پایگاه خبری تحلیلی رامسرنوین
  • گزیده اخبار :
  • جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ , Friday 29 March 2024
    Ramsarnovin.ir
    آرشیو سایت





  • کد مطلب : 16533
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • تاریخ انتشار خبر : ۱۸ آبان, ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۵
  • شما اینجا هستید :آخرین اخبار
  •   

    دام سیاه خواستگار جوان برای دختر آیفون‌دار در تهران

    به گزارش رامسرنوین به نقل از بلاغ حوادث رکنا: مرد بی.ام.وسوار بعد از طرح دوستی با دختران و زنان جوان، آنها را به رستوران دعوت کرده و با نقشه‌ای از پیش تعیین شده، فقط گوشی‌های با مارک آیفون آنها را به سرقت می‌برد. او در مرحله بعدی با ترفندی خاص جعبه گوشی‌ها را نیز از […]

    به گزارش رامسرنوین به نقل از بلاغ حوادث رکنا: مرد بی.ام.وسوار بعد از طرح دوستی با دختران و زنان جوان، آنها را به رستوران دعوت کرده و با نقشه‌ای از پیش تعیین شده، فقط گوشی‌های با مارک آیفون آنها را به سرقت می‌برد. او در مرحله بعدی با ترفندی خاص جعبه گوشی‌ها را نیز از مالباختگان می‌گرفت.

    مرد بی.ام.وسوار به بهانه ازدواج، تعدادی از قربانیانش را مورد آزار و اذیت قرار داده است.

    شگرد خاص

    رسیدگی به پرونده‌ای با صد شاکی، مدتی قبل با شکایت دختر جوانی نزد پلیس  آغاز شد. دختر جوان زمانی که در مقابل افسر پرونده‌اش قرار گرفت، گفت: مدتی قبل در یکی از خیابان‌های شمال شهر منتظر خودرو بودم که خودروی بی.‌ام.و در مقابلم نگه داشت. راننده پسر جوانی بود و از من خواست سوار شوم تا مرا به مقصد برساند. از آنجا که دیر وقت بود، من هم سوار ماشین شدم و در بین راه راننده ابراز علاقه کرد و شماره تلفن همراهش را در اختیارم قرار داد.

    او ادامه داد: از آن شب ارتباط ما آغاز شد و بعد از مدتی پسر جوان مرا به یک رستوران دعوت کرد تا شام را باهم بخوریم و در مورد آینده باهم صحبت کنیم. من قبول کردم و آن شب بعد از شام، او گفت حالش بد است و نمی‌تواند رانندگی کند و از من خواست که پشت فرمان بنشینم. آن شب من رانندگی کردم و وقتی به خانه آمدم، متوجه شدم که گوشی تلفن همراهم که مارک آیفون بود، ناپدید شده است.

    ناپدید شدن مرد بی.ام.وسوار

    دختر جوان ادامه داد: به تصور این‌که گوشی را در رستوران جا گذاشته‌ام، موضوع را به پیمان (خواستگارم) گفتم و او هم گفت پیگیر می‌شود. پیمان بعد از ساعتی تماس گرفت و گفت گوشی تلفن را مردی دزدیده و رد آنتن تلفنم را در خانه‌ای در اشرفی اصفهانی زده است. پیمان می‌گفت دوستان زیادی در مخابرات دارد و می‌تواند آنتن تلفن همراه مرا ردزنی کند. به پیمان گفتم بهتر است موضوع را با پلیس در میان بگذاریم، اما او گفت پلیس پرونده‌های زیادی را در این مورد رسیدگی می‌کند و تا بخواهد به پرونده ما برسد، زمان می‌برد و تا آن موقع آنها خانه را ترک می‌کنند یا گوشی را می‌فروشند. او به من گفت با فردی که گوشی تلفن همراهم را برداشته، صحبت کرده و چون محل او لو رفته، حاضر است گوشی را برگرداند. فقط جعبه گوشی تلفن همراهم را می‌خواست تا آنها را باهم تطبیق دهد و گوشی را برگرداند. من هم که از همه‌جا بی‌خبر بودم، جعبه گوشی‌ام را دادم، اما بعد از آن پیمان ناپدید و تلفنش نیز خاموش شد و تازه آن زمان بود که متوجه شدم پیمان سارق گوشی‌ام بوده است.

    سرقت‌های سریالی آیفون

    با شکایت دختر جوان، تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت ادامه یافت و در تحقیقات بعدی کارآگاهان با شکایت‌های مشابه سرقت  تلفن همراه دختران جوان مواجه شدند. تمام گوشی‌های به سرقت رفته، مارک آیفون بود و قربانیان آنها با پسر بی.ام.وسواری در خیابان آشنا شده و به بهانه آشنایی و ازدواج به رستوران رفته‌اند و گوشی‌شان سرقت شده است.

    با توجه به شباهت موضوع و از آنجا که در تمام سرقت‌ها، سارق بی.ام.وسوار به بهانه ازدواج، آنها را به رستوران دعوت کرده و نقشه سرقتش را اجرا کرده بود؛ احتمال دست داشتن یک نفر در تمام سرقت‌ها مطرح شد.

    صد شاکی

    به ‌این ترتیب، تصویر چهره‌نگاری شده متهم به‌دست آمد و در اختیار صد شاکی این پرونده قرار گرفت. با شناسایی تصویر چهره‌نگاری متهم، این احتمال قوت گرفت که صد دختر جوان توسط یک نفر مورد سرقت قرار گرفته‌اند.

    بررسی‌ها در این خصوص ادامه داشت تا این‌که متهم جوان در تحقیقات پلیسی دستگیر شد. پیمان ابتدا منکر سرقت‌ها بود، اما زمانی که با مدارک و شواهد پلیسی مواجه شد ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من عاشق گوشی تلفن آیفون هستم و با آن‌که نیاز مالی نداشتم، اما به خاطر هیجانش تصمیم گرفتم از دختران جوان با شگردی خاص سرقت کنم. به همین دلیل نزدیک دختران جوان رفته و آنها را سوار خودرویم می‌کردم. با این بهانه که به شما علاقه پیدا کردم، شماره‌ام را به آنها می‌دادم. هنگامی که آنها قصد ذخیره کردن شماره تلفنم را در گوشی خود داشتند، مارک گوشی آنها را نگاه می‌کردم و اگر آیفون بود، به رابطه‌ام ادامه می‌دادم.

    او ادامه داد: بعد از مدتی ابراز علاقه، از آنها خواستگاری و به رستوران دعوتشان می‌کردم. در حین بازگشت می‌گفتم حالم خوب نیست و از آنها می‌خواستم رانندگی کنند. دختران که پشت فرمان می‌رفتند و سرگرم رانندگی بودند، من گوشی تلفن همراهشان را از داخل کیفشان سرقت می‌کردم، اما چون این گوشی‌ها را به تنهایی نمی‌توانستم بفروشم، به بهانه این‌که رد آنتن گوشی را زده‌ام و می‌دانم کجاست، جعبه گوشی‌های آنها را نیز سرقت می‌کردم.

    آزار و اذیت‌های سریالی

    درحالی که پرونده متهم جوان تکمیل و برای تحقیقات به مجتمع قضایی ارسال شده بود، شکات این پرونده زمانی که در مقابل قاضی  قرار گرفتند، ادعای جدیدی را مطرح کردند. هشت نفر از دختران مدعی شدند قربانی نقشه سیاه مرد بی.ام.وسوار شده‌اند. یکی از آنها گفت: پیمان به بهانه این‌که خانواده‌اش می‌خواهند مرا ببیند، من را به باغی در خارج از تهران برد و بعد از دادن آبمیوه مسموم، بی‌هوشم کرده و مورد آزار و اذیت قرار داد و گوشی تلفن همراهم را نیز به سرقت برد.

    با مشخص شدن این موضوع و عدم صلاحیت رسیدگی به این پرونده در مجتمع قضایی، پروند