کنسرت ها، بسترساز نفوذ سبک زندگی غربی/ پروژه استحاله فرهنگی مردم ایران به دست عوامل غرب زده داخلی افتاده است

چاپ

به گزارش نیمه پُر رامسر، مسئله فرهنگ به تناسب اقلیم، تاریخ و اعتقادات هر کشور و جامعه ای دارای چارچوب ها و قواعد مشخص و تعریف شده ای می باشد.

بر همین اساس در جامعه ایرانی شاکله این قواعد بر مبنای ریشه های تمدن ملی و اعتقادات اسلامی پایه ریزی شده است.

وجود این قواعد از طرفی موجب حفظ غنای آن جامعه و از سوی دیگر زیر پا گذاشتن آن، سبب فروپاشی بنیان های فرهنگی- اجتماعی در جامعه فوق می شود.

پرداختن به مسائل فرهنگی و در این میان ضعف مدیریتی دولت ها در این حوزه یکی از اصلی ترین دغدغه های دلسوزان نظام در ابعاد مختلف فرهنگی جامعه است.

در حال حاضر در دولت یازدهم عدم توجه به این مسئله از نگاه فرهنگ انقلاب اسلامی مورد غفلت قرار گرفته داست.

این غفلت ها از حوزه چاپ و نشر کتاب و اعطای مجوز به نشریاتی که مروج مفاسد اخلاقی هستند گرفته تا انجام متعدد کنسرت های موسیقی را دربر می گیرد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برگزاری کنسرت و جشن ها عملا به حالت تعطیلی در آمد.

تا اینکه از اواسط دهه هفتاد و با روی کار آمدن دولت اصلاحات، برگزاری کنسرت و محافلی با این سبک و ثیاق که میراث فرهنگ طاغوتی بود به جامعه اسلامی و انقلابی ما بازگشت.

نگارنده قصد بررسی شرعی و فقهی برگزاری کنسرت های اینچنینی موسیقی را ندارد اما آنچه که در این بین حائز اهمیت است، اوج گیری این کنسرت ها در فضای پسابرجام است.

می توان اینطور تحلیل کرد که موج فراگیر اعطای مجوز برای برگزاری کنسرت ها در شهرهای مختلف کشور از جمله غرب مازندران و خصوصاً شهرستان های رامسر و تنکابن به این دلیل باشد که اذهان عمومی مردم و بالاخص جوانان به بهانه ایجاد فضای شادی و نشاط از هدف اصلی که همان مطالبه گری از مسئولین دولتی است را دچار تزلزل کند.

با این وجود ایجاد بسترهای نامتعارف غربی در فضای اجرای کنسرت ها، موجب بروز ناهنجاری های اخلاقی و به تبع آن سبب آسیب به بنیان فرهنگی و آینده جامعه اسلامی می شود.

در این بین آنچه که مورد بررسی و از طرفی تاسف است این است که ایجاد چنین فضاهایی با وجود تمام آسیب هایش به یکی از اصلی ترین رویکرد های اجرایی در این حوزه از سوی متولی اصلی آن یعنی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مبدل شده است.

در این زمینه اعتراضاتی از طرف مردم، رسانه ها و برخی از مسئولین به نحوه اجرای این چنین کنسرت هایی به گوش می رسد.

کنسرت هایی که بعضاً فضای ایجاد شده در آن رنگ و بویی ضد ارزشی و مغایر با اصول اسلامی و حتی ایرانی گرفته است، چرا که در برخی از این کنسرت ها، فضای سالن های نمایش به محلی برای پایکوبی مختلط زنان و مردان تبدیل گشته است.

اما اوج اعتراض به این نحوه از اجرا، زمانی شکل جدی به خود گرفت که امام جمعه تنکابن پس از ورود علنی به این مقوله، خواستار لغو برگزاری یکی از این کنسرت ها در شهرستان تنکابن شد که با حکم دادستانی تنکابن به طور رسمی حکم برگزاری کنسرت یکی از خوانندگان مطرح کشوری ملغی گردید.

شاید در نگاه اول داشتن نگاه سیاسی به برگزاری پر حجم کنسرت ها از طرف دولت مستقر، دیدگاهی منطقی نباشد و در ظاهر صرفا ابعاد فرهنگی آن برای عامه مردم جلوه کند اما حقیقت امر این است که باید از نگاه سطحی و اختصاص این موضوع به مسئله ای شهرستانی اجتناب کرد و پی به لایه های عمیق و پنهان این روند برد.

در طی سال های اخیر علی الخصوص در ماه های پس از توافق برجام، دولت یازدهم در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، رفت و آمد هایی با کشور های اروپایی داشته است.

روابطی که در بعد اقتصادی عملا دستاوردی برای کشور به ارمغان نیاورده است.

چنانچه به اذعان و اعتراف خود مسئولین دولتی نظیر رییس بانک مرکزی و رییس شورای رقابت، خبری از سرمایه گذاری و افزایش مبادلات فی مابین تجاری نبوده و این دیدار ها صرفا در حد عکس یادگاری متوقف شده است.

پرداختن به ابعاد سیاسی پسا برجام در این مقاله نمی گنجد اما آنچه برجسته است و در این فضای به وجود آمده قابل فهم و تحلیل است، تحرکات ضد فرهنگی جبهه معارض انقلاب است که به کمک عوامل داخلی، این جریان به اصطلاح فرهنگی(روشنفکر غربی) را مدیریت می کند و مع الاسف ردپای برخی نهاد های متولی در این حوزه باعث نگرانی بسیاری از دلسوزان انقلاب شده است.

باید گفت کنسرت های موسیقی اساساً معطوف به یک سرگرمی نبوده بلکه مروج و بستر ساز نوعی جدیدی از سبک زندگی است که مغایر با ارزش های اسلامی و دینی نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

از همین رو ترویج و دفاع از برگزاری این نوع کنسرت های غرب گرایانه از سوی برخی مسئولین انقلاب اسلامی که در لباس مبلغ دین نیز هستند جای بسی تأسف و تعجب دارد.

چرایی این نوع رفتارهای را شاید بتوان در عصر حاضر این طور تلقی کرد که پروژه استحاله فرهنگی در انقلاب اسلامی که همچنان نیز با رویکردهای مختلف ادامه دارد با همراه کردن برخی عوامل داخلی که از مسئولین و حتی انقلابیون گذشته های نه چندان دور انقلاب اسلامی ایران بودند توانسته این نوع سبک های غیر اسلامی را ترویج دهد.

البته باید گفت در کنار اندک شماری از از این نوع مسئولین غرب زده، تعداد بسیاری از مسئولان و مبلغان دین هستند که در مقابل جنگ نرم دشمن با تلاش ها و روشنگری خود به تکلیف خود عمل می کنند.

موکداً آنچه که نباید از آن غفلت شود، وجود یک شبکه منسجم داخلی-خارجی برای انجام پیوسته کنسرت ها و بستر سازی برای ورود خوانندگان مسئله دار خارج نشین به داخل کشور و بهره برداری سیاسی از آنها است که در این میان نقش شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و هماهنگی با عوامل داخلی آنها قابل تامل است.