پایگاه خبری تحلیلی رامسرنوین
  • گزیده اخبار :
  • پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ , Thursday 18 April 2024
    Ramsarnovin.ir
    آرشیو سایت





  • کد مطلب : 114
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • تاریخ انتشار خبر : ۱۵ آبان, ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۲
  • شما اینجا هستید :ویژه ها
  •   

    فهرست زیبا امّا ناپایدار:

    سرگردانی عقربه توسعه در مازندران

    تا زمانی که اولویت های توسعه استراتژیک مازندران تعیین نشود و مورد اهتمام همه مسئولان قرار نگیرد، عقربه توسعه راهبردی این استان همچنان ناپایدار و سرگردان است. به گزارش نیمه پر به نقل از بلاغ، کسی نیست که مازندران را زیبا و استثنایی با قابلیت ها و استعدادهای بی نظیر نداند و به موازات دقت […]

    تا زمانی که اولویت های توسعه استراتژیک مازندران تعیین نشود و مورد اهتمام همه مسئولان قرار نگیرد، عقربه توسعه راهبردی این استان همچنان ناپایدار و سرگردان است.

    به گزارش نیمه پر به نقل از بلاغ، کسی نیست که مازندران را زیبا و استثنایی با قابلیت ها و استعدادهای بی نظیر نداند و به موازات دقت در تاریخ و فرهنگ آن، به وجود پتانسیل های آن غبطه نخورد.

    مازندران از جمله مصادیق این ضرب المثل هست که: از بیرون دیگران را دل می برد و از درون، ساکنان خود را.

    مازندران را که می بینی، به یاد این عبارت آقا امیرالمومنین علی(ع) می افتی که می فرماید: اگر کسی دارای آب و خاک باشد و به غذا و ثروت نرسد، قابل ملامت و شماتت است.

    مطلع و سرآغاز ورود به بحث مازندران باید با درنگ بر این پرسش باشد که: چرا با همه توانائی های مستتر در مازندران، که خداوند مواهب خود را در آن به سرشار نهاده، این استان دارای مشکلاتی همچون: بیکاری، فقر اقتصادی، چندپیشگی فرزندان خود و…، است؟

    چرا وجود ۱۲درصد بیکاری از جوانان تحصیل کرده این استان، سوهان می شود بر روح و جان عموم به ویژه دلسوزان جامعه؟

    چه کسی است به خود اجازه دهد از کم استعدادی طبیعت و سرمایه های این استان در آب و خاک مستعد، جنگل های غنی، دریای متمول، صنعت متولد نشده رستم وش، باغ های رنگارنگ از محصول های پرثمر، بنادر آماده برای صدور و صادرات و…، گلایه کند و به فعالان در این استان حق دهد تا در قبال سعی و تلاش شان، پاسخ شایسته ای از بسترهای اقتصاد طبیعی این استان دریافت نمی کنند؟!

    * سودآورترین استان

    سال های سال است که می شنویم سود سرمایه گذاری در مازندران معادل ده ها برابر سایر استان هاست و این استان از چنان زمینه هایی برخوردار است که اگر حتی یک ریالی در زمین آن بیاندازید، صد ریال از کنار آن می روید و سود سرشار را عایدتان می کند.

    اگر چنین است، که هست، پس مشکل در کجاست که این استان حتی در مقایسه با استان همسایه خود(سمنان)، دچار بیکاری مزمن و پائین بودن سرانه درآمد است؟

    باز هم به یاد عبارتی از آیت الله جوادی آملی می افتم، که طی چند سال اخیر در هر ملاقاتی که مسئولان استان مازندران خدمت شان می رسند، با استناد به قرآن و روایات، از لزوم توجه جدی به نقدسازی ظرفیت های بیشمار این استان سخن می گویند و وضعیت کنونی این استان را نوعی ناسپاسی به لطف خداوند در اعطای این همه نعمت به یک استانی همچون مازندران می دانند.

    با خود فکر می کنم که نه مازندران، بلکه هر استان دیگر برای رشد و پیشرفت علاوه بر استعدادهای سرزمینی خود، نیازمند زنان و مردان مصمم و سخت کوش و هم مدیرانی دارای طرح و برنامه برای رسیدن به نقطه های هدفگزاری شده است.

    بدون هیچ تعارفی، باید به اضافه استعدادهای سرزمینی، به وجود نیروی انسانی خوش فکر، خلاق، مصمم و با پشتکار در مازندران اعتراف کرد و برخورداری رکورد در بیکاری نیروهای تحصیل کرده این استان را می توان گواه بر درستی این اعتراف ذکر کرد.

    مهاجرت نیروی انسانی لایق و کارآفرین از این استان، که بازهم تعدادشان نسبت به سایر استان ها در خور توجه است، دلیل دیگری در صحت این مدعاست.

    در این فرمول سه وجهی، می ماند وجه سوم که مجموعه مدیریت ها و در راس آنان استاندار به عنوان عالی ترین نماینده دولت در استان که آیا هدفگذاری های این سرحلقه مدیریت در مازندران برای به فعلیت رساندن استعدادهای کشف شده و آشکار این استان درست است یا نیازمند بازنگری؟

    آیا عملکرد فعلی دستگاه ها و اعتبارات دولتی در داخل صفحه پازل مهندسی شده توسعه استراتژیک مازندران قرار دارد تا در کنار هم بتوانند این مهم را به صورت همه جانبه ای به سرانجام برسانند و با رهبری واحد از رفتارهای جزیره ای بپرهیزند؟

    * فهرست زیبا امّا ناپایدار

    بیائید موضوع را از دریچه دیگری مورد پرسش قرار دهیم و آن اینکه مازندران دارای چه استراتژی برای توسعه خود است؟

    این سئوال برای پاسخ خود نیازمند فهرست کردن محورهای مختلف استعدادی استان هست، ولی این کار، مقدمه یافتن پاسخ اصلی است.

    گونه گونی و تنوع خیره کننده استعدادها، فرصت هایی برای برنامه ریزی و اشتغال آفرینی است که در ذیل و چارچوب یک نگاه و برنامه استراتژیک به عنوان فرصت های زیرساختی برای نیل به هدفگذاری راهبردی قابل قبول و توجیه است، اما خود آنها نباید جدای از آن برنامه مهندسی شده کلان مورد توجه و سرمایه گذاری قرار گیرند.

    مگر در یک مورد، آن هم در دوران تصدی یک استاندار غیربومی، محور استراتژی توسعه در مازندران شنیده و دیده نشد و در آن یک دوره نیز چنان برخورد لرزانی با محورهای اساسی توسعه استان می شد که در کوچک ترین اصرار بر افزایش یا کاهش این محورها، اولویت ها تغییر می کرد و یا جابجا می شد و در آن هنگام هم هیچ اتفاق عملی خارج از گفتار و نوشتار در سخنرانی ها و نشریات و رسانه ها برای مازندران مظلوم رخ نداد.

    در آن دوره، استاندار می گفت که اولویت توسعه مازندران در این بخش هاست: ۱-کشاورزی ۲- صنعت ۳- گردشگری ۴- انرژی ۵- شیلات ۶- تجارت ۷- فرهنگ ۸-…

    در مقابل این محورهای متعدد، که نمی توانستند هدفگذاری نگاه استراتژیک باشند، بلکه به عنوان عرصه ها و ابزارهای دستیابی به یک هدف راهبردی قادر به پاسخگویی و تامین انتظارات بودند، برنامه های مصوب عملیاتی به کار گرفته نشد تا خط مشی شکوفایی استعدادها در آن محورهای اعلام شده روشن شود و سهم هر یک از محورها و برنامه های ذیل آن در رسیدن به نقطه هدف مشخص و احصاء شود.

    انتظار منطقی نخبگان و دانش آموختگان این استان زرخیز، بهره گیری مدیریت استان از ظرفیت های موجود علمی و تحقیقاتی برای شکل دادن و فعال کردن موسسه های دانش بنیان و بسیج کلیه امکانات برای فراهم آوردن زمینه های سرمایه گذاری سرمایه گذاران داخلی و به خصوص خارج از استان جهت اجرای طرح های مناسب و متناسب با شرایط زیست محیطی مازندران است.

    اگر هدفگذاری استراتژیک، نقدسازی بخشی از توانمندی های مازندران در چارچوب حفظ محیط زیست با دو رویکرد: ۱- اشتغال زایی تولیدی ۲- افزایش درآمد مازندرانی هاست، بنابراین باید در عرصه های مختلف استعدادی این استان، موسسه های دانش بنیان را در ارائه طرح و برنامه های عملیاتی مبتنی بر حد بکارگیری توانمندی طبیعی مازندران دعوت به کار کرد و با متشکل کردن فارغ التحصیلان بیکار در این موسسات، همه امکانات و تسهیلات را در اختیار آنان قرار داد و موانع پیش روی سرمایه گزاران را برداشت و برای حصول این مهم باید از یک ستاد عالی فکری و علمی بهره برد و ستاد اجرایی دیگری را مامور اصلاح روش ها در نظام نفس گیر بروکراتیک اداری کرد تا انرژی نخبگان در راهروهای وحشتناک کاغذبازی و نامه نگاری ها به هرز نرود و دچار انفعال و انصراف نشود.