است.

عبدالله ناصری در گفت‌وگو با روزنامه ابتکار و درباره «تیره و تار شدن روابط روحانی و جهانگیری گفت: من هم از این اطلاعات و اخبار را در حد مسائلی که در رسانه‌ها و فضای مجازی مطرح کرده‌اند، خبر دارم. آقای جهانگیری با توجه به توانمندی‌هایی که دارد بالاخره در دولت اول تقریبا بالاتفاق اذعان داشتند که نخ تسبیح دولت است و دولت را او اداره می‌کرد و سرتیم اقتصادی دولت بود. اما امروز در دولت دوم به نظر می‌رسد که هر دو نقش را از دست داده است. تقریبا بلاتکلیفی تیم اقتصادی دولت آقای روحانی را می‌بینید و این می‌تواند بیانگر این باشد که آقای جهانگیری به عنوان نخ تسبیح اقتصاد دولت در دولت گذشته امروز نقش آنچنانی ندارد. هرچند همچنان من امیدوارم این اتفاق تا پایان دولت نیفتد.

وی درباره ویژگی مثبت روحانی گفت بالاخره ما با رقیبی طرف هستیم که از لحاظ فراگیری و وسعت نسبت به دوره اصلاحات با کاهش بسیاری مواجه شده است، لذا ما از تعبیری به نام اصولگرایان و معتدلان و همراهان دولت نام می‌بریم که اینها در دوره اصلاحات همه در درون اردوگاه رقیب بودند؛ بنابراین این هم باز یک امتیازی است که آقای روحانی دارد.

عضو احزاب منحله مشارکت(سازمان مجاهدین انقلاب) در عین حال با شانه خالی کردن از مسئولیت دولت روحانی برای اصلاح‌طلبان گفت: من گاهی وقت‌ها سر کلاس می‌بینم که دانشجویان این سوال را از من می‌پرسند یا این گزاره را بیان می‌کنند که هزینه ناکارآمدی آقای روحانی را اصلاح‌طلبان باید پرداخت کنند؟ به هیچ وجه اینطوری نیست، آقای روحانی اصلاح‌طلب نبوده، سازمان تشکیلاتی اصلاح‌طلبان نبوده و صرفا نامزدی بوده که بنابر شرایط و مصالحی مورد حمایت قرار گرفته که شرایط بدتر از آن پیش نیاید. بنابراین به همین دلیل اصلاح‌طلبان یک رویکرد طرفدارانه، جانبدارانه، حمایت‌گرانه اما کاملا هوشمندانه و منتقدانه نسبت به آقای روحانی در پیش گرفتند.